آگاه: ارزش پول ملی در واقع قدرت خرید اسکناسی است که در دست مردم است یا اعتباری که در بانک دارند. اگر فرد بخواهد کالاهای داخلی را خرید کند، مهمترین شاخص برای سنجش ارزش پول ملی شاخص عمومی قیمتها یا تورم است. هر قدر تورم بیشتر شود، ارزش پولی ملی کاهش پیدا میکند و بالعکس. همچنین اگر فرد بخواهد پولش را در خارج از کشور خرج کند (مثلا با سفر خارجی) یا کالاهای مصرفی وارداتی را بخرد، مهمترین شاخص برای سنجش ارزش و قدرت خرید پولش، نرخ ارز در بازار غیررسمی خواهد بود. برخی رسانهها ادعا میکنند ارزش پول ملی ما ایرانیان در دنیا در رتبه آخر قرار دارد. آیا این گزاره صحیح است!؟ همچنین در مورد بالا بردن ارزش پول ملی نیز اختلافنظرهایی وجود دارد؛ برخی تثبیت نرخ ارز را مهمترین راه برای حفظ ارزش پول ملی میدانند و گروهی نیز معتقدند راه صحیح حفظ ارزش پول ملی، تقویت تولید ملی است و اتفاقا تثبیت نرخ ارز و تخصیص ارز ترجیحی برای واردات (روی قیمتهای پایین و در بلندمدت) خودش باعث ضربه به تولید ملی خواهد شد. در این یادداشت ابتدا به پاسخ پرسش اول پرداختهایم و در ادامه، مبتنی بر آمارها میان این دو دیدگاه قضاوت میکنیم.
بیارزشترین پول ملی!؟
بانک جهانی آمار نرخ هر دلار برحسب پولهای ملی را سالانه منتشر میکند. آخرین آمار برای سال۲۰۲۲ است. در این آمار، نرخ دلار در ۲۱۶کشور (و مناطق و جزایر کوچک) منتشر شده است. وقتی نرخ دلار در این کشورها و مناطق را از کوچک به بزرگ ردیف میکنیم، میبینیم نرخ ارز در سال۲۰۲۲ در ایران، بهطور میانگین برابر با ۲۵هزار و ۲۳۶ بوده است و در میان این ۲۱۶کشور، در رتبه آخر از لحاظ ارزش پول ملی قرار دارد! برخی رسانههای زرد و غیرحرفهای از این آمار استفاده میکنند تا نشان دهند قدرت خرید ریال ایران از قدرت خرید ارز ملی همه کشورها و مناطق جهان کمتر است و در واقع ریال، کمارزشترین پول ملی است. اما آیا این مقایسه صحیح است!؟ چنین گزارهای زمانی میتوانست صحیح باشد که همه مخارج ایرانیان دلاری بود؛ درحالیکه میدانیم چنین نیست.
مقایسه هزینهها
برخی سایتها (نظیر numbeo.com) هزینههای زندگی در کشورهای مختلف را اعلام میکنند. در این سایت میتوان دید که بهطور مثال یک بطری آب معدنی کوچک در واشنگتن دیسی برابر با ۲.۲۳دلار است که با فرض نرخ دلار ۵۷هزار تومانی برابر با ۱۲۷هزار تومان است. درحالیکه همین کالا در ایران زیر پنجهزار تومان است. قیمت در بسیاری از کالاها و خدمات نیز به همینشکل است؛ بهطورمثال میانگین اجارهبهای یک واحد آپارتمان یکخوابه در حاشیه شهر واشنگتن دیسی بهطور میانگین برابر با ماهانه ۲۰۷۳دلار است که با نرخ دلار بازار آزاد (با فرض ۵۷هزار تومان) برابر با بیش از ۱۱۸میلیون تومان در ماه است. این در حالی است که اجارهبها برای یک واحد آپارتمان ۱۱۵متری دوخوابه نوساز در پرند حدود ۱۸میلیون تومان (یا ۶۰۰میلیون تومان رهن کامل) است؛ بنابراین ارزش پول ملی ایران را باید با میانگین قیمتها در کشور خودمان بسنجیم، نه سایر کشورها.
ارزش بهمثابه قدرت خرید
با توضیحات بالا میتوان فهمید ارزش ریال (یا قدرت خریدش) در ایران بالاتر از چیزی است که نرخ دلار بازار آزاد نشان میدهد. اقتصاددانان برای مقایسه درآمد سرانه و قدرت خرید افراد در کشورهای مختلف از نرخ دلار برابری قدرت خرید استفاده میکنند. اقتصاددان برای محاسبه این نرخ در واقع یک سبد از کالاها و خدمات را در آمریکا در نظر میگیرد و محاسبه میکند که اگر همین سبد را قرار باشد یک ایرانی بخرد، چند ریال باید خرج کند. سپس ارزش ریالی آن سبد در ایران را بر ارزش دلاری همان سبد در آمریکا تقسیم میکند و یک نرخ ارز خاص بهدست میآورد که به آن نرخ دلار برابری قدرت خرید۱ میگویند. بانک جهانی سالانه آمار این نرخ ارز را نیز منتشر میکند. این نرخ برای ایران در سال ۲۰۲۲ بهطور میانگین برابر با ۶هزار و ۴۵۰تومان است که فاصله قابلتوجهی با نرخ ۲۵هزار و ۲۳۶ تومان بازار آزاد دارد. برای اینکه ببینیم ارزش پولی ملی ایرانیان در مقایسه با سایر کشورها واقعا چقدر است، باید میانگین درآمد ایرانیان را به نرخ دلار برابری قدرت خرید حساب کرده و با سایر کشورها مقایسه کنیم.
۸۹ در جهان
باید توجه داشت که درآمد اسمی افراد هم در کنار نرخ دلار برابری قدرت خرید مهم است. صفرهای روی اسکناس مهم نیستند. وقتی از ارزش پول ملی صحبت میکنیم، در واقع منظورمان این است که بهطور میانگین هر فرد با اسکناسهایی که ماهانه بهدست میآورد (یا اعتباری که بهعنوان حقوق و دستمزد به حسابش واریز میشود) چقدر کالا و خدمت میتواند بخرد. این ارزش واقعی پول را تعیین میکند. به همین خاطر، بانک جهانی آمار درآمد سرانه براساس دلار برابری قدرت خرید کشورها را نیز منتشر میکند. در آن آمار از میان ۱۹۲کشور و منطقه کوچک (شامل برخی جزایر)، رتبه درآمد سرانه (براساس دلار برابری قدرت خرید ایران) برای سال۲۰۲۲ برابر با ۸۹ است. یعنی ارزش پول ملیای که بهطور متوسط هر ایرانی بهدست میآورد از ۱۰۳کشور و منطقه دیگر در دنیا بیشتر است. منظور از ارزش پول نیز به این معناست که با پولی که دست فرد است، چقدر میتواند از کالاها و خدمات بهرهمند شود.
یک راهکار غلط
به معنایی که از ارزش پول ملی ارائه شد، فهمیدیم که ارزش واقعی پول ملی ما نهتنها در دنیا آخر نیست، بلکه از نیمی از کشورهای دنیا بالاتر است. باوجوداین، رتبه ۸۹ مطلوب نیست و ایرانیان باتوجهبه سرمایههای فیزیکی و انسانی موجود در کشور، انتظار دارند وضع خیلی بهتر از این باشد. اکنون سوال اینجاست که راه تقویت ارزش پول ملی چیست!؟ در پاسخ به این پرسش، دو گروه راهکار ارائه میدهند. گروه اول میگویند دولت باید ارز را در یک نرخ پایین تثبیت کرده و به واردات کالاهای واسطهای و مصرفی اختصاص دهد. این پیشنهاد ظاهر زیبایی دارد اما در واقع به این معناست که دولت در ایران به تولیدکنندههای خارجی یارانه بدهد تا محصولاتشان در بازار ایران بیشتر صرفه داشته باشد. روی دیگر این سکه، تضعیف تولیدکنندگان ایرانی است. گروه دوم اما معتقدند برای تقویت ارزش پول ملی، باید تقاضای ارز در کشور کاهش پیدا کند. هر چه تولید به واردات مواد واسطهای از خارج وابستهتر باشد، تولیدکننده ایرانی مجبور است ارز بیشتری در بازار تقاضا کند. در این صورت نرخ ارز در بازار بالا میرود و ارزش پول ملی در برابر ارز بیگانه کاهش مییابد.
دو نتیجه مهم
بنابراین پیشنهاد گروه دوم برای تقویت ارزش پول ملی این است که تولید در کشور تقویت شود. با تقویت تولید، عمده کالاهای مصرفی و واسطهای موردنیاز در داخل را خودمان تولید میکنیم؛ بنابراین از یکسو تقاضا در بازار ارز کاهش یافته و نرخ ارز در بازار را کاهش میدهد و از دیگرسو با افزایش سطح تولید و صادرات، عرضه ارز افزایش مییابد و از این طریق ارزش پول ملی تقویت میشود. همچنین هر چه تولید داخلی تقویت شود و کالاها و خدمات بیشتری در بازارها در دسترس باشند، نرخ تورم هم کنترل میشود و همانطور که در ابتدای یادداشت ذکر شد، هر قدر تورم کاهش یابد، ارزش پول ملی بالاتر رفته است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولا ارزش پول ملی ما آنقدری که رسانههای زرد و غیرحرفهای میگویند، پایین نیست. در ثانی برای تقویت ارزش پول ملی نیز کلیدیترین راهکار «تقویت تولید داخلی» است و این سیاست با یارانه دادن به تولیدکننده خارجی از طریق تثبیت بلندمدت ارز روی نرخهای پایین برای واردات، ممکن نیست.
۱- rchasing power parity