آگاه: فیلم «جنگ داخلی» الکس گارلند، در واقع نوعی هشدار جناح دموکرات سینمای آمریکا و هالیوود درباره احتمال به قدرت رسیدن مجدد دونالد ترامپ است. به بیانی سینمای هالیوود قصد دارد پیشاپیش دورنمایی تیره و تار از وضعیت سیاسی و اجتماعی آمریکا بعد از نشستن رییسجمهوری پیشین آمریکا بر صندلی قدرت ارائه کند که مطابق آن این کشور احتمالا به سمت جنگ داخلی میرود. فیلم در سمت کسانی میایستد که ضد کاخ سفید و قدرت ترامپ شروع به شورش میکنند. «جنگ داخلی» برخلاف سنت سیستم آمریکا، نهفقط یک انسان یا عنصر فاسد که کل کاخ سفید و قدرت متمرکز واشنگتن را مورد حمله و هجمه قرار میدهد. اینکه در سینمای آمریکا از این منظر با چنین تصویر و ایدهای آیندهای نه چندان دور تا این حد تاریک و خونین به مخاطب عرضه شود، جالب توجه و بدیع است. آنچه کارگردان ازلحاظ سینمایی تلاش کرده ارائه کند، این است که طرفداران دونالد ترامپ را مشابه «زامبیها» در فیلمهای اینچنینی نشان دهد. این افراد مانند زامبیها در کنار جادهها پناه گرفتهاند و مردم معمولی را به گلوله میبندند و به قتل میرسانند و حتی از قتلعام آنها ابایی ندارند. فیلم نگاه ضد مرد رایج در سینمای معاصر آمریکا را هم در خود دارد. تقریبا همه کنشهای مثبت توسط دو شخصیت زن فیلم (لی اسمیت و جسی) انجام میشود. تنها مرد مثبت داستان هم روزنامهنگار مسن رنگینپوستی است که طبق سنت سالهای اخیر جناح دموکرات آمریکا و انعکاس آن در رسانه و بهخصوص سینما، مرد خوب فقط در چند حالت دیده میشود؛ یا مرد تیرهپوست یا پیر و سالخورده یا پسربچه یا در نهایت مرد سفیدپوستی است که گرایشهای خاصی دارد. علاوهبر آن، فیلم ازلحاظ سینمایی نکته و امتیاز ویژهای ندارد؛ چراکه نه شخصیتها به قوام لازم میرسند و نه روایت اما بهعلت قرابت موضوع با اتفاقات روز دنیای واقع و غافلگیری داستان که حتی به صحنه کشته شدن رییسجمهوری به دست نیروهای شورشی هم ختم میشود؛ بنابراین فیلم در آمریکا و در جهان با فروشی به نسبت خوب روبهرو شده است که این هم بهنوعی غافلگیرکننده است. فروش این فیلم تاکنون مرز ۱۴۰میلیون دلار را رد کرده و این در حالی است که هزینه ساخت آن درنهایت تا ۴۰میلیون دلار برآورد میشود.
۲۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰
آرش خوشخو ـ آگاه مسائل سینما / نویسنده و منتقد سینما