آگاه: توئیت او نشان از تمایل ترامپ به نمایاندن یک شخصیت استثنایی از خود است. وی پیشتر در صبحانه نیایش ملی در اوایل این ماه گفت: کتاب مقدس به ما میگوید، اگر خدا بخواهد، همهچیز ممکن است. به من نگاه کنید، من امروز جلوی شما ایستادهام. من نباید اینجا باشم.
حالا و در آغاز دوره دوم ریاستجمهوری و درحالیکه ترامپ بهطور آشکار درمورد دوره سوم، با وجود موانع قانون اساسی در برابر تمدید ریاستجمهوری خود فکر میکند، جایگاه خود را نه بهعنوان یک رییسجمهور، بلکه بهعنوان یک پادشاه، ارائه کرده است. رییسجمهور آمریکا در اوایل این هفته در شبکه اجتماعی «Truth Social» نوشت: کسی که کشورش را نجات میدهد، هیچ قانونی را نقض نمیکند. این جملهای است که به امپراتور سابق فرانسه، ناپلئون بناپارت، نسبت داده شده است. این تاکید در زمانی مطرح میشود که او بهدنبال تثبیت قدرت حکومتی با کنگره تحتکنترل جمهوریخواهان است. وی دستورات اجرایی را امضا کرده که قدرتش را بر سازمانهای نظارتی مستقل گسترش میدهد. ترامپ بهدنبال تصفیه هزاران کارمند دولتی بوده و آسوشیتدپرس، از بزرگترین رسانههای دنیا را هم هدف قرار داده است، چراکه حاضر نشد از زبانی که دولت ترامپ ترجیح میدهد، استفاده کند.
دو چالش ترامپ برای پادشاهی!
رییس کاخ سفید برای پادشاهی دورخیز برداشته و میخواهد آرزویش محقق شود اما حداقل با دو چالش عمده روبهرو است؛ نخست آنکه ترامپ همانطور که در آمریکا حامیانی دارد، به همان اندازه با مخالفان و منتقدان زیاد روبهرو است. منتقدانی که قبل و پس از توئیت اخیرش که خود را در مقام یک پادشاه نامید به خیابانها آمدند و بدون لکنت زبان نسبت به سیاستها و برنامههای او اعتراض کردند. دوم آنکه ترامپ در همین دوره جدید، دروغهای بزرگی به مردم آمریکا گفت.
روزنامه نیویورکتایمز گزارش داد که هزاران معترض مخالف سیاستهای اقتصادی ترامپ درباره کارگران و مهاجران از سراسر کشور مقابل کنگره آمریکا و کاخ سفید در روز سهشنبه تجمع و به رفتارها و اقدامات افراطی وی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی واکنش نشان دادند. معترضان مخالف بخشهای وسیعی از دستورکار ترامپ بودند که به اقداماتی مثل اخراج مهاجران، لغو تابعیتها، اخراج کارگران بخش عمومی و کارمندان فدرال، دادستانیها، جنگلبانیها و شهرداریهای آمریکا اعتراض داشتند.
معترضان به سیاستهای ترامپ که در دستشان در پلاکاردهای بزرگی قرار داشت، ترامپ را در سودای ایجاد «پادشاهی استبدادی» معرفی کرده بودند. ترامپ اگر هم بهدنبال پادشاهی است، میخواهد از این طریق از اختیار کامل برخوردار شود و هیچکس حق دخالت و اظهارنظر در کارهایش را نداشته باشد؛ به گونهای که یاران اروپایی او از سیاستهای سکاندار کاخ سفید در حوزه سیاست خارجی ابراز نگرانی کردهاند اما اصلا برای او این نگرانیها مهم نیست و فقط بهدنبال اجرای برنامههایش در آمریکاست. نشریه نیوزویک در مطلبی به بیم و هراس اروپاییها از سیاست خارجی «دونالد ترامپ» پرداخت و باتوجهبه نامشخص بودن نقشه راه رییسجمهور آمریکا برای جنگ اوکراین، این امر را سبب نگرانی فزاینده در میان متحدان واشنگتن در آنسوی آتلانتیک توصیف کرد. از این نشریه آمریکایی، تنها چند هفته پس از آغاز دولت دوم ترامپ، پیام رییسجمهوری آمریکا برای اروپا کاملا روشن و درعینحال ناخوشایند است؛ ازاینرو میتوان گفت تعدادی از مقامات اروپایی گردآمده در نشست امنیتی مونیخ، سخنان «جی دی ونس» معاون رییسجمهور امریکا را که مستقیم به آنها نگاه کرد و به باد انتقاد گرفت، پیشبینی کرده بودند.
ونس در این سخنرانی بزرگترین دشمن اروپا را نه روسیه، چین، کره شمالی یا ایران، بلکه دشمن از درون خواند و با ترسیم تصویری روشن، این قاره را در محاصره توصیف کرد و موضوع اصلی کنفرانس مونیخ را که بحث در مورد جنگ اوکراین بود تحتالشعاع قرار داد. الکسی گونچارنکو، قانونگذار اوکراینی در این زمینه به نیوزویک گفت: باوجود تلاش مقامات حاضر در این نشست برای کنار گذاشتن این دست لفاظیهای غیرمنتظره، حاضران واقعا شوکه شده بودند.
«جاشوا واکر» مقام پیشین وزارت دفاع و امور خارجه آمریکا گفت: آمریکاییها با سخنان ونس آشنایی داشتند اما فکر نمیکنم اروپاییها درک کرده باشند که چه چیزی به آنها ضربه زده است. اما آنچه برای اروپاییها کاملا روشن نبود، دیدگاه ترامپ برای آتشبس در اوکراین است که به نوشته این نشریه آمریکایی، مقامات اروپایی را ناراحت و گیج کرد.
«گونچارنکو» در همین زمینه استدلال کرد: «نشست مونیخ مانند دوش آب سرد برای اروپاییها بود، آنها متوجه شدند که چقدر خطر وجود دارد.»
ترامپ شمشیر را برای «زلنسکی» از رو بست
اروپا همچنان نگران مواضع و سیاستهای ترامپ درقبال اوکراین بود که نهایت آخرین اظهارات او آب پاکی را به روی دستان متحدانش در اروپا ریخت، آنجا که رییسجمهور آمریکا، پس از دیدار مذاکرهکنندگان آمریکایی و روسی در ریاض برای بررسی راههای پایان دادن به جنگ اوکراین، شمشیر را برای «زلنسکی» از رو بست و با بیان اینکه وی محبوبیت ندارد، خواستار برگزاری انتخابات در این کشور شد. او در حالی در مقام یک رییسجمهور مستبد برای اوکراین و سایر کشورها دیکته مینویسد که یک دروغگو بیش نیست و در اولین ماه بازگشت به کاخ سفید، با سرعتی چشمگیر اقدامات مختلفی انجام داد و اظهارات عمومی او مانند دوره اول ریاستجمهوریاش مملو از اغراق است. به نمونههایی از دروغپردازیها او اشاره میکنیم.
فهرستی از دروغپراکنیهای رییسجمهور آمریکا:
پیروزی ترامپ در انتخابات آزاد و منصفانه ۲۰۲۴ او را متقاعد نکرد که از دروغگویی بیپایان خود درباره شکستش در انتخابات آزاد و عادلانه ۲۰۲۰ دست بردارد. بیش از چهار سال پس از شکست ترامپ در برابر جو بایدن، او ادعای «تقلب در انتخابات» را در حداقل سه رویداد و همچنین در روز تحلیف خود در سال ۲۰۲۵ تکرار کرد.
زمانی که کارولین لیویت، سخنگوی مطبوعاتی خود در اولین نشست رسمی خود در کاخ سفید اعلام کرد که ترامپ طرح ۵۰میلیون دلاری «برای تامین مالی لوازم بهداشتی مردان در غزه» را خنثی کرده است، بلافاصله گمانهزنیها درخصوص این ادعای بسیار مشکوک آغاز شد.
دولت ترامپ هیچ مدرکی برای اثبات آن نداشت. اما ترامپ نهتنها روز بعد رقم ۵۰میلیون دلار را تکرار کرد، بلکه ادعای تحریکآمیز را نیز اضافه کرد که این لوازم بهداشتی ویژه مردان «برای حماس» است. سپس، چند روز پس از اینکه مشخص شد رقم ۵۰میلیون دلاری تخیل محض است، او این رقم را به «۱۰۰میلیون دلار» افزایش داد.
ترامپ قبل از آغاز به کار، به طور معمول اظهار کرد که مردم کانادا ایده او مبنی بر تبدیل شدن کانادا به پنجاهویکمین ایالت آمریکا را «دوست دارند» این خلاف حقیقت بود. این ایده در بین عموم مردم کانادا محبوبیت ندارد. سپس، پس از تحلیف خود، ترامپ به ادعا درباره کانادا ادامه داد. در مرحلهای, پیامی در رسانههای اجتماعی منتشر کرد و سپس با صدای بلند گفت که کانادا بانکهای آمریکایی را از تجارت در آنجا منع میکند. او افزود: این را باور میکنید؟ بدون شک برخی از آمریکاییها آن را باور دارند، اما این دروغ است.
بیشتر دروغهای ترامپ تبلیغاتی است. بااینحال، برخی از آن از قبل برنامهریزی شده است. اما بخشی از آن در سخنرانیهای آماده شده او نوشته شده است. او در سخنرانی در مراسم تحلیف خود در ژانویه گفت: «بیش از همه، چین کانال پاناما را اداره میکند و ما آن را به چین ندادیم، به پاناما دادیم و آن را پس میگیریم.»
اگر چین واقعا کانال پاناما را اداره میکرد، این اظهارات خوبی بود. اما اینگونه نیست؛ پاناما چنین سیاستی دارد، اگرچه ترامپ میتوانست پرسشهای مشروعی را درباره نفوذ چین در این منطقه مطرح کند.
ترامپ با پادشاهی از آمریکا چه میخواهد؟
در این مجمل، فقط به مهمترین دروغهای ترامپ پرداخته شد، حداقل او ۱۳دروغ بزرگ در دورهای که به کاخ سفید برگشته، گفته است. بههرحال میتوان نتیجهگیری کرد که رییسجمهور آمریکا درصدد است با خطاب قرار دادن خود بهعنوان پادشاه، آمریکا را استبدادی مدیریت کند و آنچه را به دنبالش است پیاده و اجرایی کند، حتی اگر بتواند از دوستان و متحدان اروپایش هم عبور میکند. با این اوصاف آمریکا روزهای سخت و دشواری را پیش رو خواهد داشت!