۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۱

مت ریوز، کارگردان فیلم «بتمن»، از ابتدا برنامه‌ریزی کرده بود تا یک سه‌گانه بسازد و نگاهی جدید به این ابرقهرمان دی‌سی ارائه دهد. برای توسعه این جهان، او ایده ساخت سریالی در دنیای «بتمن» را مطرح کرد که تمرکز آن روی شخصیت پنگوئن، یکی از معروف‌ترین ابرشرورهای کمیک‌های دی‌سی باشد.

آگاه: سریال «پنگوئن» که محصول HBO است، داستان خود را یک هفته پس از وقایع فیلم «بتمن» آغاز می‌کند، زمانی که گاتهام پس از حمله‌ تروریستی ریدلر در ویرانی به سر می‌برد. در این شرایط، آزوالد کاب (با بازی کالین فارل) که روزی پادوی خانواده‌ فالکون بود، تلاش می‌کند جای خالی رئیسش را پر کند. اما او با چالش‌های زیادی مواجه است، زیرا در دنیای جنایتکاران، دیگران نیز برای تصاحب قدرت رقابت می‌کنند.
سریال به شخصیت پنگوئن، یعنی آزوالد، می‌پردازد که با وجود اینکه در نقش اصلی قرار دارد، همچنان یک شرور است و از انجام کارهای نامناسب ابایی ندارد. این ویژگی یکی از نقاط قوت سریال است که ماهیت شرارت پنگوئن را حفظ می‌کند. کالین فارل در فیلم «بتمن» فرصت کمی برای درخشش داشت و به همین دلیل ریوز تصمیم گرفته تا یک سریال کامل را به شخصیت او اختصاص دهد تا تلاش‌های فارل در این نقش به هدر نرود. کالین فارل در نقش پنگوئن آنقدر قوی عمل می‌کند که سریال به نوعی به نمایش تک‌نفره او تبدیل می‌شود. حضور او در هر صحنه تمام توجهات را جلب می‌کند و تغییر چهره‌اش به حدی است که اگر ندانید زیر گریم و لباس چاق چه کسی است، به سختی می‌توانید او را شناسایی کنید. فارل با حرکات، لهجه و میمیک خاص خود، شخصیت آزوالد را به شکل انسانی و واقعی‌تری ارائه می‌دهد. این شخصیت در سریال دارای معلولیتی است که به دلیل آن نام «پنگوئن» را بر او نهاده‌اند و این معلولیت باعث ایجاد دردهای جسمانی و روحی در او می‌شود. برخلاف نسخه‌های کمیک، این سریال به شخصیت آزوالد عمق و تاریکی بیشتری می‌بخشد و او را به شخصیتی پیچیده و دراماتیک تبدیل می‌کند. همچنین، در سریال او به نام آز کاب شناخته می‌شود که نشان‌دهنده فاصله‌گیری داستان از کمیک‌های دی‌سی است. پس از مرگ کارماین فالکون، پسرش آلبرتو (مایکل زیگن) به‌عنوان جانشین او معرفی می‌شود اما به دلیل اعتیادش، توانایی رهبری امپراتوری خانواده‌اش را ندارد. آزوالد (کالین فارل) با کشتن آلبرتو به این مسئله پاسخ می‌دهد و در تلاش است تا قدرت خود را با حمایت خانواده‌ رقیب، مارونی‌ها، تثبیت کند. سالواتور و نادیا مارونی رهبری این خانواده را برعهده دارند و آزوالد می‌خواهد با خوش‌خدمتی به آنها، خود را به‌عنوان پیروز نهایی قدرت در گاتهام معرفی کند.
مهم‌ترین مانع او خواهر آلبرتو، سوفیا (کریستین میلیوتی)، است که به خاطر قتل‌های گذشته‌اش در تیمارستان آرکهام بوده و به «هنگ‌من» مشهور است. رابطه آزوالد و سوفیا به دلیل بیماری روانی او و سوءظن نسبت به دست داشتن آز در قتل آلبرتو دچار تنش می‌شود.
در این بین، ویکتور (رنزی فلیز)، پسری جاه‌طلب با لکنت زبان، به آزوالد نزدیک می‌شود. او که خانواده‌اش را در یک آب‌گرفتگی از دست داده، به دزدی روی می‌آورد و در حین دزدی از آزوالد، فرصتی برای خودنمایی پیدا می‌کند. ویکتور به دنبال تبدیل شدن به فردی مهم در دنیای بزهکاران است اما در این مسیر، اخلاقیاتش نیز زیر سوال می‌رود. در کل، هیچ شخصیت خوبی در سریال وجود ندارد.
ویکتور با لکنت زبانش، وجهی معصومانه‌تر از خود را به نمایش می‌گذارد که آزوالد را به او جلب می‌کند. ویکتور نیز مانند آزوالد، با تحقیر و قلدری‌هایی به خاطر لکنتش مواجه شده و کسی است که به او نگاه تحقیرآمیز ندارد و او را به‌عنوان یک فرد قدرتمند می‌بیند. از این رو، رابطه آنها می‌تواند برای آزوالد که آدم تنهایی است، مفید باشد. آزوالد با دیدن ویکتور فرصتی برای ابراز قدرتش می‌یابد و او را تحت حمایت خود درمی‌آورد. در این بین، ویکتور باعث می‌شود وجه لطیف‌تری از شخصیت آزوالد نمایان شود. اما تنها کسی که آزوالد واقعا به او عشق می‌ورزد، مادرش است. با وجود مشکلات روانی او، آزوالد هیچ توهینی نسبت به مادرش را تحمل نمی‌کند. رابطه آنها مملو از تحقیر است اما آزوالد هنوز وابستگی عمیقی به مادرش دارد.
گاتهام در فیلم «بتمن» به‌عنوان یک شهر تاریک و خشن به تصویر کشیده شده است که در سریال «پنگوئن» نیز این ویژگی‌ها حفظ شده و حتی زنده‌تر به نظر می‌رسد. این سریال دنیای مت ریوز را گسترش می‌دهد و گاتهام را به خانه‌ای برای شخصیت‌های مختلفی تبدیل می‌کند، از جمله آزوالد و زیردستانش که در امپراتوری مواد مخدر فعالیت می‌کنند. در این گاتهام، شهروندان به جای انتظار برای نجات بتمن، از مشکلات طبقاتی و فلاکت‌های اجتماعی شکایت دارند.
در قسمت اول، اخبار درباره آبگرفتگی گاتهام نشان می‌دهد که مناطق فقیرتر آسیب می‌بینند در حالی که ثروتمندان هیچ ضرری نمی‌بینند. با افزایش فلاکت، شورش‌ها نیز بیشتر می‌شود و مردم به مواد مخدر روی می‌آورند. مرگ کارماین فالکون باعث ایجاد خلأ قدرت شده و رقابت گروه‌ها برای کنترل بیشتر می‌شود. پسر او، آلبرتو، به دلیل اعتیادش نمی‌تواند این خلأ را پر کند و آزوالد همواره در کمین است تا رقبای خود را از سر راه بردارد. سریال «پنگوئن» نه‌تنها داستان فیلم «بتمن» را گسترش می‌دهد، بلکه با امضای بصری خاص خود، به‌راحتی قابل شناسایی به عنوان بخشی از دنیای مت ریوز است. صحنه‌های ابتدایی اپیزود اول به‌وضوح ادامه‌ای از «بتمن» ۲۰۲۲ به نظر می‌رسند و عناصر فیلمبرداری و نورپردازی به‌خوبی حفظ شده‌اند. ویرانی‌های به‌جامانده از ریدلر در گاتهام‌سیتی به شدت تأثیرگذار است و طراحی صحنه نیز در سطح بالایی قرار دارد.
این سریال با وجود شباهت‌های بصری، سریال به‌تدریج هویت مستقل خود را پیدا می‌کند و از «بتمن» فاصله می‌گیرد. داستان از زاویه دید پنگوئن روایت می‌شود که باعث تغییر در سینماتوگرافی نیز می‌شود. همچنین، موسیقی متن اثر مایکل جاکینو با بار حماسی و دراماتیک خود، بر جذابیت صحنه‌ها می‌افزاید و تجربه تماشاگر را غنی‌تر می‌کند. برای مثال، هنگام ورود آز و ویکتور به عمارت فالکون‌ها، موسیقی به طور موثری حس عظمت و شکوه فضا را منتقل می‌کند.
نویسندگی خوب می‌تواند طرفداران کمیک‌ها را جذب کند، به ویژه با دیالوگ‌هایی که نه تنها اطلاعات داستانی می‌دهند، بلکه شخصیت‌ها و دنیای آنها را به تصویر می‌کشند. در سریال «پنگوئن»، لحظاتی وجود دارد که صرفا برای ترسیم شخصیت‌ها طراحی شده‌اند، مانند صحنه‌ای که آز و ویکتور در ماشین نشسته و آهنگ دالی پخش می‌شود. این نوع جزئیات به شخصیت‌ها عمق انسانی می‌بخشد و نمایی واقعی‌تر از نسخه‌های کمیک ارائه می‌دهد. با این حال، یکی از نقاط ضعف فیلمنامه، عجله در پیشبرد داستان است. هشت اپیزود ممکن است برای پرداختن به تمام شخصیت‌های فرعی کافی نباشد، به‌خصوص کاراکترهایی چون سالواتور براون و ویکتور آگیلار که زمینه‌سازی مناسبی برایشان انجام نشده است. ویژگی‌های شخصیت ترسناک آزوالد، جذابیت خاصی دارد که بیننده را مشتاق تماشای ادامه داستان می‌کند.سریال «پنگوئن» یک اثر جنایی-مافیایی با نویسندگی و بازیگری قوی است. این سریال از نظر پس‌زمینه‌های شخصیتی تحت تأثیر سازنده زن خود قرار دارد. مادر آزوالد به او می‌آموزد که چگونه با تحقیرها مواجه شود و از ضعف‌هایش بهره‌برداری کند. آزوالد با استفاده از مکر و هوش خود به جای قدرت‌نمایی، سعی دارد به خواسته‌هایش برسد و با کوچک کردن خود در برابر قدرت‌ها، احساس بزرگ بودن را در آنها ایجاد کند. این رویکرد نشان‌دهنده توانایی‌های او در مدیریت روابط و قدرت است.  سریال «پنگوئن» یکی از بهترین آثار در دنیای بتمن بدون حضور خود بتمن است و به‌خوبی با فیلم‌هایی نظیر «جوکر» و «جوخه انتحار» قابل مقایسه است. این سریال دنیای جدیدی برای شخصیت‌های کمیک ایجاد می‌کند و تعادل مناسبی بین عناصر کمیک و کلیشه‌های داستان‌های مافیایی برقرار می‌سازد. شخصیت آزوالد به جای یک گانگستر معمولی، فردی باهوش و مکار است که از حیله‌هایش برای فرار از موقعیت‌ها استفاده می‌کند. «پنگوئن» در مقایسه با دیگر مجموعه‌های ابرقهرمانی، به عنوان یک اقتباس موفق از کمیک‌های دی‌سی شناخته می‌شود.