۱۵ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۷

کمی بعد از اظهار نظر محمد خزائی، رئیس سازمان سینمایی کشور در ویژه برنامه نوروزی بود که بهروز وثوقی، بازیگر ایرانی پیش از انقلاب عکسی از خودش با رضا پهلوی را منتشر کرد تا به این شکل به این مقام سینمائی کشور پاسخ داده باشد.

آگاه ـ در این برنامه از رئیس سازمان سینمایی کشور پرسیده شد که آیا هم‌وطنان ما در خارج از کشور می‌توانند به ایران بازگردند و در داخل کشور به فعالیت هنری و سینمایی‌شان بپردازند که خزائی در اظهار نظری ناسنجیده و ناشی از ناآگاهی از شرایط و اتمسفر حاکم میان اجتماع هنرمندان خارج‌نشین در پاسخی قاطعانه اعلام کرد که بله همه این افراد می‌توانند به ایران بازگردند و از فعالیت آن‌ها ذیل نظارت و حاکمیت سازمان سینمایی کشور ممانعتی به عمل نخواهد آمد. او در ادامه برای قطعیت و روشنگری بیشتر نیز از بهروز وثوقی نام برد. 

کافی است سری به صفحه مجازی این هنرمند یا برخی دیگر از این افراد بزنید تا در یک نگاه مشخص شود که جای هیچ یک از سران ناآرامی‌های داخلی و مداخلات غیرمشروع در روندهای سیاسی و اجتماعی کشور در آن خالی نیست. موضع این بازیگر و برخی دیگر نسبت به بازگشت به ایران حتی قبل از باز شدن بحث بازگشت لس آنجلسی‌ها به ایران، روشن و شفاف بیان شده است. بنابراین جایی برای مذاکره یا دعوت باقی نمی‌گذارد. باری، این اظهار نظر ناآگاهانه و عوام‌گرایانه بیشتر موجب ریشخند این افراد و هواداران داخلی‌شان نسبت به حاکمیت سینمایی و فرهنگی درون ایران شد. 

با این حال اگر نگاهی به فضا و اجتماع پیرامون هنرمندانی چون بهروز وثوقی بیندازیم، روشن است که سال‌هاست بر مبنای همان سبک زندگی و عقاید به اصطلاح لس آنجلسی زیسته و دایره‌ای از افراد تحت عنوان هوادار غالبا متشکل از عده‌ای سلطنت طلب را اطراف خود دارند که منفذی برای بازگشت به وطن و فعالیت هنری برای مخاطب ایرانی باقی نمی‌گذارد، بازگشتی که منوط به از دست دادن هر آن‌چه است که پس از سال‌ها خارج از ایران برایشان دست و پا شده و تضمینی است بر اینکه همچنان محبوب‌اند اگر چه دیگر سال‌هاست در هیچ اثری حضور ندارد. علاوه بر آن نیز قوام‌بخش این خیال است که همیشه طرفدارانی در ایران دارند که با وجود تکیه بر عاملان اصلی ناآرامی‌های ایران در سال‌های گذشته، همچنان با استناد بر چنین اظهار نظرهای نسنجیده‌ای مشتاق بازگشت افراد این چنینی‌اند. در نهایت با ایجاد بردگی سیاسی در تمام ابعاد زیست این افراد، بازگشت آن‌ها حتی اگر دلی و با پذیرش شرایط حاکمیتی در ایران باشد مساوی با از دست دادن همه آن‌چه که به این پشتوانه دارند و علاوه بر آن حمله فاشیستی جریان حامی‌شان خواهد بود که حاشیه امنیت فعلی آنان را بر هم زده و تبعاتی برای آنان خواهد داشت که دور از انتظار نیست.