آگاه: آخرین تونل این جاده ما را به پادگانی خوشنام و پر از خاطره میرساند. ساختمانهای بلند دوکوهه که در دل پادگان قرار گرفته از دور نمایان است. هنوز صدای صلوات و همهمه بسیجیها که از قطار پیاده یا سوار میشوند در گوشهوکنار طنینانداز است.
ریل قطاری که بهموازات پادگان دوکوهه به سمت اندیمشک، اهواز و خرمشهر قد کشیده است، داستانهای زیادی از این رفتوآمدها، رفتنها و برنگشتنها و... در سینهاش به یادگار دارد. تازه غرق در خاطرات پادگان دوکوهه شده بودیم که صدای غرش جنگندههای پایگاه شکاری دزفول از بالای سرمان، فضای ذهنیمان را با خود به آسمان برد؛ صدایی که در کنار هیبت و جذبهاش اما پر از امنیت و آرامش است. انگار اندیمشک و دزفول سالهاست که با همین صدا زنده هستند. در انتهای خروجی اندیمشک به اهواز، بهسمت دزفول میرویم؛ شهری که به مقاومت و ایستادگی معروف است. خاطرات موشکباران پیاپی این شهر در دو کلمهای که در وسط یکی از میادین شهر نقش بسته خلاصه میشود. «الف دزفول»!! در ورودی شهر دزفول، به خانه عقابان آسمان میرسیم. پایگاه شکاری وحدتی که روزی نه چندان دور، خطشکن حماسه بلندپروازان این دیار بود. سالهاست که در موسم حضور کاروانهای راهیان نور در خوزستان، نمایشگاه هوایی در این پایگاه برپاست. به محوطه رمپ پروازی پایگاه میرسیم. در گوشهای از این رمپ، نمونهای از هواپیماها و تجهیزات مختلف با چیدمانی منظم مستقر شده است.
اتوبوسهایی که حامل کاروانها، زائران و مسافران هستند پشتسرهم متوقف میشوند. از لهجهها و گاهی پوشش لباسها میشود فهمید که از شهرهای مختلف کشور آمدهاند. طوری که احساس میکنی کل ایران در این نقطه جمع شدهاند.
مردی میانسال از اهالی دزفول که خودش را مغازهدار معرفی میکند، از چهرهاش پیداست که لحظهبهلحظه جنگ و موشکباران شهر به یادش مانده و در کُنج چشمانش پر از هیاهو و درد است. با دیدن این صحنه، نطق شاعرانهاش باز میشود و زبان به شعر میگشاید. شعری که بندبندش پر از درد اما باوقار و ایثارگونه است. درد روزهای سخت جنگ، درد ازدستدادن مردمان محله و کوچه، درد ویرانگر موشکهایی که شب و روز بر سر دزفول آوار میشد.
تعدادی از بچههای خردسال که لباس خلبانی به تن کردهاند و در میان دست و پای پدر و مادرشان راه میروند، محو تماشای جنگندهها شدهاند. دختران جوانی که از سنوسالشان معلوم است دانشجو هستند خیلی زود در محوطه رمپ پروازی پایگاه متفرق میشوند و هر کدامشان به سمتوسویی میروند. آنها از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران آمدهاند. با تسلطی که به فن پرواز و جنگندهها دارند معلوم شد بعضی از آنها در رشته هوافضا درس میخوانند. عاشق پرواز بودند و خلبانی!! و حسرت از اینکه چرا خانمها نمیتوانند خلبان جنگنده شوند. این روحیه و حسرت آنها، احساس غروری به آدم دست میدهد. غرور از اینکه زنان این سرزمین پابهپای مردان در آبادانی و امنیت کشور فعالیت میکنند.
سرتیپ دوم جواد ولدی، فرمانده وقت پایگاه که خودش هم خلبانی بلندقامت و باوقار است به مردم خوشامد میگوید. بیش از همه، جوانهایی که علاقهمند به پرواز و خلبانی هستند دور او جمع شده و انگار تمام رویاهای پرواز خود را در قامت فرمانده میبینند.
در کنار هر جنگنده یک نیروی فنی حضور دارد که به سوالات مردم جواب میدهد. پیشکسوتانی که عمری را در جنگ گذرانده و برای روایتگری و تبیین آن روزهای سخت اما خاطرهانگیز آمدهاند، پاسخگوی سوالات مردم هستند. در بین خاطرات گاهی یاد دوستان شهیدشان میافتند و اشک از گوشه چشمانشان سرازیر میشود. خلبان سیاوش مشیری که گرد سالها تجربه را میتوان از موی سپید و چروک صورتش دید، در عملیاتهای مختلفی شرکت کرده است. او خاطرات همرزمان شهیدش عباس دوران، حسین خلعتبری، علیرضا یاسینی و... را بازگو میکند؛ خاطراتی که هرکدام از آنها غیرت ایرانی را به تصویر میکشد. از طرف دیگر، بساط عکسهای یادگاری با خلبانها و جنگندهها داغداغ است. گروه موزیک پایگاه با اجرای مارش نظامی و سرود خلبانان با رسم خودشان به استقبال مهمانان آمدهاند.
بیش از هر کس، بچهها متوجه صدای مارش میشوند. کمکم اطراف گروه موزیک شلوغ میشود. بعضیها با موسیقیای که نواخته میشود، همخوانی میکنند.
با ورود خلبانها برای انجام پرواز، نگاه همه به سمت آنها برمیگردد و صدای تشویق و صلوات در هم میشود. دود اسپند هم برای بدرقه آنها از بین جمعیت بالا میرود. خلبانها قبل از سوارشدن به جنگنده از زیر قرآن رد میشوند و با چککردن نهایی مرکبهای آهنیشان، سوار بر کابین میشوند.
دقایقی نمیگذرد که صدای موتور هواپیماها مردم را به وجد میآورد. همه در یک خط ممتد طولانی برای تماشا ایستادهاند. بچهها جلوتر از همه قرار دارند و با یک شوق که از چشمانشان موج میزند تمام صحنهها را نظاره میکنند. بعضی از بزرگترها زیر لب ذکر میگویند و آرام صلوات میفرستند. با غرش جنگندهها و خیزش آنها از روی باند پرواز، دوباره صدای تشویق و صلواتها بلند میشود. دو فروند جنگنده اف۵ به فاصله کمی از هم در دل آسمان جای میگیرند.
نمایش جسورانه آنها در برابر چشمان امیدوار مردم، رشادت مردان سالهای جنگ را یادآور میشود. چشمها همه به آسمان دوخته شده است. تعدادی از بچههای خردسال روی شانه پدرانشان جا خوش کردهاند و بالاتر از همه، جنگندهها را دنبال میکنند. صدای خلبانها که از بیسیم شنیده میشود همزمان برای مردم در محوطه پخش میشود.
هنرنمایی و جسارتشان، حماسه مردان بزرگی همچون شهید بابایی، یاسینی، اردستانی، دوران، اقبالی دوگاهه، دلحامد و... را در ذهنها یادآوری میکند. با هر بار ردشدن جنگندهها از بالای سر جمعیت، تشویقها بلندتر میشود؛ تشویقها و صلواتهایی که از عمق جانشان برمیآید. جوانترها از دیدن این صحنههای جذاب به وجد آمدهاند. انگار خودشان را جای خلبان در کابین میبینند و غیرت ایرانی را میشود در عمق نگاهشان پی برد.
چند دقیقه بعد، خلبانها در ارتفاع بسیار پایین از روی سر جمعیت رد میشوند، طوریکه کاملا کلاهشان معلوم است. آنها از داخل کابین برای مردم دست تکان میدهند و به حرمت حضورشان ادای احترام نظامی میکنند.
تا رسیدن مجدد جنگندهها به محل رمپ پروازی، خاطرهگویی پیشکسوتان آغاز میشود. آنها از حماسه خلبانها و بهویژه نقش پایگاه شکاری دزفول در جنگ و دفاع از ایران میگویند. از روزی که نامه ابلاغ تخلیه پایگاه دزفول را به شهید فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی میدهند و او با یک بُغضی از سر غیرت میگوید: تا زمانی که یک نفر خلبان در پایگاه باشد، ما آنجا را تخلیه نمیکنیم و همین باعث شد تا خوزستان برای همیشه خوزستان باقی بماند.
از شهید لشکری سیدالاسرای ایران که از همین باند، آخرین پروازش را بر سر دشمن انجام داد و بعد از ۱۸سال اسارت بازگشت. از شهید اردستانی، رکورددار پروازهای جنگی. از اسدزاده آن خلبان جهرمی که در یک نبرد هوایی در دل آسمان شهید شد. از خلبان حاتمی که عراقیها در هویزه او را زندهبهگور کردند و قریب به ۲۷نفر از اهالی آنجا را بهخاطر لوندادن جای خلبان به قتل رساندند. با نزدیک شدن صدای جنگندهها که به محل قبلیشان بازمیگشتند، مردم دوباره بهسمت صدا کشیده میشوند.
خلبانها با استقبال فرمانده پایگاه بهسمت جمعیت میآیند و در حلقه محاصره جوانها گم میشوند. صدای صلواتها و تشویقها آرام نمیگیرد. در گوشه دیگری از محوطه نمایشگاه، دوسوله بزرگ که معلوم بود آشیانه نگهداری جنگندههاست، برای برپایی غرفههای فرهنگی تزیین شده است.
در اولین غرفه، عکس شهدای پایگاه با چیدمانی زیبا نصب شده است. عکسهایی که با آدم حرف میزنند. خیلی از این شهدا در همین سالهای گذشته خودشان بر فراز جمعیت پرواز میکردند و با صدای صلوات و تشویق مردم از جنگندههایشان پیاده میشدند و در حلقه زائرین قرار میگرفتند.
شهید قادر اسدی، حسین طحان نظیف، منوچهر فتاحی، حمیدرضا رنجبر، منوچهر پیرزاده و چندین نفر دیگر که در همین سالها برای دفاع از امنیت کشورمان به شهادت رسیدند و الان عکسهایشان زینت نمایشگاه شده است. چقدر مرور این خاطرات و دیدن قابهایی که پشت آنها عکس خلبانی جا خوش کرده سخت و نفسگیر است.
در غرفه دیگر، کتابهایی از زندگی خلبانان شهید و اسطورههای نیروی هوایی در معرض نمایش قرار گرفته است. بعضیها تورقی میزنند و رد میشوند، بعضی دیگر یکی دو صفحه را عمیقتر میخوانند و تاملی کوتاه میکنند. خانمی که از کردستان آمده بود، میگفت پسرش به نیروی هوایی و شهید بابایی علاقه دارد و بهدنبال کتابی برای هدیهدادن به پسرش میگشت. شنیدن این حرفها به آدم روح تازهای میبخشد. اینکه نوجوانی در یک گوشه از کشور و با همه تلاشهایی که دشمن برای دورساختن این نسل از انقلاب میکند باز الگویی از شهدا برای خودش ترسیم کرده و آن را دنبال میکند.
هر گوشه از نمایشگاه که قدم میگذاشتیم، عکسی، خاطرهای، دلنوشتهای ما را تا خاطرات سالهای نه چندان دور میبرد. روزگاری که همه با هم متحد شده بودند تا دشمن را از خاک سرزمینمان بیرون کنند.
در غرفهای دیگر، نقشههای عملیاتی از دوران جنگ را به تصویر کشیده است؛ تصویر هوایی پل اروند، خاطرات خلبان ذوالفقاری اسطوره عکاسی هوایی و شجاعت خلبان محمود اسکندری و اکبر زمانی را که با انهدام این پل در عملیات بیتالمقدس راه برگشت را بر دشمن بستند و بیش از ۱۹هزار نفر به اسارت درآمدند به ذهنمان آورد. کمکم به پایان ساعت بازدید از نمایشگاه نزدیک میشویم. همین یکی دو ساعت آنقدر خاطرات خوب در ذهنمان نقش بست که روزها میشود راجع به آن حرف زد. آنچه بیشتر به چشم میآید، نمایش بخشی از توانمندی جوانان حالحاضر نیروی هوایی در حوزه ساخت و نگهداری تجهیزات مدرن و جدید است که در غرفه خودکفایی خودنمایی میکند. شجاعت و پایمردی خلبانان و همه رزمندگان سالهای جنگ باید نسل به نسل و سینهبهسینه برای آیندگان ترسیم شود تا ایران برای همیشه ایران بماند.
افزایش ۳۰ درصدی اردوهای راهیان نور
راهیان نور، بهعنوان یکی از بزرگترین و پرمشارکتترین برنامههای فرهنگی-مذهبی ایران، هر ساله میلیونها نفر از مردم را به مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس میکشاند. این برنامه که با هدف زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا، ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت، و انتقال ارزشهای دفاع مقدس به نسلهای جدید برگزار میشود از جنبههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی قابلبررسی است.
بر اساس گزارشهای رسمی، راهیان نور یکی از پرمخاطبترین برنامههای فرهنگی ایران است که سالانه بیش از ۱۰میلیون نفر در آن شرکت میکنند و در سالهای اخیر، بهطور متوسط ۵۰هزار کاروان به مناطق عملیاتی اعزام شدهاند. مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور، ازجمله شلمچه، هویزه، فکه، طلاییه و دهلاویه، بیشترین بازدید را طی این دوره داشتهاند.
درواقع راهیان نور با حضور گروههای سنی و اجتماعی مختلف، به یک برنامه فراگیر تبدیل شده است. بر اساس آمارها بیش از ۶۰درصد شرکتکنندگان را دانشجویان تشکیل میدهند. این گروه بهعنوان اصلیترین مخاطبان راهیان نور، نقش مهمی در انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسلهای آینده دارند. حضور خانوادهها بهویژه در سالهای اخیر نیز افزایش یافته است که این موضوع نشاندهنده نگاه جامعتر به برنامه راهیان نور است. از سوی دیگر، حضور گسترده نیروهای مسلح و بسیجیان در این برنامه، نشاندهنده اهمیت راهیان نور در ترویج فرهنگ مقاومت و ایثار است.
راهیان نور بهعنوان یک برنامه فرهنگی-مذهبی، تاثیرات عمیقی بر جامعه ایران داشته است. بازدید از مناطق عملیاتی و شنیدن خاطرات رزمندگان، باعث زندهماندن یاد و خاطره شهدا و انتقال ارزشهای دفاع مقدس به نسلهای جدید شده است. راهیان نور بهعنوان یک برنامه آموزشی غیررسمی، ارزشهایی مانند ایثار، مقاومت و دفاع از میهن را ترویج میکند. این برنامه با تاکید بر دفاع از تمامیت ارضی کشور، به تقویت هویت ملی و حس میهنپرستی کمک میکند.
سردار سرتیپ بسیجی بهمن کارگر، رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و رییس ستاد مرکزی راهیان نور کشور، اظهار کرد: تلاشهای مجموعه دستاندرکاران اردوهای راهیان نور باعث رضایت مسئولان و رهبر انقلاب اسلامی شده است. سردار کارگر با اشاره به اقدامات نیروی انتظامی در زمینه ایمنی جادههای اردوهای راهیان نور، گفت: نیروهای فراجا تمام امکانات خود را بهکار گرفتند تا از وقوع تصادفات در مسیر این اردوها جلوگیری شود. این اقدامات موثر باعث شده است که از سال۱۳۹۶ تاکنون هیچ مورد فوتی در مسیر راهیان نور گزارش نشود.
رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس با اشاره به افزایش ۳۰درصدی اعزام به اردوهای راهیان نور در سال جاری، افزود: همه دستاوردهای ما مرهون مردم است و پیروزی در دفاع مقدس نیز متعلق به مردم عزیز ایران است. ما همواره مدیون فداکاریهای آنان هستیم.
وی با اشاره به نقش برجسته مردم در دوران دفاع مقدس، گفت: مردم استانهایی مانند خوزستان، ایلام، کردستان، هرمزگان، بوشهر و آذربایجان در خط مقدم مبارزه با دشمن بعثی قرار داشتند و در طول جنگ تحمیلی، با فداکاری از خاک مقدس کشور و اسلام دفاع کردند. سردار کارگر با اشاره به فرمایش رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «دفاع مقدس حق حیات بر کشور ما دارد»، تاکید کرد: این موضوع بسیار مهم و عمیق است و درک صحیح آن، راه درست و صراط مستقیم را به ما نشان خواهد داد.