آگاه: روز پنجشنبه ۲۲شهریور در یکی از پمپبنزینهای شهرستان میرجاوه چند فرد مسلح بهسمت نیروهای مرزبانی که درحال بنزینزدن بودند، تیراندازی کردند. در این اقدام تروریستی سه نفر از پرسنل مرزبانی (دو سرباز و یک کادر) به شهادت رسیده و یک شهروند زخمی شدند. بلافاصله قاضی و بازپرس ویژه در محل حضور پیدا کرده و برای این حادثه تروریستی پرونده قضایی تشکیل شد و اقدامات اطلاعاتی برای شناسایی افراد آغاز شده است. اسامی شهدای ترور پنجشنبه میرجاوه عبارتاند از: ستواندوم محمدامین نارویی، سرباز امیر ابراهیمزاده و سرباز پارسا سوزنی.
اما دقایقی پس از حمله تروریستی پنجشنبهشب در میرجاوه، گروهک تروریستی جیش الظلم در بیانیهای، مسئولیت تیراندازی به سمت نیروهای هنگ مرزی میرجاوه را بر عهده گرفت.
گروه تروریستی جیشالظلم که ماهیت و وابستگی آن به رژیم منحوس صهیونیستی کاملا واضح و روشن است، اواسط فروردین امسال نیز تلاش کرد مقرهای سپاه در راسک و چابهار را به تصرف خود درآورد که با مقاومت مدافعان امنیت طراحی آنها در همان ساعات اولیه ناکام ماند.
در اواخر فروردینماه نیز دو خودروی پلیس که در حال انتقال عامل اصلی شهادت شهید «شیبک» از سیب و سوران به مهرستان بودند در مسیر برگشت به سیب و سوران مورد حمله عناصر گروهک جیشالظلم قرار گرفتند و در جریان این حمله تروریستی، نیروهای پلیس به شهادت رسیدند.
همسویی تعجبآور!
علیرغم جنایات بیشمار تروریستهای جیشالظلم علیه مردم و نیروهای حافظ امنیت آنها در سیستان و بلوچستان، مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان که خود را حامی مردم سیستان و بلوچستان میداند تاکنون حاضر نشده که بهطور رسمی از تروریستهای جیشالظلم برائت بجوید و علیه آنان موضعگیری کند.
حتی در مواردی شاهد همسویی و مواضع و منافع مشترک عبدالحمید و تروریستهای جیشالظلم نیز بودهایم؛ برای نمونه، جیشالظلم دلیل اقدامات تروریستی خود در چابهار و راسک را ناکامگذاشتن پروژه و طرح توسعه سواحل مکران عنوان کرد و این در حالی است که عبدالحمید اسماعیلزهی هم بارها علیه طرح توسعه مکران موضع گرفته است.
یکی دیگر از مشترکات عبدالحمید و گروهک تروریستی جیشالظلم، نحوه مواجهه آنها با رژیم صهیونسیتی است؛ در مرتبط بودن گروهک تروریستی جیشالظلم به رژیم صهیونسیتی کمترین تردیدی وجود ندارد و اعضای این گروهک بهطور کامل در چارچوب نقشه صهیونیستها برای ناآرام کردن مرزهای شرقی ایران اسلامی حرکت میکنند؛ عبدالحمید نیز اگرچه با صهیونیستها مرتبط نیست اما نگاهی به مواضع او در قبال رژیم غاصب صهیونیستی بهویژه پس از طوفانالاقصی حاکی از آن است که نامبرده بهعنوان کسی که منصب عالی و مورد احترام عالم اهلسنت را یدک میکشد بهنوعی مماشات با جنایتکاران صهیونیستی معتقد شده است.
برای نمونه، نامبرده چندی پیش نیز در مقام خیرخواهی برای اسرائیل ظاهر شده بود و در اولین خطبههای نمازجمعه پس از بازگشت از سفر ترکیه به موضوع جنگ غزه پرداخته و گفته بود که خیر اسرائیل در صلح است چراکه با حملات اسرائیل علیه غزه دنیا علیه اسرائیل شده است! این موضع عبدالحمید تعجب بسیاری از مردم و ناظران را در پی داشت، چراکه او بهعنوان یک روحانی اهل سنت بهجای محکوم کردن رژیم کودککش صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم غزه که غالبا سنیمذهب هستند، ترجیح داده که اولا، موجودیت رژیمی نامشروع همچون اسرائیل را به رسمیت شناسد و ثانیا، در مقام خیرخواهی برای این رژیم سفاک و نسلکش ظاهر شود.
عبدالحمید آنجایی هم که به اسرائیل انتقاد و اعتراض میکند سعی دارد که این امر به ملایمترین شکل ممکن باشد؛ در واقع اعتراض و انتقاد عبدالحمید به جنایات وحشیانه و بیسابقه صهیونیستها در غزه و رفح، بهجای اینکه ناشی از غم و اندوه او برای کودکان و مظلومان فلسطینی باشد، ناشی از نگرانی او برای موجودیت اسرائیل و مخدوش شدن هر چه بیشتر تصویر رژیم صهیونیستی در نزد افکار عمومی جهانیان است.
عبدالحمید پیشتر نیز در آغاز تجاوز وحشیانه صهیونیستها به نوار غزه طی سخنانی عجیب گفته بود: «نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راهحل عادلانه است!»