۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۳

در منظومه سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی ایران، مسئله فلسطین و موجودیت رژیم صهیونیستی همواره یک نقطه کانونی بوده است. اصول راهبردی سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی، دفاع از مظلومین و مقابله با نظام‌سلطه را به‌عنوان یک اصل غیر قابل‌تغییر تعریف کرده‌اند.

آگاه: در این چارچوب، سیاست حمایت از محور مقاومت نه یک رفتار تاکتیکی، بلکه جزئی از راهبرد کلان در مواجهه با استکبار جهانی و حامیان صهیونیسم بین‌الملل است. رهبرانقلاب در یکی از بیانات روشن و راهبردی خود، اهمیت حمایت از مقاومت و نابودی رژیم صهیونیستی را این‌گونه ترسیم کردند: «رژیم صهیونیستی در منطقه، یک غده سرطانی است و باید ازبین برود.» این جمله، نه شعار است و نه واکنشی مقطعی؛ بلکه تبیین یک سیاست اصولی است که طی سال‌های گذشته، در سطوح مختلف سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک در رفتار جمهوری‌اسلامی مشاهده شده است.

مذاکره در خدمت مقاومت
با چنین نگاهی، مذاکره با آمریکا اگرچه در ظاهر می‌تواند یک رفتار معمول دیپلماتیک تلقی شود، اما در حقیقت در صورتی مشروعیت می‌یابد که در خدمت تقویت محور مقاومت قرار گیرد. مذاکره نه برای تغییر در اصول سیاست خارجی، بلکه برای پیشبرد اهدافی همچون کاهش فشار بر جبهه مقاومت و افزایش هزینه‌های استکبار تعریف می‌شود. رهبرانقلاب در یکی از تحلیل‌های مهم خود، به‌وضوح نسبت به مذاکره‌ای که باعث تضعیف جبهه مقاومت شود هشدار داده‌اند و بر این نکته تاکید دارند که سیاست‌های دشمن در هر مذاکره‌ای، معطوف به «حفظ امنیت رژیم صهیونیستی» است؛ درحالی که سیاست جمهوری‌اسلامی دقیقا در نقطه‌مقابل آن قرار دارد. در نتیجه، هرگونه مذاکره‌ای که به تقویت جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی منجر شود، در چارچوب اصول سیاست خارجی معنا پیدا می‌کند و هر مذاکره‌ای که بر خلاف این مسیر باشد، فاقد مشروعیت و حتی زیان‌بار است.

آیا مذاکره با آمریکا امکان وقوعی دارد؟
از منظر سیاست اصولی جمهوری‌اسلامی، مذاکره با آمریکا امری محال نیست؛ اما تحقق آن منوط به شرایطی روشن است. یکی از این شروط، این است که مذاکره باید به تحقق منافع واقعی جمهوری‌اسلامی، ملت‌های منطقه و محور مقاومت کمک کند؛ نه اینکه صرفا ابزار فریبکاری و وقت‌کشی دشمن باشد.رهبرانقلاب با دقت نسبت به این موضوع بارها اشاره داشته‌اند که: «مذاکره به‌خودی‌خود نه خوب است نه بد؛ خوب‌بودن یا بدبودن آن، بستگی به هدف مذاکره دارد.» بر همین‌مبنا، مذاکره با آمریکا، تنها زمانی توجیه‌پذیر است که مسیر پیشرفت آرمان‌های مقاومت را هموار کند و به کاهش فشار از جبهه‌های مقاومت، و بالعکس افزایش ضعف و زوال رژیم صهیونیستی بینجامد.

کمک به تضعیف اسرائیل، نتیجه پنهان مذاکرات هوشمندانه
یکی از نکات راهبردی که کمتر در رسانه‌ها موردتوجه قرار می‌گیرد، این است که مذاکره، در صورت طراحی دقیق، می‌تواند به شکلی موثر ابزار تضعیف اسرائیل باشد. مذاکره در سطح تاکتیکی، از یک‌سو باعث شکستن هیمنه آمریکا در منطقه و اثبات ناتوانی‌اش در تحمیل خواسته‌های خود به جمهوری‌اسلامی می‌شود، ازسوی دیگر باعث تضعیف جایگاه رژیم صهیونیستی در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه خواهد شد.
در حقیقت مذاکره هوشمندانه در شرایط فعلی، می‌تواند رژیم صهیونیستی را در وضعیتی قرار دهد که احساس کند در میان حلقه‌ای از تهدیدات واقعی گرفتارشده است؛ چراکه این نوع مذاکره، امکان بازیگری مستقل‌تر محور مقاومت را در منطقه افزایش می‌دهد. رهبرانقلاب در همین ارتباط بارها بر این مسئله تاکید کرده‌اند که: «اقتدار ملت ایران و محور مقاومت، رژیم صهیونیستی را روزبه‌روز در انزوا و زوال پیش می‌برد.»، در واقع هر نوع گفت‌وگویی با دشمن اگر از موضع عزت و با حفظ اصول انجام شود، در عمل به تضعیف اسرائیل منتهی خواهد شد؛ چراکه مسیر تامین امنیت و منافع آن رژیم را در منطقه مسدود می‌کند.

مذاکره، در خدمت آینده محور مقاومت
از نگاه حکیمانه رهبری، مذاکره با آمریکا در صورتی که به‌درستی مدیریت شود، می‌تواند یکی از ابزارهای موثر برای تقویت قدرت جبهه مقاومت باشد. چنین مذاکره‌ای، در عمل، موجب خرید زمان برای تقویت زیرساخت‌های سیاسی و نظامی جبهه مقاومت، افزایش انسجام داخلی در کشورهای خط مقدم این محور و از همه مهم‌تر، ایجاد گسست در جبهه دشمنان خواهد شد. به بیان دیگر، این نوع مذاکره نه‌تنها در مسیر تضاد با آرمان نابودی رژیم صهیونیستی قرار نمی‌گیرد، بلکه می‌تواند روند زوال آن را شتاب ببخشد؛ زیرا در هر میز مذاکره‌ای که جمهوری‌اسلامی با حفظ اقتدار حضور پیدا کند، این پیام به سراسر منطقه منتقل می‌شود که محور مقاومت پشتوانه‌ای مطمئن و باثبات دارد.مذاکره با آمریکا در سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی، زمانی قابل‌تصور است که با اهداف کلان نظام هم‌راستا باشد. در رأس این اهداف، تقویت جبهه مقاومت و تضعیف رژیم صهیونیستی قرار دارد. مذاکره‌ای که در این راستا تعریف شود، در حقیقت یک ابزار برای تحقق همان راهبرد اصلی یعنی «نابودی اسرائیل» است؛ راهبردی که از ابتدای انقلاب‌اسلامی تاکنون، تغییر نکرده و در آینده نیز تغییر نخواهد کرد.از این منظر، هر مذاکره‌ای با آمریکا که در نهایت در خدمت این راهبرد باشد، نه‌تنها امری موجه، بلکه یک حرکت هوشمندانه و در راستای اصول ثابت جمهوری‌اسلامی خواهد بود؛ اصولی که از ابتدا بر پایه دفاع از مستضعفان و مقابله با مستکبران استوار بوده است.