آگاه: در این شرایط، احمد وحیدی، وزیر کشور بعد از پایان شمارش آرا در جمع خبرنگاران مستقر در ستاد انتخابات وزارت کشور حضور یافت و درخصوص مشارکت مردم در این مرحله، ضمن یادآوری این نکته که معمولا مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی با مشارکت کمتری انجام میشده است، اظهار داشت: «آمارهای شرکتکنندگان انتخابات این مرحله بهرغم اینکه گمانهزنیها تا یکدهم آمارها گفته میشد اما منتخبان آرای خوبی کسب کردند.»
وحیدی، درخصوص اهمیت برگزاری این دوره از انتخابات از منظر امنیتی اظهار داشت: در چارچوب تمهیدات امنیتی فیزیکی و سایبری که پیشبینی شده بود، تمام نقشههای دشمنان نقشبرآب شد و توانستیم انتخابات را با سلامت و استاندارد بالا و امانتداری بالا به سرانجام برسانیم. وی با بیان اینکه «انتخابات خوبی در این دوره برگزار شد»، افزود: حضور پرارزش مردم بهرغم توطئهپراکنیها و دروغگوییهای دشمنان بسیار ارزشمند بود.
صفحه منتسب به وحیدی در شبکه ایکس (توییتر) هم پستی با این متن منتشر کرد: «مرحله دوم انتخابات پایان یافت. بحمدالله مردم حماسه آفریدند. از همه مردم شریف سپاسگزارم. از همه همکارانم در وزارت کشور، نهادهای امنیتی و انتظامی، شورای نگهبان و ناظرین مردمی مجدد تشکر میکنم.» این پست با واکنش کاربران عادی، اصحاب رسانه و چهرههای سیاسی مواجه شد.
اظهارات و توییت سکاندار ساختمان فاطمی بهسرعت با واکنش اصلاحطلبان و رسانههای آنها روبهرو شد. اکثر روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب در گزارشهای انتخاباتی یا به انتقاد از موضعگیری اخیر وحیدی پرداختند یا با تحلیلی از آرایش مجلس دوازدهم و پیروزی اصولگرایان، اختلافنظرهای برخی از بازیگران جوان این اردوگاه را بهمنزله ناکارآمدی آنان در سپهر سیاست تلقی میکردند! درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات حرف بسیار است و هیچ فرد منصفی مدافع کاهش مشارکت مردمی در بزنگاه حساس انتخابات نیست، اما هدف اصلاحاتیها در مقطع فعلی جهت زیر سوال بردن آمار و مشارکت انتخاباتی چیست؟
جریان اصلاحات درحالی در دوره «پساانتخابات» تکهپرانیهای خود را نثار رقیبانشان ـ در دولت و مجلس ـ میکنند که در ایام انتخابات (در دو مرحله اول و دوم) حاضر نقشآفرینی در صحنه رقابت نشده بودند و فقط چهار حزب کارگزاران، ندای ایرانیان، اعتماد ملی و اعتدال و توسعه وارد گود شدند، حتی نامه ۱۱۰فعال اصلاحطلب که یک «روزنهگشایی در جریان اصلاحطلب» بود با گارد رادیکالها و اعضای جبهه اصلاحطلبان روبهرو شد؛ ازاینرو مدافعان صندوق رأی با عبور از نیروهای همفکرشان تنها در عرصه انتخابات ایفای نقش کنند؛ انتخابات به پایان رسید و اخباری مبنی بر تشکیل فراکسیون واحد ازسوی اصلاحطلبان و مستقلین به گوش میرسد، ضمن آنکه در مرحله دوم نیز باز تعدادی از نیروهای مستقل رأی مردم را کسب کردند و از ۷خرداد رسما فعالیتشان را در مجلس شورای اسلامی آغاز میکنند.
«غلامرضا نوری قزلجه» نماینده منتخب مجلس دوازدهم و رییس فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی ضمن بیان این مطلب با اشاره به اینکه با اعلام نتایج نهایی مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم تعداد ۱۳نفر از نامزدهای مشی مستقل به مجلس دوازدهم راه پیدا کردهاند، میگوید: بدین ترتیب تعداد اعضای فراکسیون در شرف تاسیس نمایندگان مستقل به عدد ۱۰۰ نزدیک شد و امیدها برای شکلگیری مجلسی پویا که بتواند مطالبات مردم را دنبال کند، افزایش یافت.
اصلاحطلبان قطعا بدون هماهنگی رییس دولت اصلاحات اقدامی انجام نمیدهند، چنانچه راهبرد انتخاباتی آنها در انتخابات ۱۴۰۲ نیز با تایید و تمجید او روبهرو شد و اکنون که پرونده انتخابات بسته شده است، سید محمد خاتمی در جمع مشاورانش حضور یافت و همان حرفهای گذشتهاش را تکرار کرد و مدعی شد: «اینک کشور با تهدیدهای جدی و چالشها و بحرانهایی روبهروست، مهمترین تهدید را وضع زندگی مردم و ناامیدی از آینده دانست. حاکمیت با این اقتصاد نابسامان و تورم و گرانی افسارگسیخته و افزایش بیرویه فقر،... نباید فرصتها را از دست بدهد و بهتر است این پیروزی را مستمسکی برای ارتباط عزتمندانه با جهان و آشتی ملی در داخل کشور قرار دهد و درصدد رفع نارضایتیهای جامعه که اتفاقا در کاهش مشارکت در انتخابات اخیر بروز و ظهور پیدا کرد، باشد. نظام حکمرانی متوجه باشد بسیاری از کسانی که در انتخابات ١١اسفند رأی ندادند، برانداز نیستند بلکه معتقدند وضعی که دارند قابل تحمل نیست و فقط میخواهند زندگی کنند.»
با صحبتهای لیدر جریان اصلاحات دو نکته قابل پرداخت است: ۱- اصلاحطلبان بهصورت شفاف به مردم بیان کنند انگیزه آنها برای عدم شرکت در انتخابات مجلس دوازدهم فقط مربوط به ردصلاحیتها بود!؟ به عبارت دیگر، آنها هیچ نیرو و مهرهای برای حضور در آوردگاه انتخابات نداشتند؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، باید برای این جریان سیاسی افسوس خورد که نتوانسته از خرداد ۷۶ تا ۱۴۰۲ کادرسازی کند! البته نگارنده معتقد است، جریان اصلاحات اگرچه نیروهای صف اول خود را نداشت اما بااینحال میتوانست از نیروهای سفید استفاده کند اما بهدلیل پیشثبتنامها و احتمال شکست، غیبت را به حضور در صحنه ترجیح داد و درحالحاضر در مقام اپوزسیون خود را تعریف میکند تا با دست پُر از عملکرد دولت و مجلس انتقاد کند، در صورتی که بهعنوان یک جریان سیاسی و رسمی باید انتخابات را صحنهگردانی میکرد یا همانگونه که مطرح شد، راهبرد سال۹۴ خود را اینبار در ۱۴۰۲ تکرار میکرد.
«جواد عامری» دبیرکل جمعیت ایثارگران اشکالات اصلاحطلبان به فرآیند برگزاری انتخابات را غیرمنطقی میداند و میگوید: به عنوان مثال، ایرادی که به موضوع پیشثبتنام وارد میکردند، موجه نیست چراکه این قانون برای همه و در جهت کمک به احزاب پیشبینی شده است تا افراد ردصلاحیت شده را کمتر کند؛ بنابراین اصلاحطلبان دنبال بهانههای غیرمنطقی و واهی بودند تا بتوانند مظلومنمایی کنند. وی با اشاره به بهرهبرداری سیاسی اصلاحطلبان از پروندههای اقتصادی، فسادستیزی را از نقاط قوت دولت سیزدهم دانست و تاکید کرد: «این دولت در مواجهه با فساد هیچ خط قرمزی جز منافع ملت و عدالت ندارد درحالیکه رییس دولت دوازدهم بر سر برخورد قانونی با نزدیکانش جنجال به پا کرد. اما دولت سیزدهم نشان داد هیچ ابایی از برخورد با متخلفان در هر جایگاهی ندارد.»
این فقط اصولگرایان نبودند که از راهبرد رقیبانشان انتقاد میکردند، بلکه یک اصلاحطلب شناختهشده بهصراحت از بلاتکلیفی دوستانش در زمان انتخابات انتقاد کرد. «صادق خرازی» که دیگر فعالیتهای تشکیلاتی نمیکند، دو سال پیش از نحوه حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان در بزنگاههای حساس انتقاد کرد؛ حرف او امروز تازگی دارد. وی گفته بود: یکی از مشکلات دوستان اصلاحطلب ما که بچههای خوبی هم هستند، این است که رادیکال فکر میکنند؛ من هم نمیپسندم. نمیشود که سال۱۳۸۲ بگوییم انتخابات را تحریم میکنیم، سال۱۳۸۴ در انتخابات با یکدیگر رقابت کنیم. دور اول اصلاحات ۲۰میلیون رأی میآورد و دور دوم میبازد. نمیتوانیم سال۱۳۹۰ بگوییم انتخابات مجلس شرکت نمیکنیم، سال۱۳۹۲ شرکت میکنیم، سال۱۳۹۸ هم همین اتفاق میافتد و سال۱۴۰۰ شرکت میکنیم؛ یا در انتخابات و چرخه سیکل دموکراسی و مردمسالاری شرکت میکنیم یا نمیکنیم. اگر شرکت میکنیم، نباید این حرفها را بزنند. اینها خدمت نیست. اتفاقا اسمش را هم خیانت نمیگذارم. اینها در چارچوب منافع ملی نیست، آن هم کشوری که حداقل خود این دوستان میدانند چهقدر مشکل دارد.
اگر جریان اصلاحات بخواهد همین راهبرد را در انتخابات ۱۴۰۴ اعمال کند دیگر حنایش برای مردم رنگ نخواهد داشت، کنارهگیری از صحنه و فقط ژست انتقاد از دولتمردان و یا حاکمیت برگ برندهای برای یک کنشگر سیاسی ارزیابی نمیشود. اصلاحطلبان با آسیبشناسی گذشته و عبور از رادیکالها باید پنجره جدید برای خود در جغرافیای سیاسی ایران باز کنند، با همین دست فرمان نتیجهای برای این جریان سیاسی حاصل نخواهد شد.