آگاه: سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹اردیبهشتماه سال جاری کار خود را آغاز کرده است. این دوره نیز مانند همه ادوار آن دارای محاسن و معایب فراوان در برگزاری، اجرا و روند تعامل مخاطب با ناشران و غرفههای آنان بوده است. از چند روز قبل از شروع نمایشگاه و در حین برگزاری آن تا به این لحظه، برخی از مدیران فرهنگی-رسانهای، فعالان عرصه کتاب و نشر و نیز منتقدان و نویسندگان حرفهای آن، جسته و گریخته مردم را به آمدن به نمایشگاه ترغیب و به کتابخوانی با معرفی کتابهای مختلف تشویق کردند. در این میان نیز مسئولان عالیرتبه عرصه فرهنگ و ادبیات نیز به فراخور جایگاه و تریبونی که بابت آن مسئولیت در اختیار دارند، افکار عمومی را به اهمیت کتاب و نمایشگاه آن تسری دادهاند. در این بین اما یک نکته مهم از دیدگان مغفول مانده و آن شعار نمایشگاه است که گمان میکنم در حد همان شعار باقی مانده و عملکردی میدانی و محسوس از مفهوم این شعار در اتمسفر این خِرَد جمعی مردم -مسئولان-متخصصان یافت نشده یا حداقل من به عینه متوجه آن نشدم. اینکه بهخصوص در میان مدیران، متولیان، مسئولان و کارگزاران نظام چه در عرصه فرهنگ و هنر و چه همه عرصههای سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و... اثری چه بالقوه در شعار، حرف و بیانیه و چه بالفعل در عملکرد کتابخوانی و ساختن براساس آن در هر میدان تخصصی هویدا نمیشود. از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه معاونتهای زیرمجموعهاش گرفته تا رؤسا و مدیران ارگانها، نهادها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی و همه بخشهای خرد و کلانی که به نوعی در زنجیره سیاستگذاری و تصمیمسازی برای کشور نقش دارند، هیچ کنشی در خصوص اهمیت کتابخوانی، پژوهش و تحقیق، نوشتن و بهرهمندی از نوشته، تالیفات و کتب بزرگان در عمل این مدیران و بازخورد آن در افکار عمومی دیده نشده و مفهوم «بخوانیم» و «بسازیم» از معنا تهی شده و در حد یک شعار مناسبتی گذرا که قرار است بنرهای سازمانی و بیلبوردهای شهری را پر کند، متوقف میشود.
به عنوان مثال (که در مثل جای هیچ مناقشهای نیست)، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رییس سازمان تبلیغات اسلامی، رییس سازمان صداوسیما، برخی از نمایندگان مجلس (خاصه در کمیسیون فرهنگی)، فلان فرمانده نظامی و بهمان شخصیت برجسته نظام، که انشاءالله بسیار اهل مطالعه، تحقیق و پژوهش هستند، اما این روند را نه ترویج بیانی و ظاهری در تاکیدات کلامی همیشگی خود برای مردم دارند و نه در وادی عمل! عملکردشان، نمودی از حصول نتیجه خواندن یک کتاب مهم برای رویه مدیریتی در مجموعه تحت امر خود است که همگان شاهد این سبک مدیریتی منوط بر خواندن یک کتاب یا یک مجموعه آثار و تالیف از بزرگان عرصه دانش و ادبیات باشد. در واقع معنی، مفهوم و کارکرد واژه «بخوانیم» و «بسازیم» در فرایند مدیریتی مسئولان وجوه تعالی ندارد و همین ماجرا خودبهخود به سایر طبقات مسئولیتی و آحاد مردم تعمیم داده شده و باور همگان را در این زمینه مخدوش و تحققش را عقیم میسازد. و در آخر این را بگویم که مخاطب باید «بخوانیم و بسازیم» در درجه اول خود مدیران و مسئولان هستند و بعد قاطبه مردم.