رفتیم که برگردیم، ماندیم!

مجتبی مشهدی محمد ـ دبیر گروه فرهنگ
۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۰

تا پیش از همه‌گیری کرونا، هر وقت درباره آموزش نوین و به‌طور خاص آموزش مجازی بحث می‌شد، به این موضوع می‌رسیدیم که زیرساخت‌های مناسب آموزش مجازی در کشور وجود ندارد و فرهنگ موردنیاز هم در این زمینه ایجاد نشده است.

آگاه: معلمان ما به موضوع آموزش از راه دور مسلط نیستند و دانش‌آموزان ما با عدم حضور در کلاس درس، افت شدید یادگیری خواهند داشت. والدین ما با حضور دانش‌آموز در خانه مسئله خواهند داشت و درگیری‌های فراوان حضور چند دانش‌آموز در خانه هنگام یادگیری را نمی‌توان مدیریت کرد. معلمان ما با رسیدگی به چندین دانش‌آموز از راه دور، پرسش‌های همزمان در فضای مجازی و پاسخ‌هایی که مشخص نیست چه میزان از آن درک شده و تعاملی که پیشتر با حضور و چهره به چهره بود و اکنون در محیط سرد از راه دور چقدر میسر خواهد شد، چه خواهند کرد. یادگیری با چنین چالش‌هایی و سنجش نیز با چالش‌های دیگر شامل عدم تسلط بر مواردی مانند تقلب، همکاری و کار گروهی، زمان‌سنجی و مهارت‌سنجی مواجه بود. زیرساخت‌های اینترنتی نیز برای تماس صوتی و تصویری مناسب نبودند. ابزارهای نرم‌افزاری به میزان کافی وجود نداشت. ملزومات سخت‌افزاری در دسترس دانش‌آموزان و معلمان نبود و آشنایی با عملکرد آنها نیز برای همه فراهم نبود؛ بنابراین اولویت تغییر به‌سوی آموزش مجازی و آموزش نوین دائما به تعویق می‌افتاد. اما با رخ‌دادن همه‌گیری کرونا و مواجه شدن با چالش حضور در جمع، نیازمند راه‌حلی بود که جواب فوری و مناسبی برای جمعیت کثیر دانش‌آموز کشور فراهم کند. ایجاد زیرساخت در دستورکار قرار گرفت. تولید انواع نرم‌افزارهای آموزش مجازی رونق پیدا کرد و تابوی استفاده از سخت‌افزار و گوشی همراه برای دانش‌آموزان شکسته شد. خانواده‌ها با موضوع استفاده از اینترنت و ابزارهای مرتبط برای آموزش آشنا شدند و کم‌کم کنار آمدند. معلمان با آموزش از راه دور آشنا شدند و شیوه‌های آن را به‌زودی فراگرفتند. این تغییرات، آموزش را در کشور دستخوش تحول کرد. زیرساخت فناوری کشور به‌دلیل این اتفاق، مجبور به رشد شد. پهنای باند اینترنت افزایش یافت. شبکه داخلی اینترنت گسترش یافت و آموزش و پرورش، شبکه آموزش دانش‌آموزی شاد را راه‌اندازی کرد. کلاس‌ها بر بستر شاد عرضه شدند و سامانه‌های متمرکز ارتباطی، آموزشی، صوتی و ویدئویی ایجاد شدند. با گذر از این دوره و فروکش کردن بحران کرونا، به نظر می‌رسید نیاز به این ابزار کاهش پیدا کرده باشد. اما با هر بار اعلام تعطیلی مدارس و اعلام مجازی شدن آموزش، دوباره این رویکرد تکرار می‌شود. در زمان کرونا، اغلب خانواده‌ها در خانه حضور داشتند و امکان همراهی با فرزندان دانش‌آموز خود را داشتند. اما پس از کرونا، با هر بار اعلام مجازی شدن مدارس، خانواده‌هایی که در آنها والدین شاغل هستند و امکان حضور در کنار فرزند دانش‌آموز خود را ندارند، دچار مشکلاتی می‌شوند که به شغل ایشان اضافه می‌شود. تماس‌های مکرر فرزند هنگام کار در وضعیت‌هایی مانند قطعی اینترنت، سوال داشتن درباره تکالیف، سوال داشتن درباره مشکلات در خانه، درگیری‌های کلاس مجازی هر یک از فرزندان به‌طور مجزا و... از جمله این مشکلات است. اما در روزهای اخیر که کلاس‌ها به‌شکل مجازی برگزار می‌شوند، مسئله دیگری نیز به مشکلات خانواده‌ها افزوده شده است؛ قطعی برق که می‌تواند منجر به قطعی اینترنت نیز بشود، اولین مشکلی است که در این چند روز گریبانگیر دانش‌آموزان شده است. گاهی هنگامی که معلم سر کلاس مشغول تدریس است، دانش‌آموز برق ندارد و از کلاس محروم است. گاهی هنگامی که دانش‌آموز برق دارد، معلم برق ندارد و امکان تدریس وجود ندارد. گاهی سرعت اینترنت مناسب نیست و کیفیت صدا و تصویر دریافتی، امکان آموزش مناسب را فراهم نمی‌کند.
چنین اتفاقاتی، بار روانی زیادی بر دوش دانش‌آموزان و خانواده‌ها اضافه می‌کند که لازم است مسئولان امر به آن توجه کنند. نیاز است راه‌حل‌هایی برای آموزش مجازی پیش‌بینی شود که امکان دستیابی مخاطبان به آموزش فراهم شود و دچار تشویش نشوند.