۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۸

زهرا بذرافکن- خبرنگار گروه فرهنگ: حسین منزوی، شاعر، ترانه‌سرا و غزل‌سرای اهل زنجان بود. او علاوه بر تبحر در سرودن اشعار به سبک سپید و نیمایی، به اعتقاد بسیاری از شاعران و ادیبان ادبیات فارسی، غزل معاصر را به تحولی نو رساند. او در ترانه‌سرایی نیز توانا بود و از او ترانه‌های زیادی با قطعات موسیقی در سبک‌های مختلفی ماندگار شده است. بسیاری نقش منزوی در جان دادن دوباره به غزل فارسی معاصر را به مثابه انقلابی، با هنر نیما یوشیج در تحول شعر فارسی مقایسه کرده‌اند. منزوی حافظ و نیما یوشیج را بسیار می‌ستود و دوست می‌داشت و از میان همه‌ استادانش بیش از همه شیفته مهدی اخوان‌ثالث بود.

آگاه: نخستین غزل از حسین منزوی در مجله فردوسی منتشر شد. دبیران این نشریه شعر او را بسیار قوی یافتند. منزوی در پانوشتی آورده است که کمینه، صد غزل دیگر در کنار این غزل در همان سال‌ها سروده شده است. او از همان سال‌ها و با انتشار اشعارش به شهرت عمومی دست یافت و در ادامه در ۲۵سالگی اولین مجموعه شعر خودش را منتشر کرد. این مجموعه شعر شامل دفتر غزل و شعر آزاد بود. او در همان سال به‌عنوان شاعری جوان جایزه شعر فروغ فرخزاد را از آن خود کرد. بعد از آن به‌علت استعدادی که از خود بروز داده بود وارد فعالیت‌های رسانه‌ای و فرهنگی شد. منزوی در رادیو نیز حضور و فعالیت حرفه‌ای داشت. او با همکاری نادر نادرپور در این عرصه وارد شد و برنامه‌هایی چون «کتاب روز»، «یک شعر و یک شاعر»، «آیینه آرزو» و «آیینه آدینه» از جمله برنامه‌هایی بود که این شاعر معاصر تهیه‌کنندگی آن را به عهده گرفته بود. او علاوه بر آن با نشریاتی چون مجله ادبی «رودکی»، «سروش» و «امید زنجان» همکاری داشته است. دهه۷۰ را می‌توان دوران بازگشت حسین منزوی دانست. این دوره به نحوی دوران اوج درخشش او نیز به شمار می‌آید. از انتشار اولین کتاب او ۲۱سال طول کشید تا کتاب بعدی‌اش را در همین دهه به انتشار رساند. او بعد از انقلاب اسلامی به زادگاهش زنجان بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. در کتابی با نام «از عشق تا عشق» که شامل گفت‌وگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی، از شاگردان او در سال‌های پایانی عمر با حسین منزوی است، خود شاعر به‌تفصیل به خانواده، سال‌های کودکی و زندگی در روستا، سال‌های مدرسه، دوران دانشگاه و انجمن‌های ادبی در تهران پرداخته است. کتاب «گریختن در مه» نیز شامل بررسی زندگی، شعر و غزل حسین منزوی است. این کتاب نوشته محمد فتحی است که در ۳۲۰ صفحه به چاپ رسیده است.

منزوی، میراث شعر

عمده شهرت منزوی به‌خاطر غزل‌های او است. بسیاری از هم‌دوره‌ای‌های او معتقد بودند که او توانسته بود تحول جدید در غزل‌سرایی معصر ایجاد کند. بهروز رضوی، صداپیشه و از دوستان نزدیک حسین منزوی است. او درباره شعر منزوی می‌گوید که انتخاب یک شاه‌بیت میان اشعار او بسیار سخت است. منزوی اصرار داشت مضامین شاعران قدیمی را هم با نگاه و دیدگاهی جدید طرح کند. او طنز پنهان زندانه یا نجیبی در اشعارش داشت. منزوی مفاهیم عامیانه را خیلی خوب در شعرش مطرح می‌کرد؛ برخلاف شاعرانی که در ابتدای ورود به این عرصه تنها از افعال شکسته استفاده می‌کنند اما حسین منزوی به قدری با مردم در ارتباط بود و زبان آنها را می‌شناخت که حتی مفاهیم عامیانه را هم به‌خوبی و همچون مردم دیگر مطرح می‌کرد و به همان خوبی هم در میان مردم جا می‌افتاد و جان می‌گرفت، مانند این ترانه مشهور او: «نمی‌شه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره/ نمی‌شه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره»   ازجمله آثار کمتر شناخته‌شده او، ترجمه منظومه «حیدر بابایه سلام» از محمدحسین شهریار به‌صورت شعر نیمایی است. علاوه‌بر آن، «با عشق در حوالی فاجعه»، «شوکران و شکر»، «حنجره زخمی تغزل»، «با عشق تاب می‌آورم»، «به همین سادگی»، «از خاموشی‌ها و فراموشی‌ها» و «با سیاوش از آتش» ازجمله آثار منتشرشده او هستند. 

منزوی، شخصیت و اندیشه

منزوی در عین فعالیت‌های ادبی، هنری و فرهنگی بسیار اما انسانی گوشه‌گیر بود و تنهایی را ترجیح می‌داد. او در تهران جز در محافل ادبی تا دهه۵۰ به مجلس و محفل دیگری نرفت و کارهایش را هم یکی بعد از دیگری ترک کرد یا اینکه ناگزیر به ترک آن شد. 

منزوی، موسیقی و آهنگ

روح اشعار و آثار منزوی با نت‌های موسیقی درآمیخته است. او حدود ۱۵۰ترانه سروده است که آثارش را خوانندگان بزرگی چون مرحوم محمد نوری، شهرام ناظری، کوروش یغمایی، همایون شجریان و همچنین علیرضا افتخاری با آلبوم «نسیما» در قطعاتی اجرا و ماندگار کرده‌اند. 

منزوی، مقطع شعر

منزوی در ۱۶اردیبهشت ۱۳۸۳ و درحالی‌که چند سالی بود که به زادگاهش بازگشته بود به علت ابتلا به بیماری ریوی در بیمارستان شهید رجایی تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او برای خاکسپاری به زادگاهش زنجان منتقل شد.