بینوایان| بهروز غریبپور، 1375
بینوایان به کارگردانی بهروز غریبپور، اولین نمایش بزرگ تئاتر ایران پس از انقلاب به شمار میآید. این اثر در سال1375، در فرهنگسرای بهمن به روی صحنه رفت. برای بسیاری از کسانی که در آن سال به تماشای این نمایش نشستند طراحی لباس، نورپردازی، صحنهآرایی و چهرهپردازی این نمایش بسیار تازه و نو بود. غریبپور در این نمایش، برای اولین بار از میکروفونهای بیسیم استفاده کرد. شخصیت ژان والژان با بازی مهدی فتحی و ژاور با بازی بهزاد فراهانی از بازیهای ماندگار در این اجرا بودند. بینوایان را میتوان سرآغاز جانگرفتن تئاتر ایران دانست.
رومئو و ژولیت| علی رفیعی، 1379
تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوره موجب شد تا علی رفیعی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر پس از سالها دوری دوباره به صحنه نمایش برگردد. با آنکه برای نمایش «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار» به او بودجه داده بودند اما او تصمیم گرفته بود سه نمایش «یک روز خاطرهانگیز برای دانشمند»، «عروسی خون» و «رومئو و ژولیت» را به اجرا برساند. این نمایش متاثر از آموختههای رفیعی درباره تئاتر در فرانسه بود. او میدانست تئاتر برای دیدن است نه شنیدن و اگر کلام نتواند در تصویر و روی صحنه متجلی شود، بهتر است تبدیل به خطابه و مقاله و کتاب شود.
میسیسیپی نشسته میمیرد| همایون غنیزاده، 1395
«میسیسیپی نشسته میمیرد» برداشتی آزاد از نمایشنامهای از دورنمات بود و دو روایت داشت؛ یکی روایت فیلمی که بر مبنای ازدواج آقای میسیسیپی درحال ساخت است و مخاطب حضور کارگردان و عوامل تولید یک فیلم را روی صحنه مشاهده میکرد و دوم قصه نمایشنامه ازدواج آقای میسیسیپی.
همایون غنیزاده در این کار از دیالوگها و نیز صحنههای فیلمهای اکشن در سینمای هالیوود استفاده کرد. همچنین انتخاب موسیقی فیلمهای معروف در سینمای جهان و استفاده در جریان درام، درنهایت موجب خلق یک فیلم-تئاتر شد. ترکیب بازیگران نیز (سیامک صفری، ویشکا آسایش، سجاد افشاریان، بابک حمیدیان و داریوش موفق) از مهمترین دلایل موفقیت این اثر بود. این اثر در آن زمان فروشی دومیلیاردی را تجربه کرد و توانست رکورد فروش تئاتر در تاریخ ایران را به سهم خودش بشکند.
سی| علیاصغر دشتی، 1396
کنسرت-نمایش «سی» به کارگردانی علیاصغر دشتی و کار مشترک همایون شجریان و سهراب پورناظری بر اساس سه داستان از داستانهای شاهنامه یعنی زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و سهراب و با هدف بازسازی هویت ملی و آشنایی با فرهنگ کهن ایران زمین به روی صحنه رفت. در این نمایش که بر اساس متنی از نغمه ثمینی، نمایشنامهنویس روی صحنه رفت، مخاطب با اثری چند رسانهای مواجه میشد. در این نمایش سحر دولتشاهی، صابر ابر و مهدی پاکدل حضوری موثر از خود نمایش دادند. همایون شجریان در این اثر، تصنیفهای سهراب و تهمورس پورناظری را به اجرا درآورد و قطعه پایانی آن با نام «ایران من» حالا به یکی از مهمترین قطعات ملی- میهنی تبدیل شده است.
الیور توئیست| حسین پارسایی، 1396
«الیور توئیست» از زمان نگارش تاکنون بارها مرجع آثار نمایشی بوده و یکی از مشهورترین آنها اقتباسِ موزیکالِ «لیونل بارت» از آن با نامِ «الیور» است. حسین پارسایی، همین فیلم را منبع اقتباس خود برای نمایش «الیور توئیست» قرار داد و در این اثر نوید محمدزاده، مهناز افشار و هوتن شکیبا به عنوانِ مثلث اصلی نقشهای بیل، نانسی و فاگین ایفای نقش کردند. چالش اصلی کارگردانی در این اثر علاوه بر موزیکال بودن، گروه پرتعداد بازیگران نمایش بود که بخش اعظمی از آنان را کودکان شکل میدادند. پارسایی با «اولیور توئیست» در اجرای تئاترهای موزیکال مسیری را آغاز کرد که حالا با نمایش «نبرد رستم و سهراب» ادامه یافته است. این اثر به رهبری گروه موسیقی توسط بردیا کیارس به روی صحنه رفت.
بینوایان| حسین پارسایی، 1397
تئاتر موزیکال بینوایان متاثر از فیلمی به همین نام به کارگردانی تام هوپر و موسیقیهای کلود میشل شوئنبرگ روی صحنه رفت. ترانههای این نمایش را آلن بوبیل و جینمارک ناتل نوشته بودند و به دست تیمی از مترجمهای ایرانی به فارسی برگردانده شد. پارسایی در این اثر از چهرههایی استفاده کرد که بیشتر سینمایی بودند. نقش ژان والژان را پارسا پیروزفر برعهده داشت که تئاتر را با «بینوایانِ» غریبپور آغاز کرده بود و در آن نقشِ داماد ژان والژان با بازی زندهیاد مهدی فتحی را ایفا میکرد و حالا خود در نقش ژان والژان روی صحنه میآمد. نوید محمدزاده بازرس ژاور را بازی کرد و هوتن شکیبا و سحر دولتشاهی، موسیو و مادام تناردیه را بازی میکردند.
مری پاپینز| احمد سلیمانی، 1398
«مری پاپینز» از محبوبترینها در گونه موزیــــــکالهـای دنیــــای نمایش و سینـــــماست و تـــا امروز اقتباسهای متعددی از آن شده است. احمد سلیمانی، کارگردان تئاتر، این نمایش را با الگوبرداری از نسخه خارجی فیلم «مری پاپینز» به کارگردانی رابرت استیونسون روی صحنه برد. دراماتورژی و ترانهسرایی اثر را محمدرضا کوهستانی و رهبری ارکستر را منوچهر صهبایی برعهده داشت. بهنوش طباطبایی، در این نمایش، نقش مریپاپینز را ایفا میکرد و علاوه بر او، مهراوه شریفینیا و آرمین رحیمیان هم بهعنوان بازیگر در صحنه حضور داشتند.
سلیمانی در این اثر با بهرهگیری از بیشتر از صد هنرمند گروه حرکت و آواز، روزهای ناخوش شخصیتی خیالی را به نمایش درآورد که میتوانست دنیای واقعی را رنگ و بویی بهتر ببخشد.
عروس مردگان| امیدرضا سپهری، 1398
تئاتر «عروس مردگان» برگرفته از داستان انیمیشن عروس مردگان، ساخته تیم برتون بود و داستان مردی به نام ویکتور را نمایش میداد که قصد ازدواج با دختری به نام ویکتوریا را دارد و از اتفاق در حین تمرین مراسم خواستگاری از یک دختر در عالم مردگان خواستگاری میکند. نمایش از گریم و چهرهپردازی بازیگران گرفته تا نوع طراحی لباس و صحنه به اثرِ برتون متعهد مانده بود. بازیگران این نمایش میلاد کیمرام، امیر جعفری، نیکی کریمی، نازنین بیاتی، مهران احمدی و شقایق دهقان بودند. گروه «ایستگاه» نیز موسیقی اثر را اجرا کرده بود و سرپرستی آوازها به عهده میلاد مهدوی بود.
قرار بر آن بود که بعد از این اثر، کارهای دیگر تیم برتون چون سویینی تاد، ماهی بزرگ، ادوارد دست قیچی و آلیس در سرزمین عجایب هم با همین تیم عوامل و بازیگران روی صحنه برود که این اتفاق نیفتاد و اجرای «عروس مردگان» هم نتوانست مدت زیادی روی صحنه بماند.
هفتخوان اسفندیار| حسین پارسایی، 1402
پارسایی بعد از چندین نمایش موزیکال که اغلب سابقهای غربی داشتند، روی متنی از شاهنامه کار کرد و «هفتخوان اسفندیار» را روی صحنه برد. او در این نمایش، قصهای کمتر آشنا از شاهنامه را دراماتیزه کرده بود. پارسایی با اقتباس آزاد از شاهنامه، اسفندیاری خلق کرد که از افسانه بودن به یک شخصیت ملموس تبدیل شده بود. برای این کار، در ابتدا نسخه نمایشی هفتخوان اسفندیار نوشته و سپس بخشهایی از دیالوگها در قالب ترانه سروده شد و در نهایت نسخه نهایی موزیکال آماده شد.
سیصد| امیر جدیدی و رضا گوران، 1401 و 1403
امیر جدیدی در اولین تجربه کارگردانی خود در تئاتر، کنسرت-نمایش «سیصد» را با داستانی به قلم محمد رحمانیان با موضوعِ کتابسوزی نیشابور و نجات شاهنامه روی صحنه برد. این نمایش در سال جاری نیز با داستانی دیگر از رحمانیان که این بار درباره مبارزه و مقاومت مردم شیراز در مقابل لشگر مغول است به روی صحنه رفت. در ابتدا قرار بود رحمانیان خود این اثر را کارگردانی کند که این اتفاق نیفتاد و «رضا گوران» بهعنوان مشاور همراه پروژه شد. این اثر محصول سهراب پورناظری و تهمورس پورناظری است و در هر دو اجرای خود از حضور ستارگانِ سینما استفاده کردند.