آگاه: بعد از آنکه چند روز پیش خبری از سوی نادره حکیمالهی، مادر ترانه علیدوستی بر مبنای ابتلای دخترش، ترانه علیدوستی به یک بیماری عجیب منتشر شد سیری به قصد جریانسازی در فضای مجازی آغاز شد.
نخستین کسی که این خبر را اعلام کرد، یعنی همان مادر علیدوستی اطلاعاتی محدود در اینباره داد و علاوهبر آن از تحت درمان قرارگرفتن او نیز خبر داد. بااینحال، تحریفکنندههای فضای مجازی دستبهکار شدند تا از همین بیماری نامشخص یک ترور بیولوژیک بسازند. وضعیت رسانههای اجتماعی همین است و این اتفاق تازهای نیست اما این حجم از فرصتطلبی از یک بیماری ناشناخته مرزهای جدیدی از جاهلپنداری کاربران ازسوی این افراد را عیان میکند. مصادره به مطلوب درباره این موضوع در صفحات مجازی به اصطلاح مبارزان و جنبشهای برانداز تا حد روایت بیماری درنتیجه تزریق در زندان پیش رفته و این روایتهای عجیب و ساختگی، کاربران را نیز از این حجم بیهودهگویی به حیرت واداشته است. برای پاسخ به این سوال کافی است رجوع کنیم به ماجراهایی که درباره یکی از سران ناآرامیها بعد از دستگیری منتشر شد.
وسعت و بیقاعدگی فضای مجازی بهترین فرصت برای تحریفگران رسانهای است که تلاش میکنند تا با دروغپردازی و نفرتپراکنی جریانی بسازند و در این میان هر چه بیشتر تشویش را به ذهن مردم تزریق کنند، آن هم با بیان کردن دورترین احتمالات، یعنی ارتباط یک بیماری که حتی ریشه و منبع آن مشخص نیست به زندانی شدن. تجربه نشان میدهد که این شایعهپردازیها اغلب حتی به جریان رسانهای تبدیل نمیشوند که اثری فراگیر و گسترده بر مخاطب بگذارند، درنهایت در حد موجی از ترند شدن موقت یک هشتگ در حد چند ساعت پیش رفته و بهزودی فراموش میشوند. بااینحال درمجموع به فربه شدن دوقطبی حساس موجود دامن میزنند و در نهایت این تنها مردم هستند که سیبل این شایعات قرار میگیرند و بعد از چندین واسطه، خبری تحریفشده، دروغین و بیاساس را میبینند و بیش از پیش به یکدیگر بیاعتماد میشوند.