تجربه تلخ چریک پشیمان عرب

محمد مقدم ـ دبیر فضای مجازی
۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳

در اواخر سال ۲۰۰۴، عرفات پس از اینکه بیش از دو سال به‌وسیله ارتش رژیم صهیونی در محوطه رام‌الله خود، کمابیش محبوس بود، به کما رفت و درگذشت؛ مرگی مرموز که متخصصان سوئیسی پس از آزمایش جسد یاسر عرفات اعلام کردند که در استخوان رهبر فلسطینی‌ها ۱۸برابر اندازه معمول رادیواکتیو یافته‌اند.

آگاه: او در حالی در اسارت از دنیا رفت که ۱۰سال قبل آن، یک عمر افتخار مجاهدت و مبارزه خود با خبیث‌ترین رژیم عالم را به وعده‌های فریبنده دشمن فروخته بود. سلسله پیمان‌هایی که در آن حقوقی را برای اشغالگر قائل می‌شد امضا کرد و با نخست‌وزیر صهیونیست دست داد و لبخند زد و مشترکا جایزه صلح نوبل را دریافت کرد اما این توافق‌ها که قرار بود به صلح و آرامش منجر شود، در واقع به یک فاجعه تبدیل شد. وضعیت فلسطینی‌ها نه‌تنها بهبود نیافت، بلکه سرکوب‌ها و تجاوزات رژیم غاصب شدت بیشتری می‌گیرد. یاسر عرفات که به امید پایان دادن به خشونت‌ها و تحقق حقوق ملت خود این توافق را امضا کرده بود، به‌زودی با واقعیت تلخ‌تری روبه‌رو شد: هم اعتبار و آبرویش رفت، هم پرچم مبارزه از دستش درآمده بود.
***
تجربه‌های ملت ایران از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که ایستادگی در برابر توطئه‌های دشمن، به‌رغم هزینه‌های آن، همواره به دستاوردهای بزرگ منجر شده است. جمهوری اسلامی ایران، با وجود تمام فشارها و تحریم‌ها، توانسته است به پیشرفت‌های قابل‌توجهی دست یابد و از این رو، استمرار انقلاب و قدرت و توانمندی روزافزون آن، مصداقی بر تحقق وعده‌های الهی است. این پاداش ملتی است که بر عزت و شرف و حق خود بایستد و هزینه بدهد و مقاومت کند.
در مقابل، تفکر سازش و تسلیم در برابر قدرت‌های مستکبر، هزینه‌های سنگینی را به ملت‌ها تحمیل می‌کند. تاریخ معاصر نشان داده است که سازش با دشمن نه‌تنها به حفظ منافع ملی نمی‌انجامد، بلکه به ذلت و بی‌هویتی منجر می‌شود. کشورهای عربی و هزینه‌های هنگفتی که برای جلب رضایت آمریکا و عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونی پرداخت کرده، نمونه‌ای از این واقعیت است که نشان می‌دهد سازش نه‌تنها سودی ندارد، بلکه به زیان کشورها نیز تمام می‌شود. در مقابل کدام پیمان سازش و کدام عقب‌نشینی در برابر قدرت‌ها تا کنون، منجر به تثبیت منافع و کند شدن روند پیش‌روی متجاوز و مستکبر شده است؟
تاریخ سازش فلسطین، روشن‌ترین و تلخ‌ترین نتیجه این تفکر است. هر بار که یاسر عرفات از موضع قاطعیت و مبارزه، عقب‌نشینی می‌کرد، رژیم صهیونیستی با جسارت بیشتری به پیش می‌رفت. مردم فلسطین که با خشم و ناامیدی به تغییر استراتژی عرفات نگاه می‌کردند، بار دیگر «راهبرد مبارزه» را بر سازش ترجیح دادند و دور دوم مبارزات علیه رژیم صهیونیستی، موسوم به «انتفاضة الاقصی»، را آغاز کردند.
در سوی دیگر، سلسله سازش‌های چریک پشیمان عرب، به‌تدریج دست رژیم صهیونیستی را بازتر و حلقه محاصره عرفات را تنگ‌تر می‌کرد. سرانجام، صهیونیست‌ها با قساوتی بی‌سابقه، رهبر سازمان آزادی‌بخش فلسطین را در رام‌الله به محاصره کامل درآوردند.
رهبر انقلاب نیز درمورد فرجام یاسر عرفات چنین گفتند: «کسی مثل یاسر عرفات را که این‌همه با صهیونیست‌ها همراهی کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌جور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌ها نشان ندهیم، آنها به کسی رحم کنند، ملاحظه‌ کسی را بکنند، حق کسی را رعایت کنند، ابدا؛ تنها علاجی که تا قبل از نابودیِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینی‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد.» (۱۳۹۳/۵/۱)