آگاه: برگزاری میزگرد تخصصی در این دوره را میتوان حرکتی بدیع در برنامههای انتخاباتی صداوسیما در نظر گرفت، بهجز آنکه در سال۱۳۷۶ و در هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری یک دسته نشستهای تخصصی با حضور همه نامزدهای آن دوره به شکل ضبط شده، پخش شده است. این برنامهها به کیفیت و شفافیت آنچه در این دوره میبینیم نبودند و تا این حد امکان گفتوگوی بیپرده را فراهم نمیکردند. به نظر میآید صداوسیمای ملی در برگزاری برنامههای انتخاباتی با تجربه انتقاداتی که در دوره پیشین دریافت کرد، رویکردی جدید در پیش گرفته است تا از فضایی منفعل در این زمینه خارج شده و به سمتوسوی دیگری قدم بردارد و نقش فعال و پویایی در محکزنی و تصمیمگیری مخاطب با معیارهای کارشناسیشده و شفاف ایفا کند.
نکته مهم در برگزاری این میزگردهای تخصصی این است که نامزدها پیش از شرکت در آن از سوالاتی که قرار است با آن مواجه شوند اطلاعی ندارند و این موجب میشود تا علاوهبر ارزیابی پاسخی که ممکن است به هر سوال بدهند، با نوع مواجههای که با سوال و سوالکننده از خود نشان میدهند نیز، اطلاعات خوبی به مردم درباره مدیریت و برخورد با موقعیتهای مختلف بدهند. علاوه بر آن، رسمیت بخشیدن و هدایت گفتوگو در این میزگردها تحت عناوین و موضوعات تخصصی موجب میشود تا فضای آن از بیان حرفهای معمول انتخاباتی و مردمپسند فاصله گرفته و در عوض به مخاطب دادههایی واقعی و قابل استناد دهد. با آنکه پیش از این نیز رسانه ملی مهمترین بستر برای تبلیغات و ایجاد شناخت در مخاطب نسبت به نامزدها بود اما امسال با وجود پیشبینیناپذیر بودن انتخابات در برههای غیرمعمول، درنهایت با راهبردی نو و کارآمد، صداوسیما تا به این لحظه توانسته است مخاطب را به شناختی نزدیک به واقع هدایت و راهنمایی کند.
ارتباط نزدیک مخاطب با میزگرد فرهنگ
علاوهبر آنچه گفته شد، میزگردهای فرهنگی بسیار بیش از دیگر میزگردهای تخصصی دیده شد و حتی تا حدی فضا را برای دیده شدن دیگر میزگردها تنگ کرد. اینکه اغلب سوالات طرحشده در آن در حوزه موضوعات فرهنگ عمومی قرار میگیرند و مخاطب عام هر روزه با آن سروکار دارد و در فضای مجازی درباره آن اظهارنظر میکند در دیده شدن این پرسشها و پاسخهای نامزدها بیش از همه تاثیر داشت. بخشی از انتقادات به سوالهای فرهنگی مربوط به همین بعد از آنهاست که بیش از همه آن را پوپولیستی و زیاده پیشپاافتاده میخواند. بااینحال از نظرات مقابل و بحثهای شکل گرفته در فضای مجازی از سوی کاربران معمولی اینطور به نظر میآید که اینها بخشی از سوالاتی بودهاند که برای مخاطب عام و رأیدهندهها ایجادشده و معنا دارند.
همچنین، با آنکه یکی از اصلیترین مسائل و دغدغههای مردم در شرایط فعلی موضوع اقتصاد و نیز تا حدی سیاست است اما مخاطب به شکلی با این موضوعات ارتباط برقرار نمیکند که بتواند گفتوگویی تخصصی را در این زمینهها هنگامی که خودش نگاه تخصصی ندارد کامل درک کرده و به نکات ریز و راهبردی آن پی برد. مضاف بر اینکه رویکردهای کارشناسان در دو میزگرد تخصصی دیگر یعنی اقتصادی و سیاسی، آنطورکه در میزگرد فرهنگی اتفاق افتاد منطبق بر دیدگاههای مخاطب معمولی نبود و بیشتر در سطح مدیریت کلان و راهبردهای کلی اقتصادی و سیاسی بود. از این رو مخاطب کمتر آن را در تجربه زیسته و دایره ادراک خود یافته و به تبع آن کمتر به آن ورود میکند.
بیش از همه بعد از پخش قسمتهایی از این میزگردها، سوالهای چالشی حسین انتظامی در میزگرد تخصصی فرهنگی در رسانههای رسمی و فضای مجازی دیده شد و بازخوردهای متفاوتی نیز گرفت. انتظامی، در صفحه مجازی خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «از صداوسیما برای آنکه هیچ محدودیتی برای اظهارات کارشناسان مدعو به میزگردها ایجاد نکرد، ممنونم.» در ادامه این اظهارنظر و بعد از دیده شدن قسمتهای پخششده میزگردهای تخصصی فرهنگی و دست به دست شدن ویدیوهای بخشهایی از آن در این فضا واکنشهای بیشتری را برانگیخت و بهدنبال آن، نظرات مثبت و منفی زیادی منتشر شد. علاوه بر آن نیز، شهاب اسفندیاری و الهام یاوری در طرح و پیگیری شفاف موضوعات تا حصول نتیجه در این میزگردها اهتمام ورزیده و هر کدام از زاویه دید خود توانستند تا حدی گفتوگوی راهگشایی را برای مخاطب عام ایجاد کرده و در ارزیابی او نسبت به انتخاب اصلح نقش مثبتی ایفا کنند.
درباره کارشناسان میزگرد فرهنگ
حسین انتظامی | او از فعالان رسانهای و دبیر کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات است. تحصیلاتش در دو مقطع اولیه در رشته مهندسی شیمی و زیررشتههای آن و مقطع دکتری را در رشته مدیریت استراتژیک و در دانشگاه عالی دفاع ملی به پایان برده است. او در جایگاههای دیگری چون سخنگوی شورای عالی امنیت ملی و نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات کشور برای هفت دوره متوالی از سال۱۳۸۳، معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم، عضویت در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه قانون جرائم رایانهای از اوایل دهه90 و سرپرستی سازمان سینمایی کشور در سال۱۳۹۷ را برعهده داشته است.
الهام یاوری | او فارغالتحصیل مقطع دکتری رشته مهندسی صنایع از دانشگاه برکلی آمریکا، مدیرکل برنامهریزی و نظارت معاونت سرآمدان بنیاد ملی نخبگان، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و ریاست سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) را در کارنامه دارد.
شهاب اسفندیاری | تحصیلات او در رشته نظریه انتقادی و مطالعات فیلم از گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه ناتینگهام است. او در کارنامه عناوینی چون استادیاری در دانشکده سینما-تئاتر دانشگاه هنر و مدیر گروه سینما در همین دانشگاه، مدیریت بخش علمی و آموزشی جشنواره بین المللی فیلم فجر در سال۱۳۹۵، عضویت در شورای بازبینی فیلمهای سینمایی، مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه تهران و مدیریت امور تامین برنامه شبکه اول سیما را دارد و هماکنون نیز از سال ۱۳۹۶عهدهدار ریاست دانشگاه صداوسیماست.
پاسخی برای نقدها یافت نشد
بعد از آنکه توجه عمومی بهسوی میزگردهای فرهنگی و سوالهای جنجالبرانگیز کشیده شد، بسیاری از افراد حوزه رسانه و مطبوعات، فرهنگ و جامعهشناسی انتقادهایی را نسبت به این رویکرد سوالها و طرح مسائلی با بنمایه ترندهای فضای مجازی و تاحدی در اولویت قرار دادن مسائل بدون در نظرگیری فرآیندهای اجرایی و قانونی آن ازسوی حسین انتظامی مطرح کردند. ما برای دریافت پاسخی از سوی انتظامی چندین بار با او تماس گرفتیم که در نهایت جوابگوی ما نبودند.
در فضای مجازی چه گفتند؟
کاربران در فضای مجازی از هر طیفی درباره سوالهای چالشی حسین انتظامی نظرات متفاوتی داشتند که در ادامه به چند مورد اشاره میشود:
محمد فاضلی، جامعهشناس نوشت: یک نفر آدم عاقل و بدون لکنت زبان به نام حسین انتظامی بهعنوان کارشناس بخش فرهنگ، پرسشهای روشن و معقولی از نامزدها میپرسد.
آزاده مختاری، روزنامهنگار نوشت: وقتی یک فرد، حرف ملت را بیتعارف و رودررو با دولتمردان میزند و از مطالبه حق مردم در برابر جوابهای گاه دور از منطق و علم جنگجویان صندلی ریاستجمهوری کوتاه نمیآید، در بین اقشار مردم ارزشمند میشود.
طاهریان، دانشجوی دکتری مدیریت رسانه نوشت: سوال انتظامی از نامزد انتخاباتی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی نهتنها کارشناسانه نبود که بسیار سخیف و بچگانه بود. شأن کارشناسی را حفظ کنید.
کاربر دیگری با عکسی از حسین انتظامی نوشت: این شما و این بازنده اخلاق در مناظرات.
دیگری نوشت: او بهتنهایی سطح میزگردها را پایین میآورد. سوالها مشابه گفتوگوهای توی تاکسیهاست.