آگاه: این قدرت جدید در فرهنگ سیاسی دنیا وجود ندارد و برای اولینبار در ایران شکل گرفت و برای اولینبار زمینه ظهور یک انقلاب و ادامه آن را فراهم کرد. این قدرت جدید از ترکیب سه عنصر اتفاق افتاد. این سه عنصر عبارت بود از: مردم مؤمن متحد آگاه در صحنه، نه فقط مردم بلکه مردمی که این ویژگیها را دارند. امام(ره) آنها را به این صورت تربیت کرده و بیان کرد که مردم باید آگاه شوند و متحد و مؤمن به اسلام باشند و مردم باید در صحنه باشند؛ این مردم موردنظر ماست.
عامل دوم، فرهنگ شهادتطلبانه شیعی بود، اسلام ناب محمدی و اسلام ناب سیاسی. عامل سوم رهبری مرجعیت سیاسی بود که در مفهوم ولایتفقیه شکل گرفت. ترکیب این سه عنصر قدرت به وجود آورد که تمامی توان رژیم شاه و حمایتهای بینظیر قدرتهای بزرگ دنیا نتوانست این قدرت را شکست دهد. حضرت امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند تا مادامیکه این عناصر با هم هستند انقلاب هم میماند یعنی نهتنها در پیروزی انقلاب نقش داشتند، در ادامه انقلاب نیز نقش دارند؛ زیرا یک اصل فلسفی داریم که میگوید علت مبقیه ی هر پدیدهای علت موجبه آن است. انقلاب را هر عاملی به وجود آورده تا مادامیکه آن عوامل وجود دارند انقلاب نیز پابرجاست. در سال۱۳۶۴ سازمان سیای آمریکا، سازمان امآیایکس انگلیس، سازمان اطلاعات فرانسه و اطلاعات آلمان در نشستی که داشتند با شناختی که بعد از انقلاب پیدا کرده بودند به این جمعبندی رسیدند که قدرت اصلی پیوند این سه عنصر است؛ لذا برای جدا کردن این سه عنصر از یکدیگر برنامهریزی کردند؛ بنابراین از آن زمان تاکنون بزرگترین هدفشان این است که مردم را از اسلام یا رهبری یا از هر دو جدا کنند تا این سه عنصر خنثی شود. دیدید که حضرت امام با هوشمندی فرمودند پشتیبان ولایتفقیه باشید تا آسیبی وارد نشود؛ بنابراین اگر قرار است انقلاب بماند قطعا باید این فرصت را ازدست نداد.
هرکس آگاهانه یا جاهلانه در شکستن ترکیب این سه عنصر تلاش کند قطعا نادان و خائن است؛ بنابراین قطعا عملکرد دولت پهلوی یک عنصر بسیار مهم بود ولی برای سرنگونی آن نیاز به یک قدرت بالاتر از قدرت رژیم و حامیانش بود و این قدرت با شکلگیری و ترکیب این سه عنصر ایجاد شد؛ و لذا هر چه تلاش کردند نتوانستند.
محمدرضا پهلوی در روز چهاردهم آبان۱۳۵۷ یک بیانیه را خواند که بهترین متن برای چرایی انقلاب اسلامی است. بخشهایی از این بیانیه بهاینترتیب است که «من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرجومرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود و اما من به نام پادشاه شما که سوگند خوردهام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنیعشری را حفظ کنم، بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار میکنم و متعهد میشوم که خطاهای گذشته هرگز تکرار نشود، بلکه خطاها از هر جهت نیز جبران گردد.» و در همین سخنرانی میگوید: «من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم و آنچه را که شما برای به دست آوردنش قربانی دادهاید، تضمین میکنم که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و بهدوراز استبداد و ظلم و فساد خواهد بود.»
این دقیقا خواسته انقلاب بود که به آن اعتراف و اذعان میدارد و برخیها میگویند نه اینگونه نبوده است. خود شاه اینها را اعتراف میکند، ما که آن را نگفتهایم و اعتراف میکند که ظالم و مستبد بوده است.
و در ادامه میگوید: «من اینجا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلامی و بخصوص مذاهب شیعه هستند، تقاضا دارم تا با راهنماییهای خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند. من از رهبران فکری جوانان میخواهم تا با دعوت آنان به آرامش و نظم، راه مبارزه اصولی برای برقراری یک دموکراسی واقعی را هموار کنند. در این لحظات تاریخی بگذارید همه با هم به ایران فکر کنیم. بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم. و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی و حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادیهای اساسی و پیروزی و تحقق خواستها و آرمانهای ملت ایران همراه شما خواهم بود.»
در اینجا شاه دست به دامن علمای اسلام شده است اما ملت ایران بعد از شنیدن این سخنان به حرفهای شاه اعتماد نکردند و گفتند که تو صلاحیت نداری و ما نمیتوانیم به تو اعتماد کنیم و با این جرایمی که مرتکب شدهای و به جرمت اعتراف کردی باید محاکمه شوی. لذا بعد از ۱۴آبان موج عظیمی از مردم به مبارزه وارد شدند؛ بهگونهای که امکان کنترل آنها نبود و آن راهپیمایی عظیم تاریخی آذر۵۷ روز عاشورا در سراسر کشور رخ داد که مردم یکصدا میگفتند: بگو مرگ بر شاه. شاه با هلیکوپتر در تهران از مسیر میدان امام حسین تا میدان آزادی را میرود و این موضوع را میبیند، سپس به کاخ بازمیگردد، سران مملکت را به حضور میخواهد و میگوید شما گفتید که مخالفان یک عده محدودند! درواقع همان روز شاه تصمیم گرفت از ایران برود و فهمید که کارش تمام شده است. در واقع عملکرد دولت پهلوی طی ۵۷سال آنچنان برای مردم ایران زیانبار، تحقیرکننده، توهینکننده و خسارتبار بود که مردم دنبال فرصتی برای سرنگون کردن این سلطنت پهلوی میگشتند. در دوره رضاخان بهصورت مختصر ولی در دوره محمدرضا پهلوی چندینبار اراده این کار شد ولی به نتیجه نرسید اما با تحولاتی که در دهههای ۴۰ و ۵۰ اتفاق افتاد، زمینه ظهور بروز پیروزی این انقلاب پدید آمد.
لذاست که شناخت جایگاه مردم، ویژگیهای آنها و نقشی که در جریان پیروزی انقلاب به رهبری امام راحل داشتند چه در بستر تاریخی و چه در بستر جامعه شناختی امری ضروری و مهم است.
۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۳
یکی از دلایل مهم پیروزی انقلاب اسلامی این بود که از دهه۴۰ به بعد، حضرت امام(ره) با یک استراتژی مهم حرکتی را شروع کرد که البته برای رژیم شاه و قدرتهای مسلط بر ایران چندان شناختهشده نبود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توانستند آن را درک کنند؛ البته امام(ره) با یک برنامه آگاهانه قدرت جدیدی را ایجاد کرد که این قدرت کاملا برای رژیم و قدرتهای مسلط بر ایران ناشناخته بود.