آگاه: هرچند اصلاحاتیها در تهران گزینهای ندارند تا از آنها حمایت کنند اما در سایر حوزهها میخواهند از کاندیداهای مستقل یا نزدیک به جریان اصلاحات حمایت کنند. ابتدا «محمدجواد حصار» سخنگوی حزب اعتماد ملی از فعالیت حزب متبوعش در مرحله دوم انتخابات خبر داد و گفته بود که از هر استان یا شهرستانی که نیروی اصلاحطلب یا متمایل به اصلاحطلبان در آنجا وجود داشته باشد و تقاضای کتبی بدهند، حمایت میکنیم. پس از آنکه این حزب اصلاحطلب وارد گود شد، ندای ایرانیان هم از تحرکات چهار حزبی که در مرحله نخست پای انتخابات آمده بودند در مرحله دوم خبر داد.
«سعید نورمحمدی» سخنگوی حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان در گفتوگویی با بیان اینکه در برخی از حوزههای انتخابیه مانند قائمشهر و خرمآباد انتخابات به دور دوم رفت و کاندیداهای موردحمایت چهار حزب باید در دور دوم به رقابت با رقبا بپردازند، گفت: حزب ندای ایرانیان برای حمایت از کاندیداهای موردحمایت که به دور دوم رفتهاند، آماده شده و با تمام توان تلاش میکنیم که این نامزدها پیروز شوند.
در دور نخست، بین جریان اصلاحات برای حضور و نقشآفرینی در صحنه انتخابات انشعاب و دودستگی ایجاد شد. گروه اول معتقد بودند که نباید با آرایشی که ازسوی دستاندرکاران انتخاباتی ترسیم شده وارد کارزار انتخاباتی شد و در زمین آنان بازی کرد، جبهه اصلاحات ایران به سکانداری «آذر منصوری» این دیدگاه را نمایندگی میکردند و در مقابل اصلاحطلبانی بودند که زیر بیانیه «روزنه گشایی» را امضا و خواهان مشارکت در انتخابات ۱۱اسفندماه سال گذشته شده بودند؛ اسامی برخی از اعضای جوانِ ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی در بیانیه ۱۱۰اصلاحطلب ثبت شده بود! برایناساس چهار حزب ندای ایرانیان، کارگزاران، اعتماد ملی و اعتدال و توسعه باردیگر برای مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم دورخیز کردهاند تا بتوانند مُهرههای خود را راهی میدان بهارستان کنند و در تقویت فراکسیون اقلیت نقش تاثیرگذاری خود را انجام دهند. ازاینرو بنا بر اعلام سخنگوی حزب ندای ایرانیان، علاوهبر کاندیداهایی که در دور اول نیز از آنها حمایت کرده بودیم، در برخی حوزهها، برخی چهرههای مستقل با کاندیداهای اصولگرا به دور دوم رفتهاند که در لیست اولیه چهار حزب نبودند. در جلسات مشورتی که بین ستادهای انتخاباتی چهار حزب در سال جاری برگزار شد، مقرر شد از این افراد مستقل که انگیزه حضور در فراکسیون اقلیت تشکیلشده را دارند، حمایت شود.
اعلام این خبر با واکنش و «گاردِ انتخاباتی» جوانان تکنوکرات روبهرو شد. در یک گروه تلگرام که با حضور کنشگران رسانهای و حزبی تشکیل شده است، یک عضو جوان حزب کارگزاران، تشریح راهبردهای انتخاباتی حزبش ازسوی یک حزب دیگر را غیراخلاقی دانست و باکنایه به سخنگوی حزب ندا گفت: این موضعگیری ازسوی شما، نظم داخلی سایر تشکیلات را به هم میزند و باید از طرف حزب خودتان با رسانهها گفتوگو کنید. نورمحمدی هم در مقام پاسخگویی قرار گرفت و با کنایه از جلسات هماندیشی اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات پیش رو سخن به میان آورد و گفت که از ابتدای سال جاری حداقل چهار جلسه مشورتی بین چهار حزب برگزار شد و از طرف حزب کارگزاران جناب آقای نمازی، معاون دبیرکل در تمام جلسات حضور داشت. از جمله در جلسه با مسعود پزشکیان که از او خواسته شد در دور دوم برای کاندیداها سخنرانی کنند که وی هم پذیرفت. یک جلسه هم دبیران کل با هم برگزار کردند؛ شایسته نیست ناهماهنگی درون کارگزاران را در فضای عمومی مطرح کنید. بهتر بود با آقای مرعشی و نمازی صحبت کنید!
پس از این پاسخ، دیگر کارگزارانیهای جوان سکوت کردند و این نشان میدهد که چهار حزب میخواهند با حمایت از گزینههای موجود، دوباره بخت خود را برای حضور در پارلمان ایران بیازمایند. حال باید پرسید چرا برخی از اصلاحطلبان تمایل دارند بر سنگ عدم حضور در انتخابات بکوبند، درحالیکه در اتاقهای خود به مسائل دیگر اشاره میکنند اما در عمل وارونه ظاهر میشوند!
«مریم عظیمی» معاون سیاسی دفتر تحکیم وحدت در تحلیل این مسئله به دودستگی در بین اصلاحطلبان میپردازد و میگوید: تعدادی از احزاب جریان اصلاحات بیان میکنند که تحریم انتخابات راهگشا نیست و موافق حضور و مشارکت در انتخابات هستند و برخی دیگر نیز موافق تحریم انتخابات هستند. برخی هم اعلام میکنند که ما موافق تحریم انتخابات نیستیم؛ صرفا قرار است برخی در انتخابات شرکت نکنند. به اعتقاد آنها، عدم شرکت بهمنزله تحریم نیست، بنابراین ما نظرات متفاوت از احزاب اصلاحات میشنویم که به نظر میرسد ناشی از نوعی تشتت در جریان اصلاحطلب است. وی در ارتباط با ارائه لیست انتخاباتی ازسوی احزاب اصلاحطلب هم میگوید: به نظر میرسد جریان اصلاحات در دور نخست از وجود شخصیتهایی که حائز یکسری صلاحیتهای کلی باشند دچار کمبود نبود. جریان اصلاحات در ادوار و لایه حاکمیت، افراد و شخصیتهایی را تربیت کرد به همین جهت کمبودی به آن معنا وجود نداشت و چنین موضوعی صادق نیست. در همان مقطع بحث اصلی این بود که آنها تا به چه اندازه میخواستند در عرصه انتخابات - باتوجهبه عملکرد دولت سابق، مجلس دهم و فراکسیون امید و شورای پنجم- خودی نشان دهند؛ بر این باورم اصلاحاتیها در دور نخست افراد و گزینههایی را در صحنه داشتند، اما نمیخواستند روی میز بگذارند و تن به رقابت جدی بدهند.
نگاهی که این فعال دانشجویی در قبال تحرکات جریان اصلاحات ارائه میدهد بیشتر به سمت جبهه اصلاحطلبان سوق پیدا میکند، چراکه در میانه مطلب اذعان شد که چهار حزب و ۱۱۰فعال اصلاحطلب خواهان حضور و مشارکت در سپهر انتخابات شده بودند، اما با استقبال سرد همفکرانشان روبهرو شدند و همین عدم استقبال در مرحله دوم تَکرار شد و چهار حزب اصلاحطلب بهتنهایی پا به آوردگاه رقابت ۲۱اردیبهشتماه نهادند. اصلاحطلبان به محوریت «سیدمحمد خاتمی» درحالی بر طبل عدم مشارکت در انتخابات میکوبند که بنا بر اخبار منتشرشده در کانالهای نزدیک به اصلاحطلبان، گعدههای بزرگان جریان اصلاحات و میانهرو مدتی است کلید خورده است. در همین راستا خبر رسیده که جلسات سید محمد خاتمی، علیاکبر ناطقنوری، حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و سید حسن خمینی دوباره شروع شده است. این گعدهها پیش از این هم تشکیل میشد، اما ارزش خبر به برگزاری آن پس از انتخابات۱۴۰۲ است. باتوجهبه نشست و برخاستهایی که بزرگان اصلاحات و میانهروها آغاز کردهاند، میتوان نتیجه گرفت که جریان اصلاحات هنوز که هنوز است نمیخواهد در متن سیاست بازی کند و همچنان ترجیح میدهد در پشتصحنه ایفای نقش کند و نیروهای دیگر (حلقه نزدیک به حاکمیت و صندوق رأی) را وارد میدان کند تا از دو دیدگاه جامعهمحور و صندوقمحور فاصله نگیرد و از سوی دیگر کارگردانان آنها درحال ارزیابی برای نحوه صحنهگردانی در انتخابات ۱۴۰۴ هستند. بههرحال آنچه مشخص است، اصلاحطلبان بهراحتی صحنه انتخابات را واگذار نمیکنند و باید در ماههای آینده که به انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشویم، شاهد تحرکات بیشتری از سوی «یاران خاتمی» باشیم. اعتدالیها به چه اندازه در زمین اصلاحات بازی میکند؟ به این سوال و سوالهای دیگر از این جنش در آینده نزدیک پاسخ داده میشود.