آگاه: جماعت مزبور به نام عدالتطلبی، کامِ دیگری را میجویند و با اتصال به برخی از باندهای اقتصادی و سیاسی، بهصورت پروژهمحور بر سوژههایی خاص دست میگذارند. این افراد که در ادبیات سیاسی از آنان با عنوان «فعال توییتری پروژهبگیر» نیز یاد میشود، عمدتا در ازای دریافت پول یا امکانات و تسهیلاتی، اطلاعات ویژهای را که از کانونهای خاص به آنها رسیده، منتشر میکنند تا پیشبرنده منافع اقتصادی و سیاسی همان کانونهای عمدتا رانتی باشند.
شیفت گفتمانی؛ از فسادستیزی به پروژهبگیری
نکته قابلتامل آنکه، طیف مدعی عدالتطلبی، فعالیت خود را به اسم فسادزدایی و مبارزه با فساد آغاز کرد و از این طریق در افکارعمومی، کسب وجهه کرد اما بعد از مدتی، همان عدالتطلبان و فسادستیزان، شیفت گفتمانی کردند و با «دسترسی» و «پوششی» که پیدا کردند، «عدالتخواه پروژهای» شدند؛ در چنین اتمسفر و چارچوبی، دیگر برای آنها گزارشگری فساد و به قول خودشان «سوتزنی» موضوعیت نداشت، بلکه آنچه مهم بود تخریب شخصیت فردی بود که کانونهایی خاص، اطلاعاتی ویژه و گاهی طبقهبندیشده را درخصوص آن فرد برای انتشار در اختیارشان میگذاشتند و آنها را از مواهبی مستفیض میساختند.
حامیان مرموز و احتمالا قدرتمند
بهطور قطع، قضیهی «عدالتخواهی باسمهای» را نباید به چند چهره پروژهبگیر توییتری منحصر و محدود کرد؛ آنها نوک کوه یخ هستند و هر جا پول بیشتری باشد، اتراق میکنند؛ باید رد پشتپرده و حامیان و تزریقکنندگان آنها را جست؛ باید شناسایی کرد که طی سالهای اخیر کدام اشخاص و جریانها مورد هجمه و تعرض جماعت پروژهبگیر توییتری بودهاند و بررسی کرد که اهداف باندهایی که این اشخاص و جریانها را ترور شخصیت میکنند، چیست؟ باید حامیان مرموز و احتمالا قدرتمند پروژهبگیرهای مدعی عدالتطلبی را که با نقشههای دقیق و حسابشده پای در میدان میگذارند و در بزنگاههایی خاص، اطلاعات گاهی محرمانه را درخصوص اشخاصی خاص منتشر میکنند، شناسایی کرد.
مصادیق اقدامات و رفتار طیف «عدالتخواه پروژهای» که با بهاصطلاح افشاگریهایشان، گاهی موجبات هتک آبرو و حیثیت اشخاص را فراهم آوردند، بسیار است اما شاید اشاره به برخی از آنها خالی از لطف نباشد.
ماجرای فروردین ۱۴۰۱
در قضیهای که در فروردین ۱۴۰۱ رخ داد و به سیسمونیگیت معروف شد، فرد بهاصطلاح افشاکننده که از فعالان پروژهبگیر توییتری بود وقتی با این سوال افکار عمومی مواجه شد که اطلاعات سفر عادی اعضای خانواده یک مسئول آن هم با هواپیمایی معمولی چگونه به شما رسیده است؟ با ردیف کردن انواع و اقسام توجیهات و بهانهها و ردگم کردنها، در آخر مجبور شد بگوید این اطلاعات را فردی مطلع در فرودگاه امامخمینی(ره) به او داده است! البته افکارعمومی از پاسخ این فعال پروژهبگیر قانع نشدند و برایشان قابل تصور نبود که در نیمههای شب، یک فرد مسئول در فرودگاه امامخمینی(ره) که قاعدتا با ضوابط مرتبط با حفظ حریم خصوصی مسافران آشناست، به نامبرده زنگ زده باشد که «فلانی کجای کاری که خانواده فلان مسئول همین الان با چند دست کالسکه بچه از هواپیما پیاده شدند!»
بارقههای امید با احکام جدید در قبال پروژهبگیرها
قوه قضاییه طی روزهای اخیر از اجرای احکام قطعی مرتبط با برخی از چهرههای توییتری که در پوشش عدالتخواهی و فسادستیزی، مشغول تخریب و تخطئه وجهه افراد شاخص بودند خبر داده است؛ این افراد جملگی دارای شاکی خصوصی بودند و پس از محرز شدن مجرمانه بودن اعمال ارتکابی و گذراندن مراحل دادرسی، محکومیت دریافت کردند. صبا آذرپیک ۱۷شاکی دارد و پس از تجدیدنظرخواهی و رأی نهایی و قطعی دادگاه به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی (۱۱فقره)، به یک سال و دو ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
یاشار سلطانی نیز از همین طیف، بابت پنج فقره نشر اکاذیب به تحمل دو سال حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی و اعاده حیثیت از شکات از طریق عذرخواهی از ایشان در یکی از روزنامههای رسمی و بابت پنجفقره جرم افترا نسبتبه شکات به پرداخت جزای نقدی محکوم شده است. همچنین این فرد بابت جرم تهدید به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این در حالی است که روز یکشنبه نیز دادستانی تهران، علیاکبر رائفیپور را با عنوان اتهامی نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی احضار کرد. آنطور که مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرده است این فرد طی روزهای اخیر مطالبی را در فضای مجازی منتشر کرد که باتوجهبه گزارش ضابطان، پروندهای با عنوان نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی برای نامبرده تشکیل شد. رائفیپور البته بهدلیل داشتن گواهی پزشکی به مرکز قضایی مراجعه نکرد که اگر این امر تا سه روز دیگر ادامه یابد حکم جلب وی صادر خواهد شد.