آگاه: ۱۰سال از شوک جامعه غربی از حمله داعش به دفتر نشریه «شارلی ابدو» گذشت. در پی این حادثه، رهبر انقلاب نامهای به جوانان غربی نوشت و آنها را به بیداری فراخواند. نامه دوم ایشان به جوانان غرب نیز نهتنها به تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی اشاره داشت، بلکه واقعیات تاریخی را تبیین کرد و به تفکر و تامل در تناقضهای تمدن غرب دعوت کرد. و حالا در سومین نامه ایشان، که به وجدانهای بیدارشده دانشجویی معترض به نسلکشی اسرائیل نوشته شده، ایشان به تمجید از ایستادگی این جوانان پرداخته و ضمن اعلام همبستگی، آنها را بخشی از جبهه مقاومت خواندهاند.
نامه اول شاید از موضعی تدافعی و در اوج فعالیت و اثرگذاری جریان رسانهای اسلامهراس در غرب نگاشته شده و نامه دوم هم از موضع تبیین واقعیات و دعوت به تفکر و تامل در تناقضهای تمدن غرب بود، اما نامه سوم بهنوعی نتیجه عکس ۱۰سال تشدید فعالیت ضداسلامی غرب را نشان میداد که نوید بیداری وجدانها و ورق خوردن تاریخ را میداد.
بسیاری شاید آن روزها به آینده ایمان نداشتهاند و امروز را در خواب هم نمیدیدند. روزی که حضرت آیتالله خامنهای نامه اول را به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشت، کسی فکر نمیکرد که در مدت ۱۰سال، قدرتها و دولتهای غربی مجبور شوند پلیس خود را مامور سرکوب و پروندهسازی علیه جوانان خود کنند تا باقیمانده آبروی تمدن غرب را به حراج بگذارند.
«نزدیکی به قله» مفهومی عجیب نیست. همینکه از پرسش «از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تاخیری چند ده ساله بیدار و آگاه شود؟» در نامه اول، حالا در نامه سوم رسیدهایم به «شما در سمت درست تاریخ ایستادهاید…»، یعنی تا قله راهی نیست.