آگاه: ظلمستیزی و دفاع از حق، برترین فضیلت یک انسان است؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اَفضل الجهاد کلمه الحق عند السلطان جائر» یعنی، بالاترین جهاد، بیان حق و طلب حق در نزد حاکم ستمپیشه است. زهرای اطهر سلاماللهعلیها، این کلام نورانی را به تمام معنا عینیت بخشید و در فاصله کمی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، پرچم دفاع از حق ولایت امیرالمومنین علی(ع) را به اهتزاز درآورد و در این مسیر مقدس، مجاهدتی بیمانند در طول تاریخ از ازل تا به ابد کرد؛ به نحوی که به گزاف نگفتهایم اگر بگوییم که قیام عاشورا نیز رشحهای از قیام فاطمی بود. فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، با دو خطبهای که در جمع صحابه و خطاب به زنان مهاجر و انصار قرائت فرمود، بنیان ظلم را در قضیه غصب خلافت سوزاند؛ العیاذ بالله، دغدغه و دعوی زهرای اطهر به هیچ وجه، بحث خلافت ظاهری و خلیفه شدن همسرش علی اعلی نبود؛ که البته همه حلالزادگان به شایستگی علی اعلی برای خلافت، صحه میگذاشتند و صحه میگذارند، لکن، دغدغه و دعوی فاطمه زهرا(س) نگرانی از بابت وقوع انحراف در اسلام بود. زهرای اطهر به عنوان نمونه والای انسان کامل، نمیتوانست نسبت به سرنوشت فردی و اجتماعی مسلمین بیتفاوت باشد و در قبال مهمترین مقولهای که تاثیری عمده برسرنوشت بشریت دارد یعنی رهبری و مدیریت سیاسی جامعه، طرف حق را نگیرد. او وقتی علی اعلی را که در قضیه غصب خلافت، برای دفاع از کیان اسلام، مأمور به سکوت بود، تنها دید، شجاعانه و مسئولانه به میدان دفاع از حق آمد و با قرائت خطبههایی ممتاز و نامدار که مملو از معارف و حقایق بود، حق را نمایان ساخت و غاصبان را رسوا کرد. زهرای اطهر در این میدان مقدس، جان والای خود را نیز فدا کرد و اولین و برترین شهیده راه ولایت نام گرفت. مشی سیاسی فاطمه(س) مشی اعتراض بود؛ ایشان به عنوان دختر پیامبر اکرم(ص)، پس از رحلت پدر بزرگوارش، در مواجهه با انکار غدیر و فتنه سقیفه، سکوت اختیار نکردند و نهضت اعتراضی آگاهانه خود را غیورانه و شجاعانه پیش بردند. فاطمه(س) در این مسیر یکه و تنها بودند و جز معدودی همچون عمار و ابوذر، یاوری نداشتند، لکن تنهایی و قلت سبب نشد، زهرای اطهر، تکلیف خود را وانهد؛ ایشان شجاعانه به میدان دفاع از حق آمد و در برابر مستکبر زمان ایستاد و به نماد مبارزه سیاسی، مقاومت و آگاهی انقلابی تبدیل شد که با قدرت استدلال و نفوذ معنوی، حقانیت ولایت و عدالت را عیان میسازد. فاطمه زهرا(س) در موقعیتی آن خطبه غراء را در مسجد قرائت فرمودند که اکثر خواص مدینه، اندکی پس از رحلت جانسوز پیامبر(ص)، حق را وانهاده و غدیر را از یاد برده بودند؛ این خواص، عمدتا شخصیتهای ممتازی بودند و از اصحاب و بزرگان و تالیان قرآن و مجاهدان بدر و حنین بودند، لکن در طوفان فتنه، پایشان گیر کرده بود و آشکارا حق ولایت امیرالمومنین علی(ع) را منکر میشدند. زهرای اطهر در چنین موقعیتی، دستگاه خلافت را به استیضاح کشاند و به حامیان این دستگاه هشدار داد و مسلمین را هوشیار کرد که نگذارند حقی را زنده دفن کنند؛ فاطمه(س) قیام کرد برای اقامه حق و از امامت امیرمومنان علی(ع) به عنوان خلیفه بلافصل پیامبراکرم(ص) بیشترین دفاع را انجام داد تا مسیر اسلام منحرف نشود و چنین نشود که ظالمان و جانیان در طول تاریخ، مجال عرض اندام پیدا کنند؛ اما افسوس که جامعه در خواب غفلت بود و هشدارها و زنهارهای زهرای اطهر(س) را نشنید یا نخواست بشنود؛ حال این جامعه غفلتزده، میبیند که در بلاد اسلامی چه فجایعی در حال وقوع است؛ بیش از ۷۰ هزار انسان در باریکهای که جزئی از سرزمین اسلام است شهید میشوند و حاکمی که خود را کلیددار کعبه میداند و در زادگاه اسلام فرمانروایی میکند، پابوس و دستبوس عامل این جنایت میشود!
۱ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۲
کد خبر: ۱۸٬۱۷۱
حسین سلمانی، خبرنگار گروه سیاسی: وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها، نورانیت محض و مطلق است؛ عقول محدود و متناهی بشری از درک عظمت وجودی زهرای اطهر عاجز و درمانده است؛ با این وجود، مشی سیاسی آن بانوی بزرگوار، درس زیست سیاسی حقمدارانه است و الگویی برای همه حقخواهان و ظلمستیزان عالم محسوب میشود.
نظر شما