آگاه: قدرت از مفاهیم اساسی سیاست است. برخی آن را موضوع اصلی علم سیاست دانستهاند. قدرت سیاسی بهمعنای تاثیرگذاری بر دیگران و تسخیر اراده دیگران است؛ بنابراین، هر جا که اراده یکی بر دیگری اعمال میشود، وارد محدودهای به نام سیاست شدهایم. قدرت فینفسه امری نسبی است و همواره قدرت یکی با دیگران مقایسه میشود و ممکن است نسبت به یکی ضعیف و به دیگری قوی محسوب شود. فراتر از آن قدرت همواره در سیاست امری تعاملی است و در ارتباط با دیگری شکل میگیرد و موجودیت و فعلیت پیدا میکند. هر کنشگر و دولتی میکوشد تا دیگری را به رفتن به راه خود که متضمن منافع خود است، رهنمون و وادار کند. این امر بهدلیل ارزشهای کمیاب در سیاست رخ میدهد و اینکه بازیگرانی قانع به حق خود نیستند و میکوشند تا با ظلم به دیگری، سهم خود از ارزشهای کمیاب را افزایش دهند؛ بنابراین، حتی اگر جمهوری اسلامی بازیگری اخلاقی باشد، باز هم با زیادهطلبی آن قدرت ستمگر و ظالم مجبور به افزایش قدرت خود است تا بتواند در قبال آن دولت قدرتمند و غیراخلاقی و ظالم ایستادگی کند. از اینجاست که قویشدن، حتی برای سیاستمداران و دولتهای اخلاقمدار مانند جمهوری اسلامی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. ایران قوی همواره راهبرد اساسی ایران در طول ۴۰سال گذشته بوده است. هر ملتی اگر استقلال، سرافرازی، استفاده از منابع حیاتی بر مبنای اراده خود و ایستادگی در مقابل خواستههای دیگران را میخواهد، باید قوی باشد. (برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان ۱۴۰۰/۱۲/۱۹)
قدرت امری مرکب است. قدرت انواعی دارد ولی معمولا آن را به دو بخش قدرت سخت و قدرت نرم گونهشناسی میکنند؛ البته قدرت هوشمند شامل هر دو بخش قدرت نرم و قدرت سخت بهطور ترکیبی و توأمان است. قدرت سخت شامل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک؛ منابع طبیعی و انرژی؛ قدرت نظامی و دفاعی؛ قدرت اقتصادی و نفوذ منطقهای و عمق راهبردی قدرت نهادی و سیاسی و نفوذ در سازمانهای منطقهای و بینالمللی است. قدرت نرم هم به قدرت اقناع و منطق جذاب و تاثیرگذاری سبک فکری و زندگی و فرهنگی یک کشور برای سایر کشورها و بازیگران اطلاق میشود. فرهنگ و سبک زندگی و منطق جذاب و تاثیرگذار بر دیگر ملتها از دیگر بازوهای قدرت ملی است. (همان) جذب ملتها برای هر کشوری، عمق راهبردی ایجاد میکند. انسجام درونی و آگاهی و بصیرت یک ملت از عناصر قدرت نرم است. معمولا وقتی قدرتهای ستمگر از راهکارهای سخت مثل حمله نظامی و جنگ اقتصادی به نتایج دلخواه خود نمیرسند، آنگاه به راهکارهای نرم برای این منظور اقدام میکنند و بر فریفتن و اغوای مردم و جنگ نرم متوسل میشوند؛ گاه نیز بهطور توأمان هم بر جنگ اقتصادی و هم جنگ رسانهای تمسک میجویند. اینجاست که قدرت مقابلهای ما هم باید ترکیبی از قدرت سخت و نرم بهطور توأمان باشد و مفهوم قدرت مرکب معنادار میشود.
عناصر و ارکان قدرت مرکب ملی، یک کل بههمپیوسته است و یکدیگر را تکمیل میکنند. تقویت همزمان همه سبدهای قدرت ملی ضروری است. قدرت مردم و اراده عمومی ملت یک کشور نباید تضعیف شود. به همین دلیل است که حضور حداکثری مردم در مواقع حساس انتخابات بسیار مهم است، زیرا به افزایش قدرت ملی میانجامد. جهانیان متوجه میشوند که نظام از پشتوانه مردمی برخوردار است. کشوری که در سیاست داخلی از انسجام ملی برخوردار باشد در سیاست خارجی هم میتواند قوی ظاهر شود، زیرا سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. قدرت علمی و تبدیل علم به کاربستهای عملی، یعنی فناوری هم بخشی دیگری از قدرت ملی است. دانش و تکنولوژی هستهای از همین زاویه قابل درک است. قدرتهای موجود میکوشند آن را در انحصار خود داشته باشند تا دیگران همواره تا ابد به آنان نیازمند و وابسته باشند؛ به عبارت دیگر، میکوشند توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی خود را نهادینه و ابدی کنند و دیگران را در موضع ضعف ثابت نگاه دارند. از دست دادن قدرت و علم و دانش هستهای، تضعیف قدرت ملی را بهدنبال دارد. تاکید رهبر انقلاب بر دانشبنیان بودن تولیدات صنعتی و کشاورزی هم از همین گزاره ناشی میشود که علم، قدرت میآورد. صرفنظرکردن از توان نظامی و دفاعی و موشکی نیز بخشی حیاتی از قدرت ملی مرکب است. این موضوع را ایرانیان در دوران دفاع مقدس هشتساله با تمام سلولهای بدن خود احساس کردند؛ درحالیکه دهها کشور و تمام قدرتهای بزرگ از عراق حمایت میکردند، ایران اسلامی را در محدودیت شدید امکانات دفاعی قرار دادند. اکنون ایران با قدرتداشتن بنیاد نظامی و دفاعی جوانان مومن و مبتکر خود و با کمترین هزینه نظامی به قدرت بازدارندگی فعال رسیده است؛ درحالیکه آنان طبق برنامه کشورهای افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و سودان را در مورد تهاجم ویرانگر قرار دادهاند، از آسیبزدن به ایران کاملا ناکام ماندهاند. آنان با کمال وقاحت و شگفتی میکوشند قدرت دفاعی و موشکی و بازدارندگی را با مذاکرات سیاسی از ما بگیرند تا هر وقت اراده کردند همچون سایر کشورهای منطقه به ایران حمله کنند.
قدرت منطقهای ایران هم بخش دیگری از قدرت مرکب ملی است. ایران بعد از دوران امپراتوری هخامنشی، اولین بار عمق راهبردی خود را تا مدیترانه گسترش داده است. این کار را نه با اتحاد استراتژیک با دولتها که با منطق جذاب، عقلانی و اخلاقی خود پیش برده است. برخلاف آمریکا که متحدان خود را در روز مبادا و نیاز تنها میگذارد، ایران وفاداری خود به متحدان خود را در منطقه بارها به اثبات رسانده است. این قدرت منطقهای حقمدارانه، مردمپایه و مومنانه است. این قدرت منطقهای هم همواره دشمنان طمعورز برای تهاجم به ایران را آزار داده و فلج تصمیمگیری آنان در محاسبات خصمانه علیه ایران را بهدنبال داشته است.
بخشی دیگر از قدرت مرکب ملی، قدرت الهی است. قدرت بر مبنای هستیشناسی و معرفتشناسی اسلامی، در قدرت محسوس و مادی محدود نمیشود؛ چون جمهوری اسلامی ایران، دولتی حقمدار است و بر مبنای آموزههای اسلامی و عدالت محوری عمل میکند. مطابق با وعدههای تخلفناپذیر قرآنی «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم» مشمول امدادهای ماورایی هم قرار میگیرد و بارها این امر در دوران دفاع مقدس و سایر عرصهها، تجربه زیسته رهبران و مردم شده است. نظام خلقت نسبت به کارزار سیاستمداران ستمگر و عادل بیطرف نیست. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کنار کارگزاران محسن و نیکوکار است؛ مانند همان سالی که طوفان شن صحرای طبس در تهاجم آمریکای کارتر در کنار ایران قرار گرفت.
۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۹
دکتر ابراهیم برزگر ـ استاد علوم سیاسی و عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی