نهادهای مردم‌محور و مقابله با جنگ ادراکی

در اندیشه تشکیل بسیجم

روح‌الامین سعیدی ـ استاد دانشگاه امام صادق(ع)
۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۷

امام خمینی(ره) بر اساس اندیشه سیاسی خود برای مردم شأنی والا قائل‌اند و تحقق حاکمیت الهی را جز از راه تحقق حکومت مردمی و مشارکت مردم در همه امور اجتماع ممکن نمیدانند. امام(ره) رکن اساسی حرکت خود را در بسیج مذهبی توده‌ها می‌دانند.

آگاه: ایشان در گذشته‌های دور در چند مرحله ایده بسیج عمومی یا بسیج مردمی را مطرح کرده‌اند و در طلیعه پیروزی نهضت می‌فرمایند: «من در اندیشه تشکیل بسیجم.» امام مردم‌باوری و تکیه بر توده‌های مردم را مبتنی بر شریعت اسلامی می‌دانستند و اصالت حرکت سیاسی جامعه را در توجه دائمی به توده‌ها که از آنان به «پابرهنگان و مستضعفان» تعبیر می‌فرمودند، می‌دانستند. سیره عملی امام در دوران مبارزه اتکا نکردن به احزاب و گروه‌ها و تاکید بر مردمی کردن مبارزه بوده و در برهه پس از پیروزی نیز همین مشی استمرار پیدا کرده است؛ هرچند گروه‌های زیادی در انقلاب مشارکت داشتند و پس از پیروزی نیز گروه‌های بیشتری شکل گرفتند و به نوعی مدعی دخالت در جامعه و اداره آن بودند.
«در مجموع، وجود بسیج یکی از معجزات انقلاب است. این ابتکار امام بزرگوار ما، آگاهی او را، حکمت او را، اتصال دل نورانی او را به اراده الهی، به حکمت الهی نشان می‌دهد. بسیج یک پایه مستحکمی برای انقلاب شد. امروز بسیج در زمینه علم، در زمینه تجربه، در زمینه فناوری، در زمینه‌های معنوی، در زمینه خدمات اجتماعی، در زمینه نظریه‌پردازی در بخش‌های مختلف زندگی اجتماعی، در زمینه تحصیل، در زمینه تربیت، ببینید چقدر فعال است در بخش‌های گوناگون» (مقام رهبری، بسیجیان و فعالان طرح شجره طیبه صالحین، ۱۳۹۱)
مهم‌ترین کارکردهایی که امام (ره) برای بسیج مطرح فرموده‌اند عبارت‌اند از:
- حاضر بودن در همه صحنه‌ها از جمله صحنه‌های فرهنگی و سازندگی
- حفظ محافل انس و معنویت جبهه و کشاندن آن به محیط‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی در سطح کشور
- تحکیم روابط، ارادت و محبت قلبی به مقام ولایت فقیه
- جلوگیری از آفت تفرقه و بی‌تفاوتی نسبت به مسائل و معضلات جامعه
- تلاش برای استحکام برادری و وحدت بین مسلمانان و مردم کشور
- جذب و به‌کارگیری استعدادهای فرهنگی
و ...
      مقام رهبری نیز با پیروی از این سیره الهی همواره بر اهمیت این موضوع تاکید کرده و در یکی از سخنرانی‌هایشان می‌فرمایند: «اگر بسیج، قوی و کارآمد شد و گسترش پیدا کرد (همانطور که عرض کردم) پایه‌اش مستحکم بود، هیچ قدرتی در دنیا هرچه هم توطئه کنند، هر چه هم با یکدیگر همدست شوند، قادر نخواهند بود نسبت به این کشور و این انقلاب، کمترین چشم‌زخمی وارد کنند.» به این ترتیب، بسیج شدن و آمادگی دفاعی، خارج از یک قالب نظامی خشک و بی‌روح، مفاهیم گسترده‌تری را دربرگرفت، زیرا در اینجا نظامی بودن یعنی کسب توانایی‌های لازم برای حضور در هر عرصه‌ای که کشور و انقلاب به‌ آن نیاز دارد، یعنی سازمان داشتن، آموزش دیدن، یعنی هدف و برنامه داشتن و درنهایت آمادگی برای دفاع در برابر هر نوع تهدید که تقریبا همیشه یک بعد آن نظامی است، خواه در زمان صلح باشد یا زمان جنگ و بحران و مسلما این معنا با مفاهیم و تعابیر مورد استفاده دشمنان بسیج متفاوت است.بااین‌حال همان‌گونه که قبلا نیز اشاره شد اصلی‌ترین فلسفه وجودی بسیج ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی در برابر تهدیدات متصور علیه نظام نوپای اسلامی بوده اما به‌تدریج و با بروز قابلیت‌های جدید ناشی از حضور بسیج در عرصه‌های مختلف دفاع از انقلاب، ضمن رعایت شرط آمادگی دفاعی، اهداف و ماموریت‌های دیگری نیز برای این مجموعه عظیم مردمی تعریف شد که طرح مجدد موضوع سازندگی کشور و محرومیت‌زدایی از روستاها، گواهی بر این مدعاست...

دلایل و ضرورت‌های تشکیل بسیج:
باتوجه به فرمایشات و رهنمودهای حضرت امام(ره) و مقام رهبری اهم ضرورت‌های تشکیل و توسعه بسیج را می‌توان به شرح ذیل بیان کرد:
۱-  ایجاد وحدت و آمادگی در مردم برای مقابله با هرگونه تهدید متصور در مورد انقلاب اسلامی و خنثی‌سازی توطئه دشمنان و همکاری با سازمان اطلاعاتی کشور.
۲-  استفاده از توان نیروهای مردمی برای دفاع همه‌جانبه از اسلام و هویت اسلامی به‌عنوان یک نیروی بازدارنده قوی و موثر (افزایش قدرت بازدارندگی)
۳-  استفاده از توانمندی‌ها و پتانسیل موجود در این نیروی عظیم و کارآمد در جهت رفع نیازمندی‌های کشور در زمینه‌های مختلف ازجمله محرومیت‌زدایی، سوادآموزی، فرهنگ‌سازی، سازندگی کشور و حمایت از دولت و قوای مسلح.
۴- مشارکت مردم در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی به‌عنوان پشتوانه اصلی و ذخیره تمام‌نشدنی نیروهای مردمی.
۵-  ایجاد زمینه‌های تعالی و پرورش روحی و معنوی انسان‌ها با اتکا به فرهنگ ناب محمدی(ص) و فرهنگ بسیج و زنده نگه داشتن شعائر دینی و اسلامی توسط مردم.
۶-  ترویج و توسعه فرهنگ اسلام ناب محمدی در سراسر جهان و گسترش فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس و همچنین فرهنگ بسیجی در کشور.
۷-    الگوسازی و فراهم کردن زمینه‌های لازم برای صدور انقلاب و ایجاد نهضت مقاومت و نظام دفاعی جهان اسلام.
در دنیای امروز قدرت هر ملت  دولت به‌هیچ‌وجه فقط در نیروهای مسلح آن خلاصه نمیشود، بلکه عوامل دیگری نیز شرط است که نمونه‌های آن منابع اقتصادی و تکنولوژی، مهارت در آینده‌اندیشی، قدرت تصمیم‌گیری در سیاست خارجی و کارایی سازمان‌های اجتماعی و سیاسی است و از همه اینها مهم‌تر خود ملت است. خود مردم، مهارت‌هایشان، انرژی و بلندپروازی‌هایشان، انضباط و ابتکارهایشان، معتقدات‌شان، اسطوره‌ها و پندارهایشان و چگونگی ترکیب و پیوند اینها با هم مهم است. «ملت ایران برای دفاع از انقلاب و نظام اسلامی قدرت درونی و ناشناخته خود را در ساختار بسیج متمرکز کرد. بسیج مظهر عظمت ملت و نیروی کارآمد درونی کشور ماست.» (مقام معظم رهبری، دیدار با فرماندهان بسیج در مصلای امام خمینی)ره(، ۱۳۹۲). «هر فردی که با احساس مسئولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد، بسیجی است.» (مقام معظم رهبری، دیدار با اعضای مجمع عالی بسیج، ۱۳۹۳)
در همین راستا و باتوجه‌به هجمه‌های فرهنگی دشمن و مقوله جنگ نرمی که بیش از یک دهه است علیه ملت ایران به کار گرفته شده است و همچنین جنگ شناختی متراکم؛ تقویت فعالیت‌های مربوط به این حوزه‌ها از واجب‌ترین امور است. اصولا جنگ‌هایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War  مشهور است ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحا به آن Soft War  یا جنگ نرم اطلاق می‌کنند؛ بنابراین شاخصه جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.
کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده‌اند که همان‌گونه که استعمار به شیوه‌های قدیم، دیگر جوابگوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی‌توان موفقیت‌های موردنظر را کسب کرد؛ بنابراین سعی می‌کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
امروزه با استفاده از تکنولوژی‌های ارتباطاتی مانند شبکه‌های اجتماعی و... این تاثیرگذاری ازسوی آنها راحت‌تر اعمال می‌شود. شیوه عمده این تاثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مولفه‌هایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج می‌کنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که می‌خواهند القائی در مورد آن داشته باشند، چند مولفه را استخراج کرده و سعی می‌کنند دست‌کم نیمی از این مجموعه مولفه‌ها صادق باشد. آنگاه این اطلاعات صحیح را به‌عنوان پوشش و چتری به‌کار می‌گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل‌هایی و به‌عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند؛ بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد می‌کنند، آنها را در پی بردن به انگیزه اصلی، دچار مشکل کنند، زیرا هنگامی‌که مخاطب می‌بیند چند مورد از این مولفه‌ها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه‌شده از آن را می‌پذیرد. دشمنان از این طریق می‌توانند اهداف موردنظر خود را به مخاطب تحمیل کنند. طبیعتا راه مقابله با این هجمه آن است که اولا درک کنیم که این هم یک نوع جنگ است. گمان نکنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. طرف مقابل ما در این جنگ نیز به‌دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چیز دیگری مدنظرش نیست. درک اینکه در شرایط جنگ ادراکی و شناختی قرار داریم، کمک می‌کند تا واقعیات اجتماعی و سیاسی پیرامون‌مان را بهتر ببینیم.نکته دوم اینکه باید درک کنیم اگر در رابطه با یک پدیده ازسوی رسانه‌های بیگانه چند مؤلفه به‌صورت ظاهرا صحیح القا می‌شود، مولفه‌های فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مولفه صحیح، به‌صورت خلاف واقع و کذب به خوراک فکری برای مخاطبان تبدیل می‌شود. اگر اقشار مختلف ما دریابند که مجموعه این مولفه‌ها، لزوما صادق نیست و در دل مولفه‌های درست، بسیاری از مولفه‌ها به‌صورت کاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی می‌تواند بر افکار تاثیر بگذارد، کاسته می‌شود. در این رابطه باید دائما آگاهی‌بخشی و یادآوری صورت پذیرد.
آیه‌۱۹۴ سوره‌ بقره می‌فرماید: «فمَن اعْتَدی عَلیکم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْکم»؛ یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آنها مقابله‌به‌مثل کنید. اگر جنگ، جنگ نظامی است باید از طریق نظامی وارد شد؛ «و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة». اگر جنگ، جنگ اقتصادی است، به همان شیوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگی و فکری است باید مقابله‌به‌مثل ما هم به همان صورت شکل بگیرد؛ بنابراین در کنار موارد پیش‌گفته و شاید به‌عنوان یک محور اساسی، باید مقابله‌به‌مثل هم با همان شیوه‌های فکری- فرهنگی و تقویت افکار سالم در ضمیر جامعه کار کرد. تلاش برای تقویت روزبه‌روز باورهای سالم، هجمه‌های فرهنگی و نرم را نیز خنثی خواهد کرد.
باید این نکته را در نظر داشته باشیم که چون بخشی از بدنه‌های مردمی بیشتر با مقوله‌ فکر و فرهنگ ارتباط دارند، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویت‌های بالای آنها قرار می‌گیرند و وظایف سخت‌تری دارند. حال اگر در قشر تجار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدنظر است و مباحث ایدئولوژیکی و فکری چندان موضوعیت پیدا نمی‌کند. در مورد نقش بسیج و حلقه‌های میانی این نکته حائز اهمیت است که نقش روشنگر آنها برای بقیه شهروندان بسیار اساسی است. فعالان این عرصه می‌توانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل کنند.