آگاه: فرهنگ اسباببازی این روزها (در حین برگزاری نهمین جشنواره ملی اسباببازی) یکی از موضوعات گفتوگوهای فرهنگی است که با هر زاویه نگاهی، یک سر چالشهای آن به صنعت و بازار اسباببازی میرسد، بهعنوان یک تولیدکننده در این صنعت فرهنگمحور، بازار آن را چطور میبینید؟
خلاصهاش این است که ۲۰، ۳۰درصد تولید میشود، ۷۰، ۸۰درصد هم وارد میشود. تولیدکنندهها با مشکلات جدیای مواجهاند و در مقابل، برای واردکنندهها شرایط مساعدی فراهم است. در واقع، تولیدکنندهها آرزو میکنند که روزی واردکننده شوند. واقعیت تولید در این صنعت اصلا جالب و خوشایند نیست؛ مسائل و چالشهای تولید از نبود برق و امکانات، کمبود نیروی انسانی، گرانی مواد اولیه موردنیاز تولید در این صنعت و نداشتن توان رقابت با سوبسیدهای پنهان و آشکاری که به تولیدکننده خارجی داده میشود و وارد ایران میشود رقابت کرد، برای آنکه در حوزههای خیلی خاصی توان سرمایهگذاری دارند و همین، صنعت اسباببازی را قطعا کوچک نگه میدارد و نمیگذارد که تکنولوژی و امکانات گرانقیمت در این حوزه اتفاق بیفتد.
بنابراین عملا سرمایهای برای طراحی و تولید در این صنعت وجود ندارد.
نه اینکه سرمایهای نیست اما بازگشت این سرمایه به میزان رضایتبخشی که تولیدکننده انتظار دارد اتفاق نمیافتد. بازار اسباببازی، یک بازار غیرضروری است و در دسته کالاهای اساسی نیست؛ بنابراین در سبد خانوار، تنها در شرایطی قرار میگیرد که خانوار شرایط خوبی نسبتبه پرداخت و خرید کالاهای ضروری داشته باشند. در این شرایط نیز، باتوجهبه گرانیهای روزافزون، این بازار رو به افول میرود.
وضعیت قاچاق در بازار اسباببازی چقدر و چطور اثرگذار است؟
قاچاق بهشکلی مستمر و با توان زیاد در جریان است. در بخش داخل کشور نیز، اوضاع خوبی برایشان فراهم است، جزئیتر بگویم، ماشینهای شوتی از جنوب تا تهران را با مبلغی در حدود ۱۰ تا ۱۵میلیون تومان، اجناس را جابهجا میکنند و ۲۴ساعت هم بیشتر طول نمیکشد و به اندازه تولیدکننده در حالتی که خودش را بکشد (باخنده) پول درمیآورد. در کنار این، منافع دیگری هم دارند.
برآورد حدودی واردات اسباببازی، ۲۵۰میلیون دلار است و اعلامی آن در گمرک، حدود ۳۰میلیون دلار است. خودتان حساب کنید چقدر آن قاچاق است! چیزی حدود ۷۰، ۸۰درصد آن در جریان قاچاق اتفاق میافتد. این عددی که گفته شد هم مربوط به حجمی در حدود دهها یا صدها کانتینر قاچاق است. مگر میشود کانتینر را قاچاقی به کشور آورد؟ اینجا دیگر صحبت از شوتی و اندازههای کوچک نیست. فرض کنید یک کانتینر حدود ۳۰هزار دلار ارزش داشته باشد، با احتساب عدد برآورد شده قاچاق اسباببازی، یعنی ۲۰۰میلیون دلار، برابر با چند کانتینر میشود. چیزی حدود ۷۰ یا ۸۰هزار کانتینر میشود. فکر میکنید این حجم چطور وارد کشور میشود!
بازار اسباببازی اینقدر در ایران کشش دارد که با این حجم قاچاق در آن روبهرو هستیم؟
چرا کشش ندارد؟ شاید اعدادی که گفتم چندان دقیق نباشد و متفاوت باشد اما طبیعتا اجناسی اینطور وارد میشود که گرانقیمت و باارزش است و بر این اساس تعداد کانتینر کمتری دخیل شود. درهرحال، موضوع این است که این حجم عجیب از قاچاق برای تولیدکننده مصیبت است و اجازه سرمایهگذاری به او نمیدهد. حقیقت این است که جلوگیری از قاچاق هم اصلا کار پیچیدهای نیست.
برگردیم به موضوع تولیدات داخلی، نظر شما بهعنوان تولیدکننده درباره کیفیت تولیدات داخلی اسباببازی چیست؟ گاهی اختلاف کیفیتها در مقایسه با نمونههای خارجی و وارداتی به شکل فاحشی ناراحتکننده است.
اینطور نیست که تمام تولیدات داخلی یکسره بیکیفیت باشد اما کیفی تولید کردن به سرمایهگذاری نیاز دارد، سرمایهگذاری به بازار احتیاج دارد تا فروش خوبی رقم بخورد؛ بازار و حجم آن تعیینکننده است. زمانی که بازار کوچک باشد، به تبع آن کیفیت هم پایین میآید؛ بهطور مثال، تولیدکنندهای مانند کشور چین، بازاری به اندازه چندین برابر کل جمعیت ایران را در اختیار دارد؛ بنابراین سرمایه و بازگشت سرمایه گستردهتری نیز در این بازار دارد.
ما یک درصد جمعیت جهانیم و بهشکل سرانه، سههزارم درصد از بازار اسباببازی کل جهان را در اختیار داریم. نود و نه و نهصد و نود و هفت هزارم درصد باقیمانده بازار جهان بیاغراق، عمدهاش را کشور چین تامین میکند. طبیعتا برایش بهصرفه است که روی کیفیت تولیداتش سرمایهگذاری کند. تولیدکننده داخلی اگر کیفیت را بالاتر ببرد، قیمت تمامشده هم بالتبع بالا میرود و از طرفی، قدرت خرید مردم پایین است و درنهایت، کالا روی دست تولیدکننده میماند. در واقع، اگر جنس با کیفیت میخواهیم، بازار و خریداران هم باید توان و ظرفیت آن را داشته باشند. با این حال باید بگویم که توان دانشی تولیدکنندهها فعلا به این حد از کیفیت میرسد اما ممکن است بعد از این بهخاطر کمبود سرمایه در تولیدات و ادامه این انزوا، کار به جایی برسد که این دانش و این رسته آرامآرام کمرنگ شود. واقعیت این است که در این شرایط اصلا نباید از تولیدکننده انتظار حرفهای قشنگ داشته باشید!
سرمایهگذاری برای طراحی اسباببازی از بوردگیم (بازیهای رومیزی) تا انواع دیگر اسباببازیها در صنعت داخلی اسباببازی چطور است؟
بوردگیم البته داستان متفاوتی دارد. این نوع اسباببازی به علت زبانمحور بودن اتفاقا کشش بیشتری دارد؛ چون درنهایت قرار است با زبان انگلیسی تولید شود و به همین خاطر خیلی مورد استقبال قرار نمیگیرد اما اگر فارسی باشد، بهعلت قابلفهم بودنش راحتتر مورد استقبال قرار میگیرد. میبینید که بوردگیم در ایران خیلی خوب رشد کرده است. بااینحال، اگر بازار بوردگیمها را ببینید، بیشتر آنها با تیراژ دوهزار یا سههزار در سال تولید میشوند که اعداد قابلتوجهی نیست. تنها یک تعداد محدودی از بازیها تیراژ بالاتر دارند.
در انواع دیگر اسباببازی چطور؟
این سوال مشابه این است که بپرسید چرا در کشور ما خودرو طراحی نمیشود؟ دلیل آن این است که در صنایع واقعا عقبه پژوهشی، تولیدی و تجربهای کمی داریم. کشوری مانند چین که حالا در بسیار از صنایع، طراح و تولیدکننده است، برای آن به این حد از توان تولیدی رسیده است که ۲۰ یا ۳۰سال فقط از صنایع کشورهای دیگر کپیبرداری کرده، دانش را در صنایعش رسوخ داده و بعد شروع به طراحی کرده است.
شما در زمینه طراحی و تولید، آزمون و خطایی داشتهاید پیش از این؟ و چطور بود؟
بله، موفق و ناموفق به شکل توامان داشتیم و کالاهایی که در بازار موفق بودند هنوز هم تولید میشوند.
با توجه به اینکه رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه دستاوردها و توانمندیهای بخش خصوصی، بر رسیدگی به خواست و گلایههای تولیدکنندگان بخش خصوصی تاکید ویژهای کردند، در این باره نکتهای دارید؟
واقعیت این است که این حرفها را بسیار تکرار کردهایم اما زمینه صنعتی که از آن حرف میزنیم در کشور ماست که بهشکل رسمی و ناگزیر در تابستان برق شهرکهای صنعتی، سه مرتبه در هفته قطع میشود. این امر یعنی چیزی که الفبای تولید است در اختیار تولیدکننده نیست و حرفی باقی نمیگذارد. برای فهم بهتر مقیاس میگویم، زمانی که در یک کشور صنعتی، در حد چند دقیقه برق قطع میشود، چندین میلیارد دلار ضرر برآورد میشود. در کشور ما با شرایط قطعی سه روز در هفته در شهرکهای صنعتی، خسارتی وارد میشود که محاسبه آن از هر جهت ناراحتکننده است؛ چه از این جهت که ما با میزان سه روز در هفته، در حدود، چند دقیقه قطعی برق در برخی کشورهای دیگر دچار ضرر میشویم و چه از این جهت که قطعی برق در نقاط صنعتی دیگر جهان در حد چند دقیقه هم چیز معمول و منطقیای نیست. دوسر این موضوع ناراحتکننده است.
بازار اسباببازی و پیوست فرهنگی
باتوجهبه اهمیت این موضوع، صنعت اسباببازی به یکی از مهمترین صنایع فرهنگی در جهان بدل شده است. صنعت ساخت اسباببازی در قرن هجدهم میلادی در اروپا رواج یافته و کشور آلمان در قرن نوزدهم میلادی به مرکز تولید اسباببازی در جهان تبدیل شد. در واقع، میتوان گفت تولید صنعتی اسباببازی، از حدود یک قرن پیش و با بهبود وضع معیشت و اقتصاد جوامع، روبهرشد گذاشته است. تولید انبوه اسباببازی بعد از جنگ جهانی دوم اوج گرفته و گویی این صنعت با محصولات خود، راهی برای تسکین دلها و پاک کردن زخم جنگ، از چهر زندگی بوده است. از آغاز قرن بیستم تاکنون، صنعت اسباببازی در همه کشورهای جهان گسترش یافته و به یکی از پرسودترین تجارتهای جهان بدل شده است.
موضوع پیوست فرهنگی براساس رویکرد فرهنگمحور در ایران و بنیان مذهبی آن مورد توجه قرار گرفته است. برای اینکه یک اسباببازی بتواند بهدرستی به جامعه معرفی شود، باید از یک زمینه فرهنگی برخاسته باشد یا برای آن زمینهسازی شود؛ برای مثال، یکی از دلایل موفقیت اسباببازیهایی مانند باربی و بتمن، رعایت تمام نکات موردنیاز برای برندسازی و معرفی کالاست. پیوست فرهنگی بهطور مستقیم به جریان فرهنگی بستگی دارد و دارای ارتباط کاملا مستقیم با مخاطب و محتوای جریان فرهنگی است. این مسئله در اسباببازی بسیار اهمیت دارد. یکی از مصداقهای توجه به پیوست فرهنگی در پروژه دارا و سارا، نوشتافزار با تصاویر مربوط به دارا و سارا بود.
در کنار خانوادهها، رسانهها و نهادهای متولی در صنعت اسباببازی همچون آموزشوپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، صداوسیما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شهرداریها وظیفه مهمی در شناساندن اهمیت اسباببازی و فرهنگ استفاده از آن برعهده دارند. برای آنکه یک اسباببازی بتواند بهدرستی به جامعه معرفی شود، باید از یک زمینه فرهنگی برخاسته و برای آن زمینهسازی شود. رسانهها، پویانماییها، بازیهای دیجیتالی و ... ظرفیتهای بسیار خوبی برای زمینهسازی هستند اما شاهد هستیم که در کالاهای تولید داخل، این پیوست فرهنگی رعایت نمیشود.
قاچاق اسباببازی یکی از جدیترین چالشهای صنعت اسباببازی در ایران بوده و سیاستهای مناسب دولت برای مبارزه با قاچاق اسباببازی در رونق گرفتن تولید داخلی بسیار اثرگذار خواهد بود. سیاستهای دولت در مواردی مانند مبارزه با قاچاق اسباببازی بسیار اثرگذار است. درحالحاضر، میتوان گفت حجم اسباببازیهایی که قاچاق وارد کشور میشود، اگر از حجم آنهایی که قانونی وارد میشوند، بیشتر نباشد، کمتر نیست. اسباببازیهای قاچاق، کیفیت پایینتر و قیمت کمتری دارند. همچنین هزینههای بالاسری اسباببازی وارداتی قانونی را هم ندارند. طبیعتا در چنین اوضاعی تولیدکننده نمیتواند در بازار توفیق چندانی داشته باشد.
پیش از این در گزارش مورخ 26دی، حامد تاملی، نایبرییس و عضو هیاتمدیره انجمن ملی تولیدکنندگان اسباببازی درباره نسبت امروز بازار اسباببازی و فرهنگ به «آگاه» گفته بود: طبق آنچه در بازار میبینیم، درصد بزرگی از اسباببازیهای موجود در بازار، قاچاق هستند. به همین دلیل، ما در حوزه محتوا و طراحی بازی و اسباببازی با رویکرد فرهنگ بومی و محتوای غنی موجود در ادبیات و فرهنگ داخلیمان، توان زیادی نداریم. بخش جدیای از آن بهعلت واردات بیرویهای است که اتفاق میافتد. اگرچه نظارتهایی فرهنگی در این زمینه تا حدی شکل گرفته است، طراحی ایرانی در این فرآیند دخیل نیست. بخش دیگری از آن نیز، مربوطبه جریان واردات قاچاق است که مشمول هیچ نظارت اقتصادی و فرهنگی نیست. برای همین است که وقتی وارد فروشگاههای اسباببازی میشوید که نمایندگان بازار اسباببازی ایران هستند، آنها را خالی از محتوای فرهنگ و بوم ما مییابید. این موضوع از جایی نشات میگیرد که هنوز آنطور که باید و شاید، بازار اسباببازی ایران نسبتبه طراحی و تولید ایرانی روی خوش نشان نداده است.