آگاه: الناز برکاتی_ خبرنگار گروه فرهنگ؛ در ماههای اخیر، این چندمین کتابفروشی است که بهدلیل مشکلات متعدد تعطیل شده یا از راسته کتابفروشیهای انقلاب نقلمکان کردهاند. هنوز یکماه هم از تعطیلی شهرکتاب بهشتی نگذشته است، یکی از کتابفروشیهای پرمخاطبی که در مرکز تهران قرار داشت اما چون بهای اجاره ملک سربهفلککشیده بود، برای همیشه بسته شد، یا همین چند ماه گذشته بود که نشر «اسم» هم با فشار یکی از بانکها ملک را تخلیه و نقلمکان کرد؛ کتابفروشی که سالها در این نقطه قرار داشت و اکنون بانک جایگزین آن شده است و جای آنکه دوستداران و علاقهمندان کتاب هر روز جملههای جذابِ روی تابلوی کتابفروشی را ببینند، باید در صف طولانی و شلوغِ بانک بایستند و بهجای دریافت کتاب و خوراک روح و ذهن، پول دریافت میکنند و اسم به جایی رفته که کمترین توجه به نسبت خیابان انقلاب به آن میشود. تعطیلی کتابفروشیها از دهه۹۰ کلید خورده و دلایل مختلفی دارد؛ از نداشتن نقدینگی، تا تغییر شغل و اتفاقات دیگر که کتابفروشی را به شغلهای دیگر تبدیل میکند.
طبق آماری که ازسوی اتحادیه ناشران تا سال۱۴۰۰ منتشر شده بود، حدود پنجهزار و ۵۰۰کتابفروشی در کشور مشغول فعالیت بودهاند که نیمی از این تعداد را لوازمالتحریرفروشیها تشکیل داده و هزار کتابفروشی هم مشغول به فروش کتب درسی و کمک درسی هستند. دوهزار کتابفروشی باقی مانده بود که از آن تعداد هزار و ۴۰۰کتابفروشی در تهران و ۶۰۰کتابفروشی هم در شهرستان دایر هستند. در این میان هم تعدادی، بهدلیل گرانیهای اخیر و مشکلات اقتصادی ترجیح میدادند که بهجای کتاب، لوازم جانبی بفروشند. حدود ۱۴هزار ناشر در ایران وجود دارند که این تعداد از تعداد ناشران اعضای اتحادیه اروپا هم بیشتر است، باید تعداد کتابفروشیها چندین برابر تعداد ناشران باشد. این یعنی ویترینهای کتاب از تعداد ناشرانش کمتر است.
تعطیلی بیش از ۵۰ کتابفروشی
از سال۹۵ تا کنون بیش از ۵۰کتابفروشی در کل کشور تعطیل شده است، این یعنی ویترین فرهنگی کشور روزبهروز درحال ترک برداشتن است، واقعا جای تاسف دارد که اکثر کتابفروشیها تغییر کاربری پیدا کرده و به رستوران، فروشگاههای زنجیرهای، بانک و... تبدیل شدهاند. در این سالها، اتفاقات متعددی موجب شده تا کتابفروشیها بسته شوند. کتابفروشی ویستار حدود ۱۰سال حوالی میدان هفتتیر فعالیت داشت اما به دلایل اقتصادی دیگر ادامه نداد. طبق گفته پژمان سلطانی، مدیر کتابفروشی و انتشارات ویستار بهدلایل مختلف که مهمترین آنها مشکلات اقتصادی و کسادی بازار کتاب مجبور به فروش شدند. پس از آن نوبت به کتابفروشی «نشر رود» رسید، صاحب نشر رود کتابفروشی را برای جابهجایی به مکان بزرگتر فروخت، استقبال مخاطبان از کتابهایشان بد نبود اما با افزایش گرانی و حالا با پولی که با فروش کتابفروشی بهدست آورده بودند، نمیتوانستند جای دیگری را بخرند. اطلاعیهای را پشت شیشه کتابفروشی زدند و با مخاطبانشان خداحافظی کردند. سال۸۹ «نشر نی» هم بهخاطر گرانی کاغذ و نداشتن سود، کتابفروشی قدیمی را که در خیابان کریمخان قرار داشت تعطیل کرد. نشر نی یکی از کتابفروشیهای معروف پایتخت بود که بهعنوان محل رجوع علاقهمندان حوزه ادب شناخته میشد. الان بهجای کتابفروشی نشر نی، کافهای در همان محل به راه افتاده است. نشر «نی» در سال١٣٦٣ که بههمت جعفر همایی پدید آمد، جزء یکی از ناشران معتبر در ایران بهشمار میآید. پس از گذشت چند سال حوالی سال۹۴ زمزمههای تعطیل شدن کتابفروشی طهوری به گوشها رسید. دو سال پس از تاسیسِ «گوشه کتاب» به کوشش محمد بیگلری، فعال فرهنگی در حوزه کتاب، در محله شریعتی، حوالی میدان قدس این کتابفروشی هم بهدلیل مشکلات پیشآمده در فضای کرونایی و سوختن در حادثه آتشسوزی که با آتش زدن یک کارتن ازسوی کارتنخوابها به راه افتاده بود، تعطیل شد. چرخه این تعطیلیها و غصههای اهالی مطالعه هیچگاه پایان نیافت، بلکه روزبهروز با سرعتتر پیش رفت.
سال۹۴ خیلی عجیب بود چراکه پس از این تعطیلیهای پیدرپی، باز هم به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی، در کتابفروشی مثلث هم بسته شد؛ کتابفروشیای که از سال۸۹ به دستِ لیلا هدایتپور در خیابان دربند تهران شروع به کار کرده بود. در همان سال، نصرالله کسرائیان، موسس کتابفروشی ویستا را که در غرب تهران قرار داشت تعطیل کرد. از کتابفروشیهای خیابان جمهوری (شاهآباد) تنها کتابفروشی انتشارات آسیا باز مانده بود. آسیا آن زمان که کسبوکار کتابفروشان در آن خیابان کساد شده بود، قوت خود را داشت. حتی خفقانهای سیاسی در دوره پهلوی هم این کتابفروشی را از پا درنیاورد اما بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه، فشارهای اقتصادی میراثدار این نشر و کتابفروشی را به فکر تغییر کاربری انداخت و به یک اغذیهفروشی تبدیل شد. چهلکلاغ از آن کتابفروشیهای جوان و تازهتاسیس بود که در پاساژ ارگ تجریش قرار داشت اما بهدلیل اجارهبهای سرسامآورِ ملک تعطیل شد. مشکلات اقتصادی موضوعی است که بهانه تعطیلی کتابفروشی «فردوسی» در تجریش نیز شد، این کتابفروشی با قدمت ۵۰ساله، برای تغییر کاربری قفسههایش را به فروش گذاشت و این میراث شریف فرهنگی تعطیل شد. این بنبستها و تعطیلیها تنها در تهران نیست، بلکه در کلانشهرهایی چون اصفهان، اهواز و ... هم شاهدِ این چرخهِ غمانگیز بودیم.
چرخهای پردرد صنعت نشر
تورم افسارگسیخته، بوروکراسیهای اداری، جعل و کپی گسترده کتاب، عرضه فایلهای ناشران در فضای مجازی، تداوم مسائلی که از دوران کرونا باقی مانده است و ادامه دارد، قاچاق کتاب، فروش زیرزمینی برخی آثار خارج از مدار نظارتی و اقتصادی درست، تخفیفهای غیرمتعارف نمایشگاهها و بساطگستران همگی از مسائلی هستند که فعالانِ صنعت نشر با آن مواجه هستند. برگزاری نمایشگاههای سازمانی و راهاندازی غرفههای کتابفروشی در ایستگاههای مترو و مکانهای عمومی بدون نظارت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران عملاً بسترهای مناسبی برای توزیع کتابهای کپی و قاچاق را فراهم میکند. همچنین بساطگستران در سطح شهر بهخصوص در خیابان انقلاب که مرکز نشر ایران است، با زدوبند و قلدری بدون هیچ نظارتی به فروش کتاب اقدام میکنند. آنها با سه تکنیک ارائه تخفیف، کتاب بدون سانسور و عرضه عناوینی که در کتابفروشیها یافته نمیشود، عملا سودی میبرند که بهترین مغازهداران انقلاب فکرش را هم نمیکنند. عدم نظارت بر این بازار، افزایش قیمت روزافزونِ کاغذ و قیمتگذاریهای نامتعارف روی برخی از کتب، همگی دست به دست هم دادهاند تا این چرخه تندتر حرکت کند. باتوجهبه این مسائل ممکن است هر روز بیش از دیروز شاهدِ بسته شدنِ درِ کتابفروشیها، شهر کتابها، مهمترین برندهای عرضه کتاب و صنعت نشر باشیم. مطمئنا وزارت ارشاد در کمک و ساماندهی این چرخه نقش مهمی دارد، دادن تسهیلات، کمک برای سرپا نگه داشتن ویترینهای کتاب، کمترین کاری است که وزارت ارشاد میتواند برای این صنعت انجام دهد و اجازه ندهد کتابفروشیهای مهم با ایدههای جذاب و نو سرنوشتشان محکوم به تعطیلی باشد.