آگاه: ورود فتحی به سریالسازی در شبکه نمایش خانگی با شهرزاد آغاز شد که با یک مثلث عشقی در کنار ایفای نقش بازیگران مشهور توجه مخاطبان بسیاری را مجذوب کرد. هرچند این سریال هم حواشی مالی و سیاسی بسیاری را دربرداشت و موجب شد تا شهرزاد مدتها در صدر اخبار قرار گرفته و واکنش منتقدان و تحلیلگران را در پی داشته باشد. «روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود؛ فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمان قشری قرار گرفت اما بعدها بهقدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» بهخوبی نشان داد که میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. او از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم بهدرستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد؛ بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود. «جیران» دومین اثر نمایش خانگی او بود که چندان موفق عمل نکرد و نتوانست آنگونه که باید و شاید روایت واقعگرایانه داشته باشد، چراکه رعایت واقعگرایی تاریخی و حفظ صحت جزئیات کار بسیار دشواری است و قاعده بازی جداگانه و خاص خود را دارد.
کفه سنگینِ ترازوی سریالسازی
برخلاف رزومه پرباری که فتحی در سریالسازی دارد، در فیلمسازی چندان موفق عمل نکرده است و آثار معدودی در این زمینه دارد. شاید بتوان گفت فیلم سینمایی «پستچی سهبار در نمیزند» ازلحاظ کیفی در بالاترین رده از آثار سینمایی او قرار میگیرد. اما آنچه دیده میشد آن است که مجموعه تواناییهای فتحی او را برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عارفی مصممتر از پیش کرده بود و تصمیم گرفت تا اینبار روایتِ رابطه پُرمناقشه شمس و مولانا را به تصویر بکشد. باتوجه به سبقه فتحی در ساخت چنین آثاری، خیال میکردیم اگر حتی شاهد یک شاهکار هنری نباشیم، به تماشای اثری خواهیم نشست که استانداردهای لازم برای یک داستانِ تاریخی و جذاب را دارد اما گویی خیالی خام در سر داشتیم؛ چراکه برخلاف توقعات اولیه با انتظارهای متمادی برای تماشای «مست عشق» به تماشای شکستِ فتحی نشستیم.
شکسته شدنِ کاسه مست عشق بر سرِ فتحی
«مست عشق» چه ازلحاظ داستانی و چه ازلحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده، شکستی کامل را در رزومه هنری فتحی ثبت کرد. استراتژیهای غلط او موجب شد تا ظرفیتهای چنین داستانی از دست برود و فیلمی که با این حجم از هزینه و سالها تلاشِ ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه با انتظارهای بسیار به اکران برسد، به اثری در سطح پایین بدل شود، چراکه «مست عشق» تنها به یاریِ حاشیههای فراوان و مخالفت برخی مراجع برای ساخت فیلم و تبلیغ صوفیه شهره شده است، نه کیفیت نهایی خودش. صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است، چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند؛ اتفاقی که برای مست عشق هم افتاد. رابطه شمس و مولانا بهقدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که درنهایت باعث میشود تماشاگر چندان از آن سردرنیاورد و خسته شود.
روایتگری سخیف
اگر تابهحال کتاب «ملت عشق» نوشته الیف شافاک را نخوانده باشید و بدون هیچ ذهنیت و پیشزمینهای درباره شمس و مولانا به تماشای «مست عشق» بنشینید، تا ۴۰دقیقه اولیه فیلم در بهت به سر خواهید برد. داستان با جنگ آغاز میشود و پس از گذشت مدتی تازه مشخص میشود که این هیاهو، جنگ و آشوب به گم شدنِ شمس بازمیگردد. ابتدای فیلم بدون هیچ دیالوگ و صحبتی شاهد فلاشبکهای متعدد هستیم تا وارد داستان شویم. با روایت هر شخصیت از فیلم تکههایی از گذشته زندگی شمس و مولانا به تصویر کشیده میشود و آنقدر فلاشبکها متعدد است که بیننده از جایی به بعد نخ تسبیح بخشهای مختلف زندگی دو شخصیت اصلی را گم میکند. در این میان به هیچکدام از شخصیتهای اصلی داستان زمان داده نمیشود تا بهدرستی به مخاطب معرفی شوند. این شخصیتپردازی سطحی، درباره همه کاراکترها وجود دارد. در بخشهایی نامنسجم به شک عموم مردم قونیه به رابطه شمس و مولانا پرداخته میشود، اما به مخاطب فرصت داده نمیشود که خودش هم درباره این موضوع قضاوت کند و تنها باید چند خطابه، طعنه و کنایه را ببیند. از نیمه فیلم، شمس گم میشود و دوباره به ابتدای فیلم برمیگردیم. اما اینبار شخصیتهای جدیدی وارد داستان میشوند که از ابتدا اصلا به آنها پرداخته نشده ولی ناگهان به قهرمانان داستان بدل میشوند.
۵ سال چشمانتظاری برای هیچ و پوچ
پیش از این کودکی مولانا در سریال «جلالالدین» در قاب تلویزیون به تصویر کشیده شده بود، همچنین دیدار شمس و مولانا در قالب یک اپرای عروسکی به کارگردانی بهروز غریبپور، آهنگسازی، بهزاد عبدی و همایون شجریان در قالب صدای شمس تبریزی و محمد معتمدی در قالب صدای مولانا با عنوان «اپرای مولوی» به تصویر کشیده شده بود. نمایش «شمس پرنده» به کارگردانی پری صابری نیز نگاهی به دیدار شمس و مولانا در قالب یک تئاتر داشت. ۲۴شهریور ۹۸ اعلام شد قرار است داستان زندگی شمس و مولانا در قالب اثری به نام «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیهکنندگی مهران برومند ساخته شود. گفته میشد که قبل از شروع فیلمبرداری، حدود سه سال برای این پروژه زمان گذاشته شده است و این اثر درنهایت پس از پنج سال با حواشی فراوان به صفحه نقرهای سینما آمد. مست عشق که در ردیف یکی از پرحاشیهترین فیلمهای سینمای ایران قرار میگیرد، اثری مشترک از تهیهکننده ایرانی و ترک است. این اثر حواشی قابلتوجهی را پشت سر گذاشت تا به اکران برسد و یکی از پرچالشترین پروژههای سینمایی است که تاکنون حواشی دست از سرش برنداشتهاند؛ از انتخاب بازیگران گرفته تا اختلاف با سرمایهگذاران ترک، چالشهای اکران و رونمایی از پوستر و... در تاریخ ۱۶مهرماه سال۹۸، فیلمبرداری «مست عشق» آغاز شد. هنوز خبر رسمی اتمام فیلمبرداری این اثر تمام نشده بود که ناگهان سروکله ویروس همهگیر کرونا در جهان پیدا شد، درنتیجه سرنوشت این اثر همچنان نامشخص ماند. خبر نیمهکاره ماندن این فیلم اعلام شده بود اما ازطرفی ویدئویی از سکانسهای تازه «مست عشق» منتشر و ازسوی روابطعمومی سرمایهگذار ترک فیلم اعلام شد که تدوین نهایی به پایان رسیده و در آذرماه سال۹۹ و در هفته جهانی مولانا، پخش جهانی آن آغاز خواهد شد. همچنین اعلام شد که این فیلم قرار است در قالب یک مینیسریال هشتقسمتی پخش شود. کارگردان این فیلم در واکنش به این اتفاق گفت که هرگونه دخلوتصرف در تدوین و امور فنی فیلم، واجد پیگرد قانونی است. پس از گذشت چند ماه از اعلام خبر پخش «مست عشق» در قالب سریال از یکشبکه ماهوارهای و جنجالهایی که در پی داشت، فرهاد توحیدی، نویسنده فیلمنامه این فیلم با انتشار تصویری از یک نامه از حل اختلاف سرمایهگذاران ایرانی و ترک «مست عشق» خبر داد. در نهایت پس از پشتسر گذاشتن این همه کشوقوس خبر اکران مست عشق از عید فطر یعنی ۲۲فروردینماه سال جاری اعلام شد اما باز هم تاریخ اکران تغییر کرد و به ۲۹ فروردینماه موکول شد. با این همه تعویق و تاخیر ماجرای انتظار برای اکران پایان نیافت و باز هم اعلام شد که باید یک هفته دیگر چشم بهراه بمانیم. همه این تعویقها درحالی است که مست عشق ماهها برای آمدن روی پرده نقرهای آماده بوده است. یکی از حاشیههای اصلی که باعث شد به اکران رسیدن «مست عشق» پنج سال طول بکشد، ادعای شریک ترک فیلم برای پخش آن بهصورت یک سریال هشت قسمتی بود. حتی انگار تیزرهای تبلیغاتی آن هم در یکی از شبکههای ترکیه منتشر شده بود که با شکایت تهیهکننده ایرانی از این موضوع جلوگیری شد.
از حریم سلطان تا مست عشق
حواشی این اثر بهقدری فراوان است که انتها ندارد. مست عشق در حوزه موسیقی و آهنگسازی هم بیحاشیه نبوده است. پس از آغاز فیلمبرداری در سال۹۸ همایون شجریان و سهراب پورناظری بهعنوان خواننده و آهنگساز این فیلم معرفی شدند اما ۲۶ مهر ۱۳۹۹، سهراب پورناظری سازنده موسیقی این فیلم از نیمهکاره ماندن فیلم حسن فتحی خبر داد و اعلام کرد که این فیلم رها شده و به مرحله پایانی نرسیده است. درنهایت مطابق با آخرین اخبار موسیقی این فیلم مشخص شد که موسیقی متن ازسوی فاهیر اتاک اوغلو، آهنگساز آثاری نظیر «عمر» و «حریم سلطان» ساخته شده و علیرضا قربانی موسیقی تیتراژ آن را اجرا کرده است.
پوستری حاشیهساز
پوستر رسمی این فیلم به فاصله چند روز پیش از آغاز اکران عمومی، رونمایی شد. این درحالی است که به نظر میرسد پوستر که بهنوعی اولین مواجهه مخاطبان با فیلم است، در قدم اول با شکست مواجه شده است. این پوستر با انتقادات بسیاری ازسوی مخاطبان و طراحان روبهرو شد و واکنشهای منفی بسیاری در پی داشت. این پوستر بدون هیچ خلاقیتی طراحی شده و صرفا عکس دو بازیگر فیلم در کنار یکدیگر قرار گرفته است. بنابر گفته رامین رستمی، طراح پوستر مست عشق، زمان کوتاهی برای طراحی در اختیار داشته و بنا شده بود تا برای پیشفروش فیلم، یک طرح اولیه از پوستر رونمایی شود و پوستر اصلی کمی بعدتر ارائه شود.
پرستاره اما کمنور
با وجود اینکه در ظاهر به نظر میرسد، شخصیتهای اصلی فیلم شمس و مولانا هستند اما در واقع «مست عشق» سه کاراکتر اصلی دارد. در کنار دو عارف مشهور، یک نظامی ترک به نام اسکندر بخش بزرگی از داستان را به خود اختصاص داده است. بار بازیگری فیلم بر دوش پارسا پیروزفر در نقش مولانا، شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی و ابراهیم چلیککول در نقش اسکندر است. بقیه بازیگران همه تنها در چند سکانس حضور دارند. از بین سه شخصیت اصلی زن فیلم یعنی، همسر مولانا، کیمیا و مریم، تنها مریم مجالی برای پردازش بیشتر پیدا کرده که آن هم در چند دقیقه آخر فیلم به شکلی شتابزده از گذشتهاش پرده برداشته میشود و بعد به زندگی شمس و مولانا متصل میشود. تنها بازیگر ایرانی دیگری هم که در فیلم بازی میکند حسام منظور در نقش حسامالدین چلپی است که تقریبا دیالوگ ندارد و تنها در پسزمینه تصویر آن را میبینیم. آنچه به نظر میرسید این بود که قرار است پارسا پیروزفر نقش اصلی فیلم باشد اما جز دیالوگ گفتن به سبک قرن هفتم هجری، بازی ویژهای از خود در این نقش به نمایش نگذاشته و بیش از آنکه در سکانسهایی که مولانا پریشان است، مولانای سرگشته را ببینیم خود پیروزفر را میبینیم.
مفاخر ملی در قاب دوربینهای خارجی
در روزگاری که کشورهای همسایه خیز برداشته تا در رقابتی سهمگین شخصیتها و مفاخر ملی و باستانی ایران را از آنِ خود کنند انتظار میرود تا تلاشها در معرفی و به تصویر کشیدن داستانها و شخصیتهای ملی دوچندان شود، چراکه گوی رقابت در دستان کشورهای همسایه قرار گرفته است؛ از «تومیریس» ساخته قزاقستان و تصویرسازی ضد ایرانی از ماجرای مبهم مرگ کوروش، سریال «آلپ ارسلان» و ترک خواندن پادشاه ایرانی، سریال «نابغه کوچک» و ترک خواندن ابوعلی سینا، فیلسوف و پزشک نابغه ایرانی و تحریف واضح محل تولد و زندگی این شخصیت برجسته ایرانی گرفته تا سریال «حشاشین» ساخته مصر و تحریفها در رابطه با حسن صباح و فرقه اسماعیلیه تنها بخشی از این رقابت است. مست عشق هم از این رو قابلتوجه است و فتحی این جسارت را داشته تا قصه یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ ایران را به تصویر بکشد. با تمام نواقصی که این اثر دارد میتواند آغازی برای توجه به نقش راهبردی سینما در راستای احیای ارزشهای ملی باشد.
رکوردشکنیهای چشمگیر با بلیت گران
همزمان با اینکه مست عشق رنگ پرده سینما را دید، رکورد اکران را هم از آن خود کرد و از کمدیها پیشی گرفت. این فیلم صبح پنجشنبه ششم اردیبهشت با ۵۱هزار مخاطبی که به سینما کشانده بود موفق شد رکورد فروش روز نخست سینمای پس از انقلاب ایران را بشکند. آخرین آمار فروش سامانه سمفا با رقمی معادل ۲۰۰,۷۰۸,۴۰۰,۰۰۰ ریال طی چهار روز، نشان میدهد دومین رکوردشکنی قابلتوجه این فیلم نیز رقم خورده است. باتوجه به اینکه قیمت بلیت سینما بیسروصدا افزایش یافته است گمان میشود که این افزایش قیمت در آمار این رکوردزنی بیتاثیر نباشد.