محبوس زیر سنگ، در جست‌وجوی نان

در یک دهه گذشته ۴۳۰ معدنچی جان خود را از دست داده‌اند
۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۲

امیر گودرزی-خبرنگار گروه جامعه: هر روز صبح، نگاهی به آسمان می‌کنند و به امید دیدن دوباره روشنایی به عمق زمین می‌روند. در تونل‌های تنگ و تاریک با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند اما گاهی یک اشتباه، فاجعه‌ای را برای آنها رقم می‌زند. بی‌توجهی برخی معدن‌داران به اصول ایمنی باعث می‌شود کارگران در پی روزی حلال جان بدهند و بعد از هر حادثه تا مدت‌ها بحث ایمنی معادن مطرح شود اما متاسفانه خیلی زود هم ریشه ماجرا فراموش شود. در جدیدترین اتفاق نیز این بار معدنی روباز در استان مرکزی دچار حادثه شد تا چهار معدنچی زیر خروارها خاک و سنگ مدفون شوند.

آگاه: دو روز از ریزش یکی از معادن اطراف شازند و محبوس شدن چهار نفر می‌گذرد و تا کنون (زمان تنظیم این گزارش) دو جسد کشف و تلاش برای یافتن دو کارگر دیگر ادامه دارد، هرچند بعید است زنده باشند. چرا چنین حوادثی پرتکرار شده است؟ یک کارگر محبوس چه شرایطی را می‌گذراند و راه پیشگیری از این حوادث مرگبار چیست؟ با یکی از کارگران سابق معدن تماس می‌گیرم تا در این مورد گفت‌وگو کنیم.
حسن رهجو سال‌ها در کارگاه‌های استخراج معدن‌کار کرده و حوادث کوچک و بزرگ زیادی در ده‌ها متری زیر زمین به چشم دیده است. به همین دلیل هر بار در هر جای کشور کارگری زیر آوار می‌ماند یا جانش را از دست می‌دهد، نمکی روی زخم او پاشیده می‌شود. او به آگاه می‌گوید: «هر حادثه معدنی که رخ می‌دهد نه‌تنها من، بلکه دل همه کارگران معدن را به درد می‌آورد. کار در معدن به‌خودی‌خود طاقت‌فرساست و در شرایطی که تجهیزات و امکانات کافی وجود ندارد مرگ‌آور می‎‌شود.» او برای اثبات نبود ایمنی در معادن می‌گوید: «در یک ماه اخیر چهار حادثه در چهار معدن مختلف در استان کرمان رخ‌داده که در هر حادثه یک کارگر جان خود را از دست داده است.»
به گفته رهجو، وسایل و تجهیزات کار در معادن فرسوده است یا اصلا وجود ندارد! او دراین‌باره می‌گوید: «ایمنی باید اولویت کار در معادن باشد؛ اما در این شرایط در درجه آخر اهمیت هم جا نمی‌گیرد. نبود نظارت کافی به این وضعیت دامن می‌زند و باعث می‌شود کارفرما فکری برای حل مشکلات ایمنی نکند.»

حادثه در معدن روباز نادر است
او با اشاره به‌اتفاق معدن شازند و اینکه تاکنون حادثه منجر به فوت کارگر در معادن روباز رخ نداده است، چنین توضیح می‌دهد: «معدن شازند یک معدن روباز است که حوادثی مانند ریزش آوار و محبوس شدن کارگران در چنین معدنی هرگز رخ نمی‌دهد. رعایت ایمنی در این معادن بسیار آسان‌تر از معادن زیرزمینی مانند معدن زغال‌سنگ است؛ بنابراین می‌توان گفت در معدن شازند یک معدن شن و ماسه روباز است حتی کوچک‌ترین نظارتی وجود نداشته که کارگران این‌طور ناشیانه زیر تپه را خالی کردند و باعث ریزش شده است. بی‌تردید اگر مهندس ایمنی آنجا حضور داشت یا حتی گهگاهی هم سر می‌زد بروز چنین حادثه‌ای غیرممکن بود.» او توضیح می‌دهد: «در معادن استخراج زغال‌سنگ امکان ریزش خیلی زیاد است و حتی می‌توان گفت اجتناب‌ناپذیر است. اما در معدن شن و ماسه شازند این حادثه در پی اقدامات غیراصولی و خالی‌کردن زیر تپه از روزها قبل رخ داده است. به همین دلیل می‌گویم کوچک‌ترین نظارتی وجود نداشته است.»
رهجو تاکنون تجربه محبوس شدن در معدن را ندارد؛ ولی بارها از نزدیک شاهد چنین حوادثی برای همکاران بوده است. او می‌گوید: «۹۰درصد کارگرانی که در معدن محبوس می‌شوند شانس زنده ماندن ندارند. ریزش آوار یا گازگرفتگی منجر به مرگ این افراد می‌شود ولی در برخی موارد افرادی جان به در می‌برند. سال۱۳۸۸ یکی از کارگاه‌‍‌های استخراج ریزش کرد و دو همکاران ما محبوس شدند. متاسفانه یکی از آنها فوت کرد اما موفق شدیم دیگری را بعد از ۴۸ساعت نجات دهیم. او دو روز را در فضایی بسیار کوچک پناه گرفته بود که زیر خاک و زغال‌سنگ دفن نشود.»
به گفته او، چنین مواردی نادر است و بیشتر محبوس‌شده‌ها زنده خارج نمی‌شوند. رهجو که اکنون عضو شورای حل اختلاف کارگران در کوهبنان کرمان است و به همین دلیل هنوز با معدنچی‌ها در ارتباط است، چنین ادامه می‌دهد: «کارگری که محبوس شود معمولا به زنده‌ماندن فکر نمی‌کند. او می‌داند که مرگ تدریجی در انتظارش است و در شرایط دردناکی قرار می‌گیرد. جایی که معمولا کارگر محبوس می‌شود فضایی بیشتر از یک متر در یک متر نیست و خود این شرایط مرگبار است. او مرگش را حتمی می‌داند، مگر معجزه‌ای جانش را نجات دهد.»

شرایط ترسناک است
رهجو توضیح می‌دهد به‌دلیل وجود گازهای قابل‌انفجار و اشتعال کارگران معدن نمی‌توانند از هیچ وسیله الکترونیکی مانند موبایل استفاده کنند و به همین دلیل هنگام محبوس شدن هیچ‌گونه ارتباطی با خارج ندارند: «شرایط ترسناکی است و گذشت زمان بسیار کند می‌شود. به همین دلیل است که معدنچی هیچ‌وقت ساعت‌مچی نمی‌بندد.» او در توضیح بیشتر می‌گوید: «زمانی که حادثه‌ای رخ دهد و کارگر در معدن محبوس شود اگر ساعت‌مچی داشته باشد زمان بسیار کند می‌گذرد که حتی به گفته آنهایی که چنین تجربه‌ای دارند گذر زمان متوقف می‌شود. به همین دلیل ساعت در چنین شرایطی عذاب‌آور است اما اگر ساعت همراه نداشته باشند راحت‌تر می‌توانند انتظار را تحمل کنند چون اصلا نمی‌دانند چه روز و چه وقتی است.»
به گفته این کارگر قدیمی معدن، معدنچی که زیر آوار می‌ماند تنها امیدش به پیکور است که در دست دارد. «کارگر محبوس تنها صدایش همان پیکور (چکش تخریب) است که در اختیار دارد. او با فشردن کلید این دستگاه صدایی تولید می‌کند که امیدوار است به گوش افرادی برسد که روی زمین هستند. این دستگاه می‌تواند صدایی ایجاد کند که تا حدود چهار تا پنج‌متری شنیده می‌شود. این تنها ارتباط کارگر محبوس با دنیای خارج است.» به باور او، کارگران معدن همه این شرایط را تحمل می‌کنند تا عده‌ای جیب‌شان را از منابع طبیعی پر کنند.

پیرمردهای معدنچی زودتر می‌میرند
او یکی از دلایل افزایش تلفات جانی در معادن را بالارفتن سن کارگران می‌داند و در این مورد توضیح می‌دهد: قبلا معدنچی‌ها با ۱۵سال کار بازنشسته می‌شدند و به همین دلیل میانگین سنی آنها زمانی که مشغول به‌کار بودند ۲۰ تا ۳۰سال بود اما از سال۸۸ تقریبا کارگر جدیدی استخدام نشد و همان افراد هنوز کار می‌کنند.
به گفته او، بسیاری از کارگران به‌دلیل اینکه بیمه آنها ازسوی کارفرما کاملا لحاظ نشده یا اصلا رد نشده است نتوانسته‌اند بازنشسته شوند و با وجود سن بالا هنوز کار می‌کنند.
رهجو می‌گوید: «قبلا جوان‌ها در معدن کار می‌کردند که در صورت بروز حادثه چابک بودند ولی الان میانگین سنی کارگران معدن حدود ۵۰سال است. بالارفتن سن معدنچی‌ها حوادث جانی را افزایش می‌دهد چون کارگران میانسال هنگام بروز حوادث توان کافی برای فرار و نجات جان خود را ندارند.» رهجو تاکید می‌کند: «فردی که ۱۵سال در معدن کار می‌کند فرسوده و از کارافتاده است و اگر مجبور باشد بعد از این زمان باز هم در معدن کار کند بسیار در معرض خطر خواهد بود.» این کارگر سابق معدن یادآوری می‌کند: «یک کارگر ۵۰ساله معدن که از ۲۰سالگی روزی هشت ساعت در کارگاه استخراج کار کرده است، پیرمردی فرتوت به نظر می‌رسد که گاهی در انجام کارهای زندگی روزمره‌اش هم ناتوان است.»

رعدوبرق جمعه، عامل ریزش یکشنبه


لطف‌الله پرندین، فرماندار شازند درخصوص علت وقوع حادثه ریزش معدن، گفت: دو فرضیه در خصوص ریزش معدن وجود دارد که دلیل اول انفجار روز گذشته در این معدن و دلیل دوم رعد و برق‌های سنگین روز جمعه در منطقه بوده که این دو علت به همراه شیب تند کوه باعث وقوع حادثه شده است؛ البته این منطقه روی گسل نیز قرار دارد و بارها تاکید شده که بهره‌برداری بی‌رویه از معدن انجام نشود. فرماندار شازند با بیان اینکه علت دقیق وقوع حادثه پس از بررسی‌های دقیق کارشناسی توسط مراجع ذی‌ربط مشخص خواهد شد، خاطرنشان کرد: حجم آوار و سنگ‌ها بسیار بالاست به‌طوری‌که برخی سنگ‌هایی که ریزش کرده حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰تن هستند.

مهمترین و بزرگ‌ترین حوادث معدنی در ایران
مهمترین و بزرگ‌ترین حوادث معدنی در ایران مربوط به دهه۹۰ است. انفجار معدن یورت زمستان آزادشهر استان گلستان در تاریخ ۱۵آبان ۹۶ به‌عنوان یکی از فاجعه‌بارترین حوادث معدنی در کشور بود که موجب کشته‌شدن ۴۳نفر شد. در پنج‌ماه نخست سال۱۳۹۹ نیز ۲۰معدنچی در ۱۳معدن جان خود را از دست دادند. در دهه۹۰ بیش از سه‌هزار حادثه در معادن کشور رخ داده است که موجب آسیب‌دیدگی حدود ۱۳هزار کارگر و کشته‌شدن بیش از ۴۳۰معدنچی شده است. ۸۰درصد حوادث معادن مربوط به معادن کوچک هستند. معادن سنگ تزیینی و زغال‌سنگ، حادثه‌سازترین معادن کشور به شمار می‌روند.


۲۳ آذر سال ۱۳۸۹: ریزش معدن اشکلی در منطقه هجدک‌راور در عمق ۶۰۰متری تونل شماره یک و محبوس شدن پنج کارگر در داخل تونل، به‌عنوان یکی از حوادث مهم بود که در ساعات اولیه تنها جسد یکی از کارگران، ۱۳روز بعد دو تن و ۱۱۴روز بعد جسد دو تن دیگر پیدا شد.

۲۸ آذر ۱۳۹۱: هشت معدنچی در جریان انفجار معدن زغال‌سنگ طبس کشته شدند. در این حادثه ۱۳کارگر وارد تونل شدند که متاسفانه پنج نفر سالم و هشت نفر دیگر جان خود را از دست دادند، دلیل اصلی حادثه ریزش معدن، تصاعد گاز متان و انفجار حفره گازی بود.
یکم اسفند ۱۳۹۲: در انفجار گاز معدن زغال‌سنگ چشم‌پودنه شهرستان کوهبنان در شمال استان کرمان نیز سه نفر کشته و ۶نفر مصدوم شدند.
۱۶تیر ۱۳۹۳: انفجار در معدن گرانیت قرمز قلعه خرگوشی اردکان واقع در شمال‌شرق این شهرستان پنج کارگر را به کام مرگ کشاند. در این حادثه شماری از کارگران به انبار مواد منفجره معدن وارد شدند و یکی از کارگران با بی‌احتیاطی ته‌سیگارش را روی یکی از محموله‌های فسفر انداخته بود که درنهایت باعث انفجار در این معدن شد.

۱۸ مرداد ۱۳۹۳: ناامن بودن معدن زغال‌سنگ کیاسر در مازندران باعث مرگ دو معدن‌کار براثر گازگرفتگی شد، البته این حادثه دو مصدوم هم داشت.
۱۸بهمن ۱۳۹۵: انفجار در واحد مولیبدن معدن مس سرچشمه کرمان باعث مرگ یک کارگر و مجروح شدن پنج کارگر دیگر شد. این کارگران در حال برش‌کاری بودند که کپسول اکسیژن منفجر شد.
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶: در معدن زغال‌سنگ زمستان یورت آزادشهر در استان گلستان انفجار باعث مرگ ۴۳ نفر و مصدوم شدن ۸۳ نفر در این معدن شد.
۳۰ آبان ۱۳۹۷: یک کارگر ۵۴ساله در اثر ریزش معدن زغال‌سنگ کلاریز واقع در منطقه معدنی طزره زیرمجموعه شرکت معدن زغال‌سنگ البرز شرقی جان خود را از دست داد و در این حادثه سه‌نفر نیز مصدوم شدند.
۲۸ فروردین ۱۳۹۸: متاسفانه هفت نفر از کارگران ذوب چناران به علت حادثه نقص فنی در دستگاه ذوب در این کارخانه دچار سوختگی شدند.
۳۰ آبان ۱۳۹۷: ۱۱کارگر معدن بر اثر اتصال کابل‌های داخل تونل معدن زغال‌سنگ سوادکوه مسموم و روانه بیمارستان شدند.
۱۶ تیر ۱۳۹۸: انفجار معدن سرمک ملایر به‌دلیل انتشار و تجمع گاز در یکی از کوره‌های این واحد صنعتی، فوت دو  معدنچی و زخمی شدن یک نفر دیگر را رقم زد.
۲۵مهر ۱۳۹۸: به‌دلیل ریزش آوار در عمق ۲۰۰متری معدن سامان کاوش طبس دو کارگر این معدن جان خود را از دست دادند.
۲۰ و ۲۷ آذر ۱۳۹۸: حفاری غیرمجاز و ریزش معدن سرب و روی آلبلاغ اسفراین باعث مرگ دو کارگر شد. سال۹۸ این معدن هفت بار ریزش کرد و بر اثر آن ۶کارگر نیز جان خود را از دست دادند.
۱۶دی ۱۳۹۸: در معدن کلاته رودبار استان سمنان در واحد دپو و جمع‌آوری زغال‌سنگ شهر کلاته رودبار یک کارگر براثر سقوط در قیف زغال‌شویی جان خود را از دست داد.
۱۹ بهمن ۱۳۹۸: دو کارگر معدن زغال‌سنگ تاشکوییه شهرستان بافق بر اثر گازگرفتگی فوت کردند.
۱۳ تیر ۱۳۹۹: در جریان حادثه گازگرفتگی تونل معدن قیر طبیعی «هواربزه» در گیلانغرب یک کارگر کشته و ۶کارگر مجروح شدند.
١١ اردیبهشت ۱۴۰۰: در تونل شماره٤٢ معدن بزرگ طزره به‌دلیل ریزش ناگهانی سقف کارگاه، دو کارگر دچار حادثه و محبوس شدند و پس از حدود ۱۳۰ساعت، پیکر این دو معدنچی از زیر آوار خارج شد.