مرادیان، منتقد و مستندساز در گفت‌وگو با «آگاه» مطرح کرد:

اگر آوینی بود این فیلم را می‌سوزاند

نخستین فیلم ساخته‌شده سید مرتضی آوینی پس از ۳۰سال از شهادتش روی پرده رفت
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۳

الناز برکاتی_ خبرنگار گروه فرهنگی: این روزها شاهد صحنه‌های دلخراش و ناگوار زیادی هستیم که در غزه درحال رخ دادن است؛ صحنه‌هایی که نظیر آن را در هشت سال دفاع مقدس شاهد بودیم اما با این تفاوت که نریشن و صدای آوینی روی تصاویر آن دوران، سوگ و ناراحتی وارده را قابل تحمل می‌کرد.

آگاه: در همین بحبوحه‌ کنونی جای خالی افرادی چون سید مرتضی که یک اسطوره در تاریخ هنر انقلابی این سرزمین به شمار می‌رود، بسیار مشهود است و فقدان چنین اشخاصی بیش از پیش احساس می‌شود. و حال ۳۰سال پس از شهادتش نسخه بازسازی‌شده از فیلمی که خود او ساخته در یک سانس محدود به اکران درآمده است. بعدازظهر دوشنبه ۲۷ فروردین‌ماه، درست همزمان با برگزاری دهمین دوره از رویداد هفته هنر انقلاب اسلامی، در مراسم سی‌ویکمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی با عنوان «میراث مرتضی»، از نخستین فیلم مستند شهید مرتضی آوینی با نام «دهکده برزان» که پیش‌تر رد و نشانی از آن در پژوهش‌های انجام شده نبود، در تالار وحدت رونمایی شد. این فیلم مستند در هیچ‌کدام از آرشیوهای روایت فتح موجود نبوده ولی با همت فیلمخانه ملی ایران با مدیریت لادن طاهری، مشخص شد که ازسوی ارشاد نگه‌داری شده است. مستند «دهکده برزان» روایتی است از وضعیت شهر «دورود» در جوار یک کارخانه سیمان با انبوهی از مشکلات شهری، فرهنگی و اجتماعی که مرتضی آوینی از طریق این مستند و با روایت خود به آن مشکلات اشاره کرده بود. درباره این مستند با داوود مرادیان، کارگردان و مستندساز به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید. 

۳۰ سال از شهادت علمدار اهل قلم می‌گذرد، مرادیان در پاسخ به اینکه چرا پس از این مدت و اکنون این مستند رونمایی شده است، بیان کرد: به‌تازگی یک نسخه از این فیلم در انبار فیلمخانه پیدا، شسته، اصلاح، تبدیل و رنگ شده است. طبیعتا اگر ۱۰سال پیش پیدا می‌شد، همان موقع اکران می‌شد، چه بسا که این امکانات هم وجود نداشت و به این شکل هم منتشر نمی‌شد. چند سالی است که در تلاش‌ هستند تا فیلم‌های قدیمی را پیدا و اکران کنند. 

داوود مرادیان، فیلمنامه‌نویس، مستند «قصه آدم‌های عجیب»، درباره ویژگی‌های کمی و کیفی مستند «دهکده برزان» گفت: از نظر کمی و کیفی چندان پیچیده نبود، یک فیلم ابتدایی است که سید مرتضی آوینی، دوربین در دست به منطقه‌ای محروم رفته بود. فیلم از نظر فلسفی موضوعیت دارد به‌دلیل اینکه آنچه می‌بینیم تقریبا اولین فیلم آوینی است و درونش خوانش شعری از شاملو دیده می‌شود. شعری از محمدرضا شجریان برای مدت طولانی به مدت ۶ الی ۷دقیقه شنیده می‌شود، یعنی تقریبا یک‌سوم از زمان فیلم که با تصاویر ترک‌خورده دیوار و صورت‌های فقیر دیده می‌شود. این نشان می‌دهد که مرتضی آوینی در این مقطع آوینی نیست، کامران آوینی است یعنی همان چیزی که بارها از او گفته است، همان چیزی که درحال‌حاضر شاهد آن هستیم، همان رسول‌اف‌ها، همان فرزندان کنونی که برای ساخت فیلم، فقر، زشتی‌ها و سیاهی‌ها را می‌بینند. همان چیزی که در میان بچه‌های خبرگزاری می‌بینیم. وقتی سوژه عکاسی داده می‌شود لنز واید به دست میان مردم رفته و فقر را به گونه‌ای نشان می‌دهند که انگار نکبت وجودی سراسر فقرا را گرفته است و گویی این افراد انسان نیستند. در کل آنچه آوینی نشان داد بیش از آنکه یک محیط را نشان دهد، محیط درون نفس خودش را نشان داد و ما با یک سیدمرتضی مواجه بودیم که هنوز در ابتدای کار و روشنفکری است، با آوینی ‌سال‌های ۶۴ و ۶۵ روبه‌رو نبودیم، بلکه کسی را دیدیم که هنوز شکل خوانشی مشابه فروغ فرخزاد و شکل نگارشی همچون شریعتی دارد. 

این مستندساز در پاسخ به اینکه اگر خود شهید زنده بود کیفیت ساختاری و راهبردی فیلم را می‌‎‌پسندید و اجازه اکران می‌داد؟ توضیح داد: به نظر بنده، اگر خود سید زنده بودند اجازه اکران نمی‌دادند، چون به‌نوعی دست‌گرمی اولیه بود و مانند مابقی کتاب‌هایی که در آتش سوزاند، این فیلم را هم می‌سوزاند. اما حالا که ایشان نیستند، مستند «دهکده برزان»، کیس مطالعاتی بسیار مهمی است چراکه مطالعه کردن شیوه تدوین و شیوه روایت‌گری در این فیلم در قیاس با شیوه تدوین و روایت‌گری در فیلم‌های روایت فتح و حتی فیلم‌های آوینی در اوایل دهه۷۰ بسیار مهم است. 

فقدان هنرمندان اهل کشف و شهود، بسیار محسوس است. مرادیان در خصوص اینکه چقدر هنرمندان فعال در این عرصه به خط فکری آوینی نزدیک هستند، گفت: خط فکری آوینی از یک فلسفه‌ای برمی‌خیزد که در آن فلسفه، اندیشیده و مطالعه کرده است، زبان می‌دانسته و مطالعاتش را تعمیق داده است. او فردیت را خوب می‌شناخته و با نوع فلسفه فردیت آشنا بوده است. اکنون چند فیلمساز داریم که اهل فلسفه باشند و تا تَفَلسُفِ خود به سینما هم ورود کنند، گمان نمی‌کنم باشد. در غیر این صورت، خط درست به‌عنوان یک شاخص ایدئولوژیک مبتنی بر برخی گزاره‌های تصویری، کلامی و صوتی به ما آوینی نمی‌دهد، تنها کاریکاتوری از آوینی را به ما تحویل می‌دهد. آوینی اندیشه است. اگر کسی در این ساحت حرکت کرده است و اهل مطالعه و فکر است می‌تواند آوینی دیگری باشد. نباید تکرار آوینی باشد چراکه باز تکرار هم پژواکی بیهوده است. باید گذر کرد، خود بود و بازی خود را انجام داد، آوینی شدن یعنی همین. یعنی بازی خود را در زمانه خود و نسبت با جریان روشنفکری و جریان تهدیدکننده انقلاب ایفا کرد. در غیر این صورت، صرفا کاریکاتوری است، محل ارتزاق.