آگاه لیلی معرفی _امیر گودرزی: ۱۵ تا ۱۷ میلیون حداقل درآمد یک خانواده است که باید با آن کل ماه را سپری کنند. «علی عشرتی» یک کارمند است که درباره هزینههای روزانه به آگاه میگوید: «حقوق معمولا هفته اول ماه به پایان میرسد. اولویت ما پرداخت قسطها و اجارهخانه است که در همان روز اول بخش عمده حقوق با آن میرود؛ این یعنی چیزی حدود ۶۰ درصد از حقوق. مابقی ماه را هم یا قرض میکنیم و با مسافرکشی هزینهها را جبران میکنیم.»
ماهانه ۳۰ میلیون تومان نیاز است
حداقل هزینه خورد و خوراک یک خانواده تهرانی در ماه چیزی حدود ۷۵ درصد دستمزد مصوب یک کارگر متاهل با فرزند در سال ۱۴۰۲ را در بر میگیرد. هزینه های مسکن، ارتباطات، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و ... نیز در کنار هزینه امنیت غذایی حداقلی شرایط نگران کنندهای را برای اقشار کم درآمد جامعه رقم میزند. «حسین رضایی» یک کارگر کارخانه است که میگوید: حقوق کارگران باید حداقل ۲ برابر شود. یعنی حقوق ۱۵ میلیونی باید حداقل ۳۰ میلیون شود تا زندگی نه آسان بلکه روندی معمولی را طی کند. حتی بعد از کار در کارخانه در تاکسی اینترنتی کار میکنم و بچههایم را در طول روز نمیبینم. آخر هفتهها هم مجبورم کار کنم و امورات زندگیام به سختی میگذرد.»
خسته از صرفهجویی
خانم معلمی با سابقه ۱۵ ساله میگوید: «هرماه از ماه دیگر از لحاظ اقتصادی عقب میافتیم و مجبور به قرض گرفتن میشویم. نه تنها من بلکه وقتی میبینم انقدر اوضاع اقتصادی وخیم است که دانشآموزان من را هم درگیر کرده و بجای اینکه تنها نگرانی آنها درس باشد به خرج و مخارج و صرفهجویی بیش از حد فکر میکنند واقعا ناامید میشوم.»
مسعود اردشیری که پدر دو نوجوان و بازنشسته است از سختیهای زندگی برای طبقه متوسط جامعه میگوید و میافزاید: «من سالیان سال است که خرج کردن برای خودم را فراموش کردهام. اصلا پولی نمیماند که بخواهم به فکر خرید چیزی برای خودم باشم. چون قبل از آن باید به فکر پرکردن یخچال خانه و پول تو جیبی بچهها باشم. پسرم سال بعد کنکور دارد و من باید شهریه دانشگاه آزاد او را هم پرداخت کنم و برای دخترم هم در این گرانی و تورم فکر جهیزیه باشم.»
فشار حداکثری اقتصاد بر زندگی
«مرتضی صیغی» آگاه مسائل اقتصادی به خبرنگار ما میگوید: «خانواده برای ادامه زندگی باید مخارجی مثل تفریح را حذف کنند. همچنین برآورد میشود حقوق حدود ۳۰ میلیون تومانی برای یک زندگی حداقلی کافی است. این در حالی است که خانوارها حدود ۵۰ درصد کسری بودجه و دریافتی ماهانه دارند که همین امر در روند زندگی اختلال ایجاد میکند. گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که میزان تورم کلی کشور در پایان سال گذشته به ۳۷.۶درصد رسیده است. این درحالی است که نرخ تورم نقطه به نقطه، یعنی آبان ۹۹ نسبت به آبان ۹۸، به حدود ۴۷درصد افزایش پیدا کرده است. عدد بزرگی که ایران را در میان ۵ کشور اول دارای بالاترین تورمها در دنیا قرار میدهد و نشانههایی از بیثباتی اقتصادی، نوسانات ارزی و ساختار بیمار اقتصاد ایران را به رخ میکشد. اقتصاددانان معتقدند که افزایش نوسانات تورم موجب کاهش قدرت پیشبینی و بیاعتمادی نسبت به آینده میشود. تورم از جمله شاخصهایی است که برای افراد جامعه بهطور مستقیم قابل لمس است و ارتباط مستقیمی با سطح رفاه مردم و فعالیتهای فعالان اقتصادی دارد.»
مخارج کالای اساسی
حداقل نیازهای یک خانواده ۴نفره بدون در نظر گرفتن هزینههای درمان و پیشبینی نشده بررسی شده است.
نوع کالاها قیمت
گوشت دو میلیون و ۵۰۰
مرغ ۵۷۰ هزارتومان
انواع میوه (سیب، پرتقال و...) ۱.۵ میلیون تومان
نان ۵۰۰ هزار تومان
برنج و حبوبات و... ۵۰۰ هزار تومان
پیاز و سیبزمینی ۴۰۰ هزار تومان
انوع لبنات (ماست، پنیر، شیر و...) یک میلیون تومان
اقلامی مثل روغن، شویندهها و... سه میلیون تومان
هزینه اجاره مسکن
حداقل مکان زندگی برای یک خانواده ۴نفری خانهای دوخوابه با مساحت ۷۰ مترمربع است. براساس آن نقاط مختلفی را بررسی کردیم.
نام محله مبلغ اجاره ماهانه
پرند ۳ میلیون تا ۵/۶ میلیون
هشتگرد ۳ تا ۵/۷ میلیون
سلسبیل ۵ و ۵۰۰ تا ۱۵ میلیون
منیریه ۷ تا ۳۰ میلیون
فلاح ۵ تا ۱۴ میلیون
نازی آباد ۴ تا ۱۵ میلیون
مواردی که از زندگی حذف شد
۱-سینما:
تفریحات فرهنگی مانند سینما که از تفریحات خانوادههای طبقه متوسط و کارمند به حساب میآمد امروز جایی در هزینههای بسیاری از خانوادههای این طبقه ندارد. یک سینما رفتن ساده که برای یک خانواده ۴ نفره دستکم ۵۰۰ هزار تومان آب میخورد، از سبد هزینهها حذف میشود تا یک مشت تخمه و تلیوزیون جای شام رستوران و سینما را بگیرد.
۲-سفر:
برای یک سفر چند روزه نمیتوان هزینه دقیقی در نظر گرفت ولی ۴ نفر با یک پراید در حالی میتوانند راه جاده شمال را پیش بگیرند که دستکم ۴ میلیون برای این سفر ساده کنار گذاشته باشند. اگر این پول به هزینههای ضروری برسد، به معنی حذف سفر از سبد هزینههای خانواده است.
۳- تاکسی:
تاکسی که قبلا طبقه متوسط را در صندلیهای خود جا میداد امروز افرادی را جابه جا میکند که دستکم بتوانند ۷میلیون تومان برای این رفت و آمدهای روزانه در ماه کنار بگذارند. ۴ نفر اعضای خانواده اگر هر روز با تاکسی به محل کار دانشگاه یا باشگاه تردد کنند باید هر نفر در حدود ۶۰ هزار توان کرایه بپردازند. خیلی از خانوادهها برای کاهش هزینههایشان اتوبوس و مترو را جایگزین تاکسی کردهاند.
۴-رستوران:
غذا خوردن در بیرون از خانه اگر روال خانوادههای متوسط نبود ولی گاهی به چنین تجربهای دست میزدند. امروز اگر این خانواده بخواهد یک غذای ساده و ارزان در یک رستوران معمولی بخورد باید روی یک میلیون تومان حساب کند. اگر حساب و کتاب درست از آب در نیاید چارهای جز حذف این تفریح خوشمزه نیست.
۵-ورزش:
وقتی صحبت از ورزش میکنیم منظورمان باشگاههای لوکس و ورزشهایی مانند اسکی و تنیس نیست. یک باشگاه بدنسازی معمولی یک میلیون تومان شهریه دارد. بدون در نظر گرفتن لباس و تغذیه ورزشی، اگر دو نفر از اعضای یک خانواده ۴ نفری بخواهند ورزش کنند، ماهی دو میلیون تومان به هزینه آنها اضافه میشود. هزینهای که احتمالا مجبور به حذف آن میشوند.
۶-لباس:
خرید لباس واقعا جیب پر از پول میخواهد. سراغ ارزانترین لباسها هم بروید از قیمتها شگفت زده میشوید. برای خرید یک شلوار جین و تی شرت، یک مانتو و شال و یک کاپشن بچهگانه حداقل موجودی کارت شما باید ۵ میلیون تومان باشد. بدیهی است اگر چنین موجودی در کارت نداشته باشیم باید لباسهای قدیمی را بپوشیم.