آگاه: آیا این حد از علاقه به خبر و اطلاعات در فضای مجازی خوب است؟ من الان نمیخواهم قضاوت کنم، بلکه میخواهم بگویم یکی از علائم داشتن سواد اطلاعاتی در فضای مجازی، توانایی تعیین ماهیت و وسعت اطلاعات موردنیاز است. ویژگی دیگر، توانایی دستیابی به اطلاعات موردنیاز بهصورت موثر و کارآمد است. آخرین ویژگی که میخواهم به آن اشاره کنم توانایی ارزیابی نقادانه منابع و اطلاعات بازیابی شده است. این در حالی است که اکثر ما نمیدانیم دنبال چه چیزی هستیم و هدفمند وارد فضای مجازی نشدهایم؛ بنابراین توانایی تعیین ماهیت و وسعت اطلاعات موردنیاز خود را نداریم. نتیجه این است که در پاسکاری خبری و اطلاعاتی کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی، فقط نظارهگر هستیم و نهایتا توپ خبری آنها را به فرد دیگری پاس میدهیم و نمیدانیم که اساسا این توپ قرار است به دروازه حریف برود یا دروازه خودمان را مورد هدف قرار داده است. یعنی نمیدانیم این اطلاعات به نفع جامعه ایرانی است یا به ضرر ماست؟ اساسا این خبر یا اطلاعات آیا نیازی از نیازهای ما را برطرف میکند یا خیر؟ به هیچیک از این سوالات پاسخ نمیدهیم و صرفا از خواندن و مطالعه اخبار لذت میبریم.
ویژگی بعدی ما این است که چون نمیدانیم در فضای مجازی بهدنبال چه چیزی هستیم و بهطور هدفمند اطلاعات و اخبار موردنیاز خودمان را کسب نکردهایم، نمیتوانیم از اخبار و اطلاعاتی که به دست آوردهایم برای بهبود شرایط کسبوکار و زندگی خود استفاده کنیم؛ بنابراین اخبار و اطلاعاتی که به دست میآوریم برای ما نهتنها کارآمد و موثر نیستند، بلکه فقط وقت ما را تلف کرده و هیچ نتیجه مشخصی در زندگی ما ندارند. تا اینجا تنها ضرری که کردهایم این است که وقت طلایی خود را از دست دادهایم ولی بعد از این ماجرا پیچیدهتر هم میشود، چون توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات را هم نداریم. یعنی سواد رسانهای ما هم پایین است. سواد رسانهای از نظر من عبارت است از دانش و مهارت استفاده از رسانههای جمعی با هدف تحقق رژیم مصرف، تعمیم تفکر انتقادی نسبتبه قالب و محتوای رسانهها، برخورداری از قدرت تجزیه و تحلیل رسانه و پیامهای رسانهای، گسترش اخلاق حرفهای و در نهایت تولید محتوای رسانهای اثربخش و درعینحال منطبق بر حقیقت. حالا بماند که نهایتا در بهترین شرایط درصد بسیار کمی از ما ایرانیها تولیدکننده محتوا هستیم. از اینکه بگذریم دانش و مهارت مصرف را هم کمتر داریم. برخی پیامرسانها، خبری را به دروغ منتشر میکنند و ما آن را برای دوستانمان هم میفرستیم که ببینید چه خبرهای مهمی برای شما آوردهام! این یعنی توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات را هم نداریم. بسیاری از عکسهای خبری که در شبکههای اجتماعی خاص منتشر میشود متعلق به سالها قبل و حتی سایر کشورهای جهان است اما ما بدون اینکه زحمت جستوجوی معکوس آن تصویر را در گوگل به خود بدهیم باور میکنیم که این تصویر مربوط به همین امروز، همین الان، همین نقطهای است که داریم زندگی میکنیم. چشمهای خود را بستهایم! و حاضر نیستیم کمی آن را باز کنیم. البته چندان هم مقصر نیستیم... چون مهارتهای سواد رسانهای و اطلاعاتی برخی ما نزدیک به صفر است. آنها هم که سواد رسانهای و اطلاعاتی بالاتری دارند یادشان رفته است که باید این مهارتها را به دیگران آموزش دهند. در چنین شرایطی یک کانال تلگرامی که خود هم سواد رسانهای چندانی ندارد، بهراحتی میتواند ما را بازی دهد. اخبار کاملا دروغ منتشر میکند چون میداند کسی به خود زحمت نمیدهد تا بهدنبال خبر درست باشد. یک واقعه را به شکل کاملا تحریفشده تفسیر میکند و ما احتمال میدهیم ممکن است این تفسیر درست باشد! اینجاست که یک سوال اساسی پیش میآید. آیا واقعا از نظر علمی راهی برای تعیین سره از ناسره در فضای مجازی وجود ندارد؟ پاسخ واضح است. قطعا راهکاری برای تشخیص سره از ناسره وجود دارد. باکینگهام معتقد است، سواد رسانهای، دانش، مهارتها و تواناییهایی است که برای استفاده و تفسیر رسانهها موردنیاز است. همچنین جیمز پاتر معتقد است سواد رسانهای مجموعهای از مهارتهایی است که ما برای قرارگرفتن در معرض پیامهای رسانه از آنها بهرهبرداری میکنیم تا معنای پیامهایی را که با آنها مواجه میشویم تفسیر کنیم و منفعلانه تسلیم پیامهای دریافتی نشویم؛ بنابراین راهکار تشخیص سره از ناسره در فضای مجازی افزایش سواد رسانهای است. ابتدا نیاز داریم سواد اطلاعاتی خود را افزایش دهیم تا اساسا بهدنبال چیزی که نفعی به حال کسبوکار و زندگی ما ندارد، نرویم.
شرایط نسبتبه سالهای قبل بهتر شده است اما پیمایشها نشان میدهد که هنوز در متن عمومی جامعه دچار مشکل هستیم و برخی مردم هنوز به این باور نرسیدهاند که حتما لازم است اخبار و اطلاعات شبکههای اجتماعی را با منابع معتبر، رسمی و موثق تطبیق دهند. البته برای افزایش سواد رسانهای تنها تطبیق اخبار و اطلاعات با منابع معتبر و رسمی کفایت نمیکند و این گام اول است. لازم است در گامهای آتی تکنیکهای اقناع به مردم آموزش داده شود تا تحتتاثیر برخی شیوههای خاص اطلاعرسانی و خبررسانی برخی کانالهای تلگرامی واقع نشوند. همچنین بیان ترفندهایی که گاهی در فضای مجازی ازسوی جریانات انحرافی مورد استفاده واقع میشود تا باعث تفرقه در میان مردم شوند بسیار لازم است. این ترفندها معمولا براساس برخی آموزههای علم روانشناسی اجتماعی صورت میپذیرد تا با ایجاد شکاف و اختلاف در میان تودههای مردم زمینه تسلط جریانات انحرافی را فراهم آورند؛ بنابراین اطلاع مردم از آموزههای علم روانشناسی اجتماعی باعث میشود تا به راحتی تحتتاثیر این ترفندهای رسانهای در فضای مجازی واقع نشوند. آموزش این موارد نیازمند یک همت جمعی است که امید است سازمان صداوسیما و سایر رسانههای جمعی که بیشترین ضربه را از گسترش رسانههای غیررسمی خوردهاند نسبت به مطالبهگری نهضت سواد رسانهای ایران از نهادهای آموزشی و پرورشی در سطح دانشآموزی، دانشگاهی و عمومی بیش از گذشته اقدام کنند.
۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۳
خبر و اطلاعات در جامعه ایرانی، یکی از اولویتهای زندگی است. ما ایرانیها سالهاست عادت داریم وقتی به هم میرسیم در جمله دوم یا سوم خود بگوییم چه خبر؟ حالا شبکههای اجتماعی برای ما این قدر خبر آوردهاند که نمیدانیم کدام را مطالعه کنیم و لذت میبریم از اینکه به ماشین خبرخوان تبدیل شدهایم. اصلا رفتهرفته ماهیت ما دارد تبدیل میشود به یک خبرخوان ظاهرا حرفهای که البته تمام لوازم حرفهای بودن را هم نداریم. من خبر میخوانم، پس هستم. تو خبر میخوانی، پس هستی!