آگاه: مهشید عصار، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی پایان هفته گذشته اعلام کرد کودک ۶ساله دزفولی که از ناحیه سر و صورت و نقاط مختلف بدن بهوسیله سگ هار آسیب دیده بود، متاسفانه با وجود اقدامهای درمانی گسترده بر اثر ابتلا به ویروس هاری در بیمارستان علیاصغر تهران جان باخت. این خبر دردناک بار دیگر موضوع غذا دادن یا غذا ندادن به سگهای ولگرد را داغ کرد و مخالفان با این حادثه صدایشان بلندتر به گوش رسید.
«عبدالحسین وهابزاد» آگاه مسائل محیطزیست یکی از این افراد است که به آگاه میگوید: «از نظر اخلاقی وقتی به این موضوع پرداخته میشود دخالت در زندگی جانوران و درمان و غذا دادن آنها صحیح است. اما حالا به نظر میرسد در این زمینه آنقدر پیش رفتیم که احساس میکنیم حق داوری داریم. محیطبان در طبیعت طعمه را از دهان گرگ بیرون میکشد تا آهو را نجات دهد و این نشان میدهد تا چه حد انسان ذهنیت مداخلهگرایانه دارد.»
او ادامه میدهد: «دخالت در زندگی طبیعی حیوانات چه در شهرها و چه در خارج از مناطق مسکونی از نظر علمی کار صحیحی نیست و تبعات منفی حتی برای آن حیوان دارد.» او با اشاره به اینکه امروز میبینیم بعضی از مردم وقتی از سوپرمارکت خارج میشوند یک کنسرو تن ماهی برای گربهای که آنجا انتظار میکشد باز میکنند! چنین ادامه میدهد: «این افراطیگری هیچ ثمرهای جز وابستگی بیش از پیش این موجودات به انسان و خروج آنها از روند طبیعی زندگیشان ندارد.»
از سوی دیگر، ایمان ابراهیمی، کنشگر محیطزیست معتقد است نمیتوان در مقابل زجر و گرسنگی حیوانات بیتوجه باشیم و دخالت در طبیعت غذا دادن به حیوانات نیست، بلکه ویلا ساختن و نابود کردن اکوسیستمهای طبیعی است. او میگوید: «اگر زیستگاههای حیوانات تخریب نشود، آنها بهسمت مناطق شهری نمیآیند. باید با حفظ محیطهای طبیعی به حیوانات کمک کنیم تا تشویق به ماندن در زیستگاههایی شوند که از حیات وحش خالی شده است.»
به حیوانات شهری غذا ندهید
وقتی صحبت از غذارسانی به حیوانات میشود با دو دیدگاه کاملا متفاوت روبهرو هستیم. حامیان مدافع سفت و سخت غذا دادن به سگها و گربهها و پرندگان هستند؛ رفتاری که موردتایید کارشناسان نیست و بهشدت با آن مخالفاند. میان این افراد پوریا سرداری مواضع میانهای دارد. او اینطور حرفهایش را شروع میکند: غذا دادن به حیوانات وحشی و اهلی دو مقوله متفاوت است. یک بحث غذا دادن به حیاتوحش و حیوانات وحشی است که به آنها حیاتوحش شهری میگویند، مثل روباهها و پرندههایی که در سطح شهرها زندگی میکنند، یک بحث دیگر هم غذا دادن به حیوانات رهاشده در طبیعت است مثل سگها و گربهها که جزو حیات وحش نیستند. اینها حیوانات اهلیشده هستند که در طبیعت رها شدهاند و بهصورت آزاد زندگی میکنند. وقتی ما درباره غذادهی صحبت میکنیم، این دو مقوله با هم یکی میشوند.
او اضافه میکند: اولین نکته اینکه هرگونه غذا دادن به حیاتوحش شهری در تمام دنیا ممنوع است. دلیلش هم این است که رفتار آنها را تغییر میدهد و باعث افزایش تعارضات آنها با انسان میشود. همچنین غذادهی به حیوانات اهلی مثل سگ و گربههای رها باید ممنوع باشد، چراکه غذادهی بهدلیل اینکه دسترسی به منابع غذایی را بیشتر میکند و باعث افزایش جمعیت این جانوران شده است، درنهایت منجر به این میشود که زایمانهای بیشتری داشته باشند و تولههای بیشتری به دنیا بیاورند که خود این مسئله تعارضات را بیشتر میکند.
سرداری با بیان اینکه «دسترسی به غذای بیشتر، عامل رشد جمعیت سگها و گربههاست» ادامه میدهد: مطالعات مختلفی در کشورهای دیگر ازجمله استرالیا و آمریکا، نشان میدهد غذادهی به گربهها بههیچوجه روحیه شکارگری آنها را کم نمیکند. بسیاری از مردم میگویند ما به این گربهها غذا میدهیم تا پرندهها را شکار نکنند. نه، این ثابت نشده و خلاف آن دیده شده است. پس وقتی به آنها غذا میدهیم هم جمعیتشان بیشتر میشود و هم بهدلیل اینکه این حیوانات اهلی هستند و نسبت به حیوانات دیگر سازگارترند، در صورت غذادهی زیاد رشد بسیار سریعتری خواهند داشت، تعداد زیادی توله به دنیا میآورند و ممکن است همه نوزادان آنها هم به سن بلوغ برسند. یعنی این حیوانات بهخاطر سازگاری با انسان و فضای شهری رشد سریعتری نسبت به بقیه جانوران دارند.
او در حالی به این نکته اشاره کرد که در سالهای اخیر شاهد افزایش سگگرگ یا «گرگاس» هستیم. موجوداتی تهاجمی و باهوش که حاصل جفتگیری سگ و گرگ است. گرگاس نتیجه مداخله انسان در تعاملات سگ و گرگ است. به گفته کارشناسان، در طبیعت، امکان بهوجودآمدن گرگاس بسیار نادر است، زیرا گرگها حیواناتی سرزمینی و تکهمسر هستند. به این ترتیب، آنها معمولا به سگهایی که در نزدیکی آنها یا قلمروشان هستند واکنش خوبی نشان نمیدهند. درحالیکه سگها به خوردن تقریبا هر چیزی که در بشقابشان میگذارید روی خوش نشان میدهند اما گرگاسها گوشتخوار هستند و بر اثر گرسنگی به محیط زندگی انسان نزدیک میشوند و خوی وحشی خود را نشان میدهند.
لطفا به سگها و گربهها غذا ندهید
عارفه لطیف- آگاه مسائل محیط زیست
۱. غذارسانی به حیات وحش میتواند زندگی اجتماعی جوامع حیوانی را مختل کند. بسیاری از حیوانات برای اجتناب از شرایط سخت زمستانی یا دنبال کردن غذای موجود با تغییر فصل مهاجرت میکنند. اما مهاجرت میتواند یک مزیت مهم دیگر نیز داشته باشد. با اجازه دادن به حیوانات برای فرار از زیستگاههایی که در آن انگلها تجمع یافتهاند و با از بین بردن افراد آلوده که قادر به زنده ماندن در سفر نیستند، مهاجرت میتواند آلودگی انگل را در جمعیتهای حیوانی کاهش دهد. درحالیکه با غذارسانی به حیوانات و دسترسی آنان به منابع غذایی جدید، بهخصوص اگر در تمام طول سال در دسترس باشد، میتواند باعث شود برخی از حیوانات مهاجر در جای خود باقی بمانند و رفتارهای مهاجرتی آنان را با اختلال مواجه کند.
۲. غذارسانی به حیوانات انتقال بیماری را بین آنان و حتی بین انسان و حیوانات افزایش خواهد داد. این موجودات در معرض ویروسها و باکتریهای بیشتری قرار دارند و از آنجایی که از آنها مراقبت نمیشود، سیستم ایمنی آنها نیز ضعیف است. این بدان معنی است که آنها ممکن است بیمار شوند و آنچه را آنها را بیمار میکند به انسان منتقل کنند. غذادهی گروهی به حیوانات باعث گردهمایی آنان و افزایش احتمال سرایت بیماری و انگلها میان آنان میشود.
۳. غذارسانی به حیوانات احتمال شکار شدن آنان را افزایش میدهد. با غذارسانی طولانیمدت به حیوانات رفتهرفته واکنش ذاتی آنان نسبتبه شکارچی به واسطه اعتمادی که از غذارسانی انسان پیدا کردهاند کاهش مییابد و گمان میکنند هنگام نزدیک شدن به آنها غذایی در انتظار آنهاست.
۴. حیوانات بهدنبال غذارسانی متعدد پرخاشگر میشوند. حیوانات که با غذارسانی ما سریعا شرطی میشوند و در صورت غذارسانی نامنظم رفتارهای پرخاشگرانه یافته یا ممکن است حمله کنند.
۵. غذارسانی باعث برهمخوردن زنجیره غذایی طبیعی موجودات میشود. درواقع حیوانات طبق غریزه طبیعی خود به جستوجوی غذا رفته و با وابستگی غذایی خود به زنجیره غذایی بقا پیدا میکنند و با غذارسانی ما دیگر به جستوجوی غذا نرفته و توالی این زنجیره غذایی برهم میخورد و میتواند باعث بهخطرافتادن جان گونههای جانوری دیگر شود.
۶. غذارسانی ممکن است توانایی حیوانات را برای مقاومت در برابر خطرات محیطی افزایش دهد و در نتیجه باروری بالقوه آنها و جمعیت آنان افزایش یابد و زیاد شدن حیواناتی همچون سگ و گربه آسیب جدی به بقای سایر موجودات میزند (از جمله حمله دستهجمعی به موجودات دیگر.) برای مثال، گربههای ولگرد سالانه ۳.۱ الی ۴میلیون پرنده را در ایالاتمتحده آمریکا میکشند. همچنین با زاد و ولد روزافزون این موجودات باید کمبود سرپناه مناسب برای آنان یا افزایش احتمال مرگ ناشی از تصادفات جادهای را مدنظر قرار داد که خود مشکلاتی را به همراه دارد.
۷. غذا دادن به سگ و گربههای خیابانی رژیم غذایی آنان را با اختلال مواجه میکند و نظم اکوسیستم را به هم میزند. هر موجودی طبق ویژگیهایی زیستی و فیزیکیاش به انواع خاصی از مواد غذایی نیازمند است و در بسیاری از مواد غذایی انسانی میتواند تعادل تغذیهای آنان را بر هم زند. از طرفی، جمعیت گونههایی که سگ و گربهها بهصورت طبیعی و ذاتی آنان را شکار میکردند دچار تغییر میشوند؛ برای مثال، زمانیکه انسانها به گربههای خیابانی غذارسانی میکنند این گربهها دیگر به دنبال شکار موشها نمیروند و ممکن است در آینده جمعیت موشها در شهر افزایش یابد و مشکلآفرین شود.
۸. با وابستگی حیوانات به غذارسانی از جانب انسان آنان را به موجوداتی وابسته به انسان تبدیل کرده و رفتارهای جستوجوی غذا در آنان کمرنگ میشوند، پس در صورت تغییرات محیطی همچون زلزله، سیل و... یا نبودن شرایطی که انسان برای آنان غذارسانی کند با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
۹. در بین پستانداران موش و گربههای آزاد در صدر آسیبرسانترین موجودات جهان قرار دارند. آنها در نقش حیوانات مهاجم عمل میکنند و جالب است بدانید گونههای مهاجم در سراسر دنیا عامل انقراض ۱۴درصد از موجودات جهاناند و یکی از پنج عامل انقراض گونهها در جهان وجود گونههای مهاجم است. پس درحقیقت با غذارسانی به گربهها هم زادآوری گربهها افزایش یافته و هم بهدلیل شکار نشدن موشها ازسوی گربهها جمعیت موشها بقا پیدا میکنند و هردوی این موجودات بهعنوان مهاجم بقای سایز موجودات را به خطر میاندازند.
۱۰. زمانی که برای غذارسانی به حیوانات از مواد غذایی گوشتی استفاده میکنید انتشار گاز کربن دی اکسید را افزایش میدهید. گوشتخواری سگها و گربهها معادل حدود ۶۴میلیون تن دی اکسید کربن در سال تولید میکند، چراکه در مقایسه با رژیم غذایی گیاهی، گوشت برای تولید به انرژی، زمین و آب بیشتری نیاز دارد و پیامدهای زیستمحیطی بیشتری از نظر فرسایش، آفتکشها و ضایعات دارد.
همه پستانداران ممکن است هاری را منتقل کنند
مهشید عصار، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی دزفول بعد از جان سپردن کودک خردسال بر اثر گازگرفتگی سگ هار هشدار داد: امکان ابتلای هر حیوان پستانداری به هاری وجود دارد؛ ازاینرو ابتلای حیوانات خانگی به هاری دور از انتظار نیست و باید این حیوانات بهطور مستمر مراقبت و واکسینه شوند. بیماری هاری یک بیماری ویروسی است که از طریق بزاق حیوان هار منتقل میشود و بیشترین روش انتقال هاری به انسان از طریق گزش است. او شستوشو با آب و صابون و تمیز کردن زخم را مهمترین اقدام پس از گزش حیوان عنوان کرد و گفت: بعد از کمکهای اولیه باید فرد مصدوم به بیمارستان و مراکز بهداشتی منتقل شود تا واکسیناسیون و سرم هاری دریافت کند. معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی دزفول از تمام صاحبان حیوانات خانگی خواست علاوه بر جلوگیری از ارتباط آن حیوان در محیط و حیوانات بدون صاحب، نسبتبه واکسیناسیون حیوان خانگی خود اقدام کنند.
عدد
۱۸ هزار مورد حیوان گزیدگی (با میزان بروز ۳۵ در صدهزار نفر جمعیت) در سال ۱۳۶۶
۳۶۰ هزار نفر (با میزان بروز ۱۷۷ در صدهزار نفر جمعیت) در سال ۱۴۰۲
استان های پیشتاز گزیدگی
براساس آخرین وضعیت بروز حیوانگزیدگی در کشور، بیشترین میزان بروز در استانهای گلستان، اردبیل و تهران (۵۰۳ و ۳۹۸ مورد در صدهزار نفر جمعیت) و پس از آن استانهای خراسان شمالی و چهارمحال و بختیاری (۳۹۷ و ۲۹۲ مورد در صدهزار نفر جمعیت) بوده است.