آگاه: انقلاب اسلامی ایران زمانی که به وقوع پیوست، ساختارهای سیاسی و اجتماعی جدیدی را در ایران تشکیل داد. اما در حوزه فرهنگ، بهرغم جریان انقلاب فرهنگی، نتوانست بهطور موثر ساختارهای گذشته را متحول کند و این مسئله تا به امروز ادامه دارد. به نظر شما ریشه این موضوع چیست؟
پس از وقوع انقلاب اسلامی، ساختارهای سیاسی کشور تغییر کرد؛ به عبارت دیگر، رژیم قبلی با ساختار خود بهطور کامل از بین رفت و یک رژیم جدید به نام جمهوری اسلامی با ساختارهای تازهای شکل گرفت. این نظام مبتنی بر مبانی جمهوریت و محتوای اسلامی است. اما تغییر ساختارهای سیاسی که بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمد، منجر به تغییر ساختارهای فرهنگی و اقتصادی نشد. به این معنا که نظام جدید سیاسی، با وجود جمهوریت و اسلامیت، نتوانست الگویی از نظام اقتصادی مبتنی بر مبانی اسلامی عرضه کند یا نظام اقتصادی جدیدی تعریف کند.
عموم دولتهایی که پس از پیروزی انقلاب بر سر کار آمدند، از یک آشفتگی تئوریک در حوزه اقتصاد رنج میبردند. برخی بهدنبال نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد بودند، برخی دیگر متمایل به سوسیالیسم بودند و برخی نیز هیچکدام از اینها نبودند. بنابراین وضعیت کنونی آشفتگی اقتصادی که شاهد آن هستیم، بخش عمدهای از آن ناشی از فقدان مبانی تئوریک مشخص بعد از پیروزی انقلاب و تغییر ساختارهای سیاسی است.
این موضوع درمورد ساختارهای فرهنگی نیز صدق میکند. این حرف به معنای این نیست که ما دستاوردهای قابلتوجهی در عرصه فرهنگ نداشتیم؛ چراکه داشتهایم، اما این دستاوردها مبتنی بر یک ساختار مشخص نبود. به همین دلیل اکنون با رکود جدی در عرصه فرهنگ مواجه هستیم و نمیدانیم که به لحاظ فرهنگی چه مبانیای باید پیگیری کنیم. در واقع، حضور فرهنگ و هنر تا چه حدی با توجه به نظام ارزشی کشور که اسلام است، سازگار است و کجاها این مرزها مشخص نیست. به همین خاطر در برخی عرصهها با ممیزیهای شدید مواجه میشویم، مانند کتاب، فرهنگ، تئاتر و سینما. گاهی اوقات این ممیزیها کاملا رها میشود و فجایع فرهنگی به وجود میآورد.
خلاصه اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ساختارهای سیاسی ما تغییر کرد اما ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ما مبتنی بر یک تئوری مشخص نبود. به همین دلیل اکنون در عرصه اقتصاد و فرهنگ با مشکلات زیادی مواجه هستیم.
فرهنگ بهجامانده از دوره پهلوی چگونه باید تغییر و تحول یابد؟ همچنین بهطور کلی در جریان انقلابها چه مقدار فرهنگ جوامع دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد؟
انقلاب اسلامی یک تفاوت عمده با سایر انقلابهای جهان داشت؛ یعنی به معنای دقیق کلمه یک انقلاب بود نه صرفا یک تغییر رژیم. این انقلاب مبتنی بر یک مکتب ارزشی به نام اسلام است، درحالیکه بسیاری دیگر از انقلابها این خصوصیت را ندارند.
در واقع، انقلاب فرهنگی باید در کنار انقلاب سیاسی قرار گیرد اما متاسفانه ما عمدتا به انقلاب سیاسی بسنده کردهایم. سازمانی که تحت عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد، عمدتا متمرکز بر مسائل دانشگاهها بود و متاسفانه عملکردش درمجموع طی ۴۰سال گذشته قابلتوجه نبوده است.
کارنامه شورای انقلاب فرهنگی در ایجاد یک انقلاب فرهنگی در افکار عمومی و تغییر فرهنگ کشور چندان موفق نبوده است. نهتنها نتوانستهایم انتظارات را برآورده کنیم، بلکه برخی شاخصهای فرهنگی ما حتی ممکن است پسرفت نیز داشته باشد. درنهایت میتوان گفت که اگرچه در عرصه فرهنگ اقداماتی انجام شده، اما انتظاراتی که داشتیم بعد از ۴۵سال متاسفانه محقق نشده است.