آگاه: مداخله هنرمندان یا به راهاندازی بازیهای سیاسی از هر نوع طنز و تمسخر یا تلاش برای ایجاد جریان و تاثیرگذاری گسترده اتفاق تازهای نیست. از دو سال گذشته و سلسله واکنشهای برخی در خلال ناآرامیهای داخلی که نتایج آن را امروز بهوضوح درباره هنرمندان ایرانی پیوسته به اپوزیسیون میبینیم، بر همه روشن شده است که مواضع اینچنینی درنهایت سرانجامی جز خروج از روند طبیعی فعالیت این هنرمندان و دور شدن از جایگاه منطقی و هر جایگاه دارای ارزشی میان افکار عمومی ندارد. نمونه بازیهای سیاسی و تلاشهای ناکاممانده پیش از این را میتوان در آنچه در فضای بینالمللی و داخلی بر افرادی چون گلشیفته فراهانی، اشکان خطیبی، حمید فرخنژاد، مهناز افشار و عدهای دیگر گذشت، دید. یعنی که این بازیها برای مخاطب ایرانی نخنما شده و کهنه است. علاوهبر آن نیز؛ این واکنش را از شخصی میبینیم که نقشی در حراج تهران، بازار چند ده میلیاردی آثار هنری تهران ایفا میکند و بهکلی از فضایی که درباره آن اظهار فضل میکند به دور است و درعوض در تحکیم سرمایهداری پسامدرنیزم فعلی ایفای نقش کرده و منافع زیادی را از این وادی کسب کرده است.
از سوی دیگر، واکنش حسین پاکدل بیش از آنکه جنبه سیاسی و جریانسازانه داشته باشد، هتاکی و اهانت به ارزشهایی است که هواداران و پاسداران میلیونی آن را از چندی پیش تاکنون در فضای مجازی و در خیابانها در تمامی شهرهای کشور دیدهایم. بر همه واضح است که تقابل و گرفتن موضع مخالف، آن هم با توهین و تمسخر به معنای واقعی کلمه، برابر با دشمنی با مردم است. شاکیان این هتاکی و مدافعان این ارزشها و حرمتها تنها قانون و مراجع نظارتی نیستند، بلکه میلیونها نفری هستند که در فضای مجازی و در خیابانها به احترام این شهدا برخاستند و تمامقد شهادت در مسیر خدمت را تکریم کردند.
پاکدل در حالی چنین موضع توهینآمیزی را منتشر میکند که سالیان زیادی است از عرصه حرفهای هنر نمایشی فاصله گرفته و در اجرای تلویزیون و رادیویی هم جایی نداشته، درصورتیکه شهید رئیسی در قامت ریاستجمهوری پیگیر جدی حل مشکلات و بهبود وضعیت معیشت و فعالیت کاری چنین افرادی بوده و در این مسیر هرگز لحظهای کوتاه نیامد.