آگاه: درحالیکه گردشگری حق تمام اقشار جامعه است، شواهد نشان میدهد که دسترسپذیری به آن برای اقشار کمبرخوردار سال به سال کمتر میشود. تعداد مسافران نوروزی در سال۱۴۰۳ بیش از ۱۰درصد نسبتبه سال گذشته ریزش داشت و علت آن تورم و بالا بودن هزینه بسته سفر در ایران است.
طبق آمار موجود، شرایط اقتصادی مردم اصلا خوب نیست. نوسان قیمت ارز به حوزه گردشگری لطمه بزرگی زده است و حقوق مسافران ضایعشده و در این میان فقط سوداگران منفعت میبرند. از طرفی تورم زیاد در جامعه باعث شده که آخرین چیزی که مردم به آن فکر کنند تفریح و مسافرت باشد. چون موضوعات مهمتری هم وجود دارد؛ مانند پرداخت قسط و اجاره خانه و هزینه دانشگاه و مواد غذایی و غیره.
فاطمه که دانشجو است از هزینههای بالای زندگی دانشجویی میگوید: خانواده من جزو اقشار ثروتمند جامعه نیستند که بتوانند مرا ساپورت مالی کنند. تایمی که همخوابگاهیهای من را که از لحاظ مالی وضع خوبی دارند در مسافرت گروهی با یکدیگر سپری میکنند، من در حال کارکردن هستم. علی که پدر دو بچه است، میگوید: برای رفتن به یک سفر دوروزه چهارنفره باید حقوق یکماه خودم همراه اضافهکاری و تشویقی را خرج سه روز مسافرت و اسکان خارج از شهر کنم و بقیه ماه را انگشت به دهان سیر کنم.
پیامدهای اجتماعی کاهش سفر و تفریح
«در زندگی مدرن گرچه فرد از رفاه بیشتری برخوردار است اما در کنار آن تنشها و پیچیدگیهای بیشتر را هم در سبک زندگیاش تجربه میکند. برای جبران این تنشها انسان مدرن نیاز به فراغت دارد و یکی از فعالیتهایی که در دوران فراغت انجام میشود، سفر است.» «حسین ایمانی جاجرمی» آگاه مسائل اجتماعی با بیان این مسئله به خبرنگار آگاه با اشاره به اینکه در زندگی اقتصادی و اجتماعی شهری امروز یکی از مولفههای تمایزگذاری میان زندگی مدرن نسبتبه زندگی سنتی مرتبط با مقوله «فراغت» و «تفریح» مرتبط است، میافزاید: سفر اگر در قالب دوستانه و خانوادگی باشد میتواند مشکل انزوا و تنهایی را حل کند. با ابزارهای ارتباطی مدرن شهروندان در غار تنهایی خود هستند و فرصتهایشان برای بودن در کنار هم محدود شده است. این استاد دانشگاه معتقد است «سفر را نباید تنها در چارچوب یک فعالیت تفریحی دید، بلکه توریسم میتواند راهحلی برای مسائل مردم باشد.» ایمانی جاجرمی توضیح میدهد: متاسفانه در ایران سرمایهگذاری چندانی برای هتلداری، غذاخوریها یا رستورانهای غذای ارزان یا تفریحات عام نکردهایم و همین موضوع فرصتهای گردشگری را محدود کرده است. از سوی دیگر، فرهنگی در جامعه و در کلانشهر تهران حاکم شده که سفر را به شمال و چند مقصد محدود میدانند، این درحالی است که در کشوری هستیم که تنوع جغرافیایی قابلتوجهی دارند، هرچند زیرساختها برای رسیدن به آنها محدود است. او از قطار بهعنوان یکی از این زیرساختها نام میبرد و میافزاید: توسعه شبکه حملونقل ریلی در ایران محدود است و همین باعث شده دسترسی به برخی مناطق چندان آسان نباشد. به گفته ایمانی جاجرمی، در کشورمان طبقه مرفه مشکلی در سفر داخلی و خارجی ندارد، او میگوید: بااینحال کسانی که در این طبقه قرار دارند معدود هستند. در مقابل اکثریت جامعه درآمد متناسب ندارند و امکان گردش ارزان و باکیفیت نیز برایشان مهیا نیست. همین موضوع سبب میشود تجدید قوا و روحیه برای زندگی و شاداب بودن برای جمع بزرگی از ایرانیها فراهم نباشد و آنها فرصت آشنایی با فرهنگهای مختلف در کشورمان را از دست بدهند.
صرفهجویی درباره سفر
نگاهی به آمار و ارقام نشاندهنده سه علامت «سفر فقیرانه» خانوارهاست. اولین علامت سهم بالای خانه اقوام در سفرهای نوروزی است، دومین مورد به تعداد سفرها برمیگردد که برای ۷۰درصد تنها به یک سفر محدود شده و آخرین عامل درباره میزان هزینه سفر است. باتوجهبه روزهای بالای سفر اغلب این سفرها زیر ۱۰میلیون تومان بوده که نشان میدهد تورم و شرایط اقتصادی خانوارها چطور کیفیت و کمیت سفرهای شهروندان را نشانه گرفته و باعث کاهش در هر دو زمینه شده است.
هزینههای سفر به شمال چه مواردی را دربرمیگیرد؟
شمال کشور مقصد همیشگی و محبوبی برای مردم کشورمان برای تفریح و استراحت است. هزینههای مختلفی مانند غذا، محل اقامت، وسیله نقلیه و… برای گذراندن تعطیلات در آنجا وجود دارد که به شرح زیر است:
هزینه سفر به شمال با ماشین شخصی: حدود یک میلیون تومان
هزینه تقریبی برای هر شب اقامت بین یک میلیون تا چهار میلیون تومان متغیر است
هزینه تقریبی هر غذا برای هر نفر: بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزارتومان
هزینههای جانبی تقریبی: ۵۰۰ هزارتومان به بالا
نامتوازن در برقراری توازن سفر
یکی از موارد قابلتوجه عدم توزیع متوازن مکانی و زمانی سفرهای داخلی در سراسر کشور است، بهطوریکه بیش از ۵۰درصد سفرها در محدوده کمتر از ۲۰درصد استانهای کشور و عمدتا در ایام نوروز و چند تعطیلی متراکم مناسبتی صورت میگیرد. علاوهبر آن عمدتا این سفرها با خودروی شخصی (۷۷درصد) و مبتنیبر اقامت در خانه آشنایان و بستگان (۷۶درصد) است. بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ از نظر کمیت (بهجز ایام محدودیتهای بیماری کرونا) گردشگری داخلی در ایران رو به افزایش بوده است. با وجود این آمارها نشان از کوچک شدن سهم سفر و تفریح از سبد هزینه خانوادههای ایرانی دارد. کمیت سفرها بهدلیل عواملی چون تکرار سفر خانوارهای برخوردار یا افزایش سفرهای اجباری بوده است.