آگاه: با اینحال در ماه جاری قیمت بلیت بهجز دو روز در هفته که نیمبهاست، در بقیه روزها با مبلغ ۸۰هزار تومان به فروش رسیده است. با این رویه، سینما بهعنوان کالایی فرهنگی، کاملا در معرض حذف از سبد مصرف فرهنگی خانوادههاست. این در حالی است که پیش از این با سیاستهای نادرست این اتفاق تا حدودی رقم خورده و اعداد عجیب و غریب گیشه نتیجه قیمتهای بهروز شده است و نه بسیاری مخاطب. چنانچه از سال۱۳۹۷ هنوز نتوانستهایم به رکورد جدیدی در مخاطبیابی دست یابیم، یعنی از ۲۷میلیون مخاطب در سال جلوتر نرفتهایم؛ بنابراین مخاطبان سینما مدتهاست که طی سیری نزولی در حال ریزش جدیاند. گذشته از آن، این راهبرد برای فروش فیلمها و آثار سینمایی از بزرگان سینمای ایران، نشان از وضعیت نامساعد اقتصاد فرهنگی کشور و توزیع نامناسب این محصولات در میان مردم دارد؛ چراکه مخاطب شهرستانی که معمولا دسترسی خوبی نیز به سینما ندارد، بعید است برای تماشای فیلمهای ایرانی خودش را به دیگر شهرها و سینما برساند.
علاوه بر آن، این قیمتها برخلاف نرخ اعلامشده، آمارهای اعلامشده از رکوردهای فروش را نیز زیر سوال میبرد. رکوردهایی که از اواخر سال پیش چندین مرتبه شکسته شدهاند. موازی با اخبار فروشهای میلیاردی فیلمهای سینمایی، خبرهای دیگری نیز جسته و گریخته به گوش میرسد که حاکی از جعلی بودن آمارهای عجیب و غریب فروش است. یکی از راههای تبلیغاتی ساده و پربازده در سینما (و چه بسا دیگر مدیومها)، پرمخاطب نشان دادن یک اثر یا محصول است. این امر ارزش معنوی (یا حتی مادی) اثر را در نگاه مخاطب بالا میبرد و خیلی از بیننده یا مصرفکننده را بهسوی آن روانه میکند. درنهایت اما جریانی که به راه میافتد اصالت نداشته و این مدیوم سینما یا اثر نیست که انگیزه خرید بلیت آن برای مخاطب میشود. از آن گذشته، برای بسیاری از سرمایهگذار و تهیهکنندگان که سینمادار هستند یا دسترسی وسیعی به مدیریت سینماها دارند، خرید گسترده بلیتهای یک اثر کار سختی نیست و بهاصطلاح از این جیب به آن جیب به حساب میآید. به این موضوع در آینده و در گزارشی دقیقتر میپردازیم.