۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۶

رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی روز ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در خانواده‌ای تبریزی و هنرمند چشم به جهان گشود. پروین از کودکی زیر نظر پدرش و استادانی چون علی اکبر دهخدا و محمدتقی بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر او یوسف اعتصامی آشتیانی، از شاعران و مترجمان دوران خود بود که اولین چاپخانه حروفی تبریز را در سال ۱۲۷۰ دایر و مجله بهار را در سال ۱۲۸۹ تاسیس کرد، او در شکل‌گیری زندگی هنری پروین و کشف توانایی‌ها و ذوق و گرایش او به سرودن شعر نقش بسیار مهمی داشت.

آگاه ـ طبع شاعری در خانواده اعتصامی خوش می‌درخشید چرا که پدربزرگ پروین، عبدالحسین مقدم العداله نیز از شاعران دوران قاجار بود. پروین اعتصامی مشهورترین شاعر زن ایرانی است که نخستین شعرهایش را در ۷ سالگی سروده است و اندیشه‌های عرفانی علی الخصوص تسلیم و رضا در اشعار او خوش می‌درخشند. پروین تنها شاعری است که در شعر وی نمی‌توان ردی از زندگی شخصی یافت. شرایط اجتماعی، غم و اندوه جامعه، اهمیت به دیگران و نادیده انگاری خودش، مانع از آن شده که پروین احساسات و رنج‌های خویش را به رشته شعر بکشد. او در اشعارش کمتر از حدیث نفس سخن گفته است. بیشتر غم و اندوه او از دیدن پریشانی طبقات محروم جامعه بود، او در اشعارش مدافع حقوق کشاورزان، محرومین، یتیمان و شریک درد و غم رنج‌دیدگان و همچنین مدافع حقوق زنان است. پروین بیشتر به دلیل به کار بردن سبک شعری مناظره در شعرهایش معروف است. اعتصامی در ۱۹ تیر ماه ۱۳۱۳ وقتی ۲۸ ساله بود با پسر عموی پدرش، فضل‌الله اعتصامی که رئیس شهربانی کرمانشاه بود ازدواج کرد و به این شهر رفت.

زندگی این دو، بعد از ۲ ماه به اختلاف کشید و پروین به خانه پدری‌اش در تهران برگشت و در نهایت ۹ ماه بعد در ۱۴ مرداد ۱۳۱۴ به‌علت اوج اختلاف روحیه و اخلاقی با همسر نظامی‌اش طلاق گرفت.  حکومت شاهنشاهی آن زمان به بزرگان هر عرصه مدال‌های لیاقت اعطا می‌کرد. پروین نیز از این قاعده مستثنی نبود. او به موقع اعطای مدال درجه سه لیاقت آن را رد کرد و حتی پیشنهاد رضاشاه برای تدریس ملکه و ولیعهد را قبول نکرد. پروین اعتصامی در ۳ فروردین ۱۳۲۰ به بیماری عفونی حصبه مبتلا شد، وضعیت او در ۱۴ فروردین به شدت وخیم شد و خانواده‌اش کالسکه‎ای را به دنبال پزشک معالجش می‌فرستند اما او نمی‌آید و روز بعد در ۱۵ فروردین، پروین در ۳۴ سالگی در تهران فوت می‌کند. او در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) در شهر قم و در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد. بعد از مرگ قطعه‌ای با عنوان «این قطعه را برای سنگ مزارم خود سروده‌ام» یافتند که مشخص نیست او چه زمانی این شعر را برای سنگ مزار خود سروده است اما آن قطعه روی مزارش نقش بسته است.