آگاه: در انتخابات مجلس دوازدهم جریان اصلاحات حاضر نشد در صحنه حضور پیدا کند، به همین جهت حتی از فهرست صدای ملت که در آن تعدادی از کنشگران اصلاحطلب حضور یافته بودند، حمایت نکرد و رییس دولت اصلاحات هم در پای صندوق رأی حاضر نشد، بااینحال این جریان توانست بیش از ۳۰کرسی پارلمان را در مرحله اول از آن خود کند.
اما در جریان اصولگرا فهرستهای متعدد متولد شدند، این درحالی بود که نیروهای انقلاب چهار سال پیش و در انتخابات سال۹۸ ـ مجلس یازدهم ـ با یک فهرست در صحنه رقابت حضور یافتند و توانستند در همان مرحله نخست با رأی اکثریت راهی بهارستان شوند. با توجه به آرایش سیاسی مجلس دوازدهم در مرحله اول با «عباس سلیمینمین»، تحلیلگر مسائل سیاسی که در «شورای انتخابات» شورای ائتلاف نیروهای انقلاب عضویت داشت گفتوگو کردیم. او دل پری از انتقادهایی که نسبتبه سازوکار شورای ائتلاف مطرح شد، دارد و میگوید: استفاده از واژه «پدرخوانده» یک ترفند انتخاباتی بود تا از لیست خودشان دفاع و حمایت کنند؛ بداخلاقیهایی صورت گرفت که امیدواریم در دوره«پسا انتخابات» دیگر شاهد آن نباشیم. مجلس دوازدهم را هم مجلس قویتر از دوره فعلی میداند و معتقد است: مجلس جدید یک گام روبهجلو حرکت میکند و اصلاحاتیها نیز فراکسیون منسجم خود را تشکیل خواهند داد.
*انتخابات مجلس دوازدهم در مرحله اول برگزار شد، تحلیل شما از آرایش سیاسی مجلس آینده چیست؟
به دلایل مختلف هنوز مشخص نیست که آرایش سیاسی چگونه خواهد بود. بهطور قطع فراکسیونهای قوی شکل خواهد گرفت و به نظر میرسد مجلس دوازدهم نسبتبه مجلس گذشته قویتر باشد، زیرا هنوز در برخی از حوزههای انتخابیه تعداد قابلتوجهی از نمایندگان ازجمله نمایندگان تهران به دور دوم راه یافتند که باید مشخص شوند، ضمن آنکه افرادی هم هستند که از طریق حمایت طیفهای مختلف سیاسی انتخاب نشدند، بلکه خودشان بهصورت انفرادی عمل کردند و توانستند آرای مردم را از آن خود کنند؛ از این رو آنها هم هنوز وضعیت مشخصی ندارند که بدانیم موضعگیری سیاسی آنها چگونه خواهد بود. درمجموع میتوانم بگویم که این مجلس یک گام به جلو خواهد بود.
*اصلاحطلبان در زمان انتخابات میگفتند هدف ما تشکیل یک فراکسیون منسجم است، به نظر شما آنها میتوانند فراکسیون منسجم یا اقلیت را تشکیل دهند؟
قطعا میتوانند این فراکسیون را تشکیل دهند و ما یک فراکسیون اصلاحطلبی خواهیم داشت و طبیعتا میتوانند فراکسیون منسجمی ایجاد کنند، بهویژه آنکه شخصیتهایی که مطرح بودند و قبلا سابقه قابلتوجهی داشتند به مجلس راه یافتند و طبیعتا فراکسیون موثری خواهند داشت.
*در این دوره شاهد بودیم رییس دولت اصلاحات حاضر نشد رأی بدهد و بعدا هم اعلام کرد صادقانه و آگاهانه به این نتیجه رسیدم که رأی ندهم، این اقدام او را چگونه ارزیابی میکنید؟
من این اقدام وی را متاثر از فشار جریان تندروی اصلاحات میبینم. این فشار نه فقط درباره آقای خاتمی بلکه درمورد افراد دیگری هم کارکرد داشت. آقای مطهری لیست قوی را ارائه داد و اصلاحطلبان میتوانستند بهخوبی از این لیست پشتیبانی و حمایت کنند و طبیعتا رأی بیشتری کسب کنند؛ البته نمیخواهم بگویم که حتما به مجلس راه مییافتند زیرا تردید وجود دارد که آیا آنها برخلاف اصولگرایان که توانستند پایگاه رأی خودشان را فعال کنند میتوانستند پایگاه رأی خودشان را فعال کنند یا خیر.
شاید یکی از دلایلی که آقای خاتمی در صحنه حضور نیافت این بود که این بحث روشن نشود؛ البته درعینحال که دلیل اصلی عدم حضور وی را فشار جریان تندرو اصلاحطلب میبینم که توانست اراده خود را به آقای خاتمی تحمیل کند، چراکه عقلا و منطقا شرکت نکردن در انتخابات زیانی برای جریان اصلاحطلب است، زیرا مشکلات و اختلافات داخلی آنها بیشتر خواهند شد.
قطعا شخصیتهایی مانند علی مطهری و کسانی که در لیست او بودند انتظار داشتند که سایر جریانات اصلاحطلب هم از آنها حمایت کنند اما در عین حال این محقق نشد و این خود منجر به افزایش اختلافات میشود. ضمن اینکه شرکت نکردن در انتخابات فضای سیاسی را رو به جلو نمیبرد. هیچکدام از ما از اینکه فضای سیاسی کشور رو به جلو نرود یا روند آن کُند شود سودی نخواهیم برد. هر چقدر فضای سیاسی کشور منطقیتر باشد و جریانات بتوانند از طریق صندوق رأی نظرات خود را بیان کنند، تعاملات سیاسی، منطقیتر خواهد بود و هیچکس از تعاملات غیرمنطقی سود نخواهد برد.
متاسفانه تندروی برخی نیروهای اصلاحطلب موجب شد که جریان اصولگرا هم دچار برخی تندرویها شود و نیروهایی به میدان بیایند که چندان منطق قوی بر تعاملات آنها حاکم نیست، ضمن آنکه زیانی متوجه جریان اصلاحطلب کرد که قطعا بهتدریج پایگاه رأی خود را از دست میدهد و نگرانی که در این دوره داشتند مبنیبر اینکه آیا پایگاه رأی آنها فعال خواهد شد یا نه، تشدید خواهد شد. طبیعتا اینگونه نیست که اگر عدهای از حضور در مناسبات جامعه اجتناب کنند همچنان میتوانند مطرح باشند، بلکه آرام آرام کمرنگ و محو میشوند و این اقدام هم به زیان خود این آقایان خواهد بود، از سوی دیگر به دلیل حاکمیت یافتن نیروهای تندرو در طیف اصلاحطلب، طیف اصولگرا هم از این قضیه متاثر شدند.
آنهایی هم که اعلام کردند این دوره رقابت میان اصلاحطلبان نیست و ما باید در بین اصولگرایان رقابت را کلید بزنیم، درواقع رقابت را کلید نزدند، بلکه تخریب را کلید زدند. تخریب به معنای فضای آلوده است، و فضای آلوده هم به نفع هیچکس نیست بهویژه در مورد مجلس که باید فضای منطقی در آن حاکم باشد تا در این محیط بتوانیم گامهای اساسی برای رفع مشکلات جامعه برداریم.
*در این دوره برای اولینبار مردم به یک فهرست کامل رأی ندادند و حتی موجی مبنی بر اینکه لیستی رأی ندهیم ایجاد شد، چرا در این دوره مردم به این نتیجه رسیدند که دیگر فهرستی رأی ندهند؟
این موضوع منطبق با واقعیت نیست. یک عده علیه لیستها جوسازی کرده و بحث پدرخواندگی را مطرح کردند که حتی لفظ آن هم خوب نیست. تعابیر خوبی بیان نشد اما پشت آن ترفندی قرار داشت. نخست آمدند و لیستها را زیر سوال بردند که لیستها برای پدرسالاران است و بعد خودشان لیست دادند و تاکید کردند که لیستی رأی دهید. یعنی با تخریب و فضاسازی لیستهای دیگران را زیر سوال بردند و عنوان کردند که آنهایی که لیست میدهند پدرسالار هستند و نباید به لیستها اعتماد کرد! ما کسانی را زیر سوال بردیم که سابقهای دارند و جامعه در فراز و نشیبها آنها را شناخته و به سلامت آنها اعتماد دارد و افرادی آمدند که شما آنها را نمیشناسید و فقط ممکن است با حرفهای زیبا برای کسانی که شناخت تاریخی چندانی ندارند جاذبه ایجاد کرده باشند.
معتقدم برخی جوانان در ارتباط با لیستها نباید از کسانی بازی میخوردند که صدور لیست را در مورد دیگران بسیار ناشایست عنوان میکردند و ارائه لیست را تا اندازهای لجنمال کنند که حتی کسی رغبت رأی دادن به آن را نداشته باشد و بعد خودشان لیست ارائه دهند و تاکید کنند این لیست انقلابی است. بعد هم عدهای آمدند و گفتند لیستها زیر سوال رفته است، پس هر کسی برای خودش لیست بدهد!
طیف اصولگرایی شاید نزدیک ۱۰۰لیست محفلی رسمی و غیررسمی ارائه دادند بسیاری از جاها به شکل رسمی لیست ندادند، بلکه بهصورت محفلی لیست دادند و برخی هم مُصر شدند که باید به همین لیستها رأی داد. اگر ما در دوران انتخابات بداخلاقی کردیم، نباید این بداخلاقیها را ادامه دهیم و باید بفهمیم که بعد از انتخاب شدن فضای سازندهای را رقم بزنیم و گرایشهای مختلف علیرغم تفاوتها باید بتوانند با هم کار کنند.
*اخیرا یک کارشناس سیاسی در مصاحبهای گفته بود افرادی مانند علیرضا دبیر، شهاب مرادی و ... با داوطلبان برای حضور در لیست شورای ائتلاف مصاحبه میگرفتند، آیا اعضای شورای انتخاب با کاندیداها مصاحبه میگرفتند یا در صحن شورا جمعبندی نهایی حاصل میشد؟
هم اعضای شورا و هم اعضای انتخاب با هم بهصورت مشترک مصاحبه میکردند، نمره میدادند و نمرهها جمع میشد و در یک زمان بسیار محدود حدود یک ربع هم شخص در مورد خودش صحبت میکرد و سوالاتی از وی مطرح میشد. ممکن است در برخی زمینهها انتخابها دقیق نباشد و ضعفهایی به آن وارد باشد. اما درعینحال، هم اعضای شورای ائتلاف و هم اعضای شورای انتخاب حضور داشتند و هر دو به نامزدها نمره میدادند.
نظر شما