آگاه: شور انتخاباتی نه از ستادهای انتخاباتی و نه از پای صندوق بلکه از خانهها شروع شد. با خاموششدن دوربینها بعد از مناظره، ادامه گفتوگوها در خانهها دنبال میشد. پدر حرفهای کاندیدای موردنظر خودش را مرور میکرد و مادر که یک پایش در آشپزخانه بود و پای دیگرش جلوی تلویزیون، سعی داشت صحبتهای شنیدهنشده را از پسرش جویا شود. تفاوت در نظرات، باعث پویایی فضای گفتوگو در خانهها میشد و این گفتوگوها گاه تا جایی پیش میرفت که به تغییر عقیده یکی از اعضای خانواده میانجامید.
بیانگیزگی، بیاعتمادی و بیتفاوتی همان دلایل دوره اول انتخابات به دوره دوم هم کشید و آنهایی که رأی ندادند دچار چنین حالی بودند مانند همسایه ما که نه ضدانقلاب است و نه برانداز اما رأی نداد. اما اتفاقی که دوره دوم انتخابات را با دوره اول متفاوت ساخت تکاپوی جوانان بود؛ جوانانی که پدر و مادرهای خسته و بیانگیزه را تا مدرسه یا مسجد محل کشاندند و اینبار کوچکترها به بزرگترها قول دادند میوه این حضور را بهزودی بچینند و بچشند. این مردم گلایهمند اما وفادار، مردم خسته اما امیدوار که تا دیروز فرزندان خود را پای صندوقها میآوردند تا به آنها مشق دموکراسی بیاموزند، دیروز هم دست در دست فرزندان جوان خود به مسجد محله رفتند، با این تفاوت که اینبار بسیاری از این فرزندان بودند که پدر و مادرها را به حوزههای رأیگیری هدایت میکردند.
بیش از یک میلیون رأیاولی
براساس اعلام وزارت آموزشوپرورش، تعداد رأیاولیها در دور اول انتخابات یکمیلیون نفر بود که با کشیدهشدن انتخابات به دور دوم، تعداد آنها هم بیشتر شد و همه متولدین ۱۵تیر ۱۳۸۵ به قبل میتوانستند رأی دهند؛ جوانانی که شور و حالشان آنها را در حوزههای رأیگیری نمایان میکند. در هر حوزه رأیگیری در میان صفوف رأیدهندگان بهراحتی میتوان جوانانی را شناخت که شناسنامه یا کارت ملی به دست میخواهند نخستین تجربه مشارکت در نظام سیاسی خود را در صفحه تاریخ این مرزوبوم ثبت کنند. آنان که تا سالها پیش دیده بودند چگونه پدران و مادران و اطرافیانشان در انتخاباتهای گذشته شرکت کردهاند، برای این حضور خود شور مضاعف دارند؛ میگویند این بار من تصمیم میگیرم و رأی میدهم و امیدوارم رأی من برای آینده کشورم مفید و موثر باشد.
شاید آنها نشانی ساختمان پاستور را بلد نباشند؛ شاید در روستایی دورافتاده در نقاط صعبالعبور خوزستان و حوالی اندیکا زندگی کنند و شاید در کپرنشین جنوب کرمان و سیستانوبلوچستان باشند؛ شاید در نقطه صفر مرزی همچون نیاکانشان پاسدار حریم حرم بوده باشند یا در جوار خلیج نیلگون فارس، داستان جنگ نفتکشها شنیدهاند که چطور دلاورمردانی از جنس همین مردم نگذاشتند دشمن با هدف قراردادن کشتیهای تجاری و نظامی، صادرات ایران را متوقف کند. حالا ساختمان پاستور کلیددار جدید میخواهد، آن هم در سالی که کشورهای دیگر هم به اشکال مختلف انتخابات سیاسی را تجربه کرده یا خواهند کرد و بیتردید جهان سیاسی در سال۲۰۲۴ میلادی چهرهای متفاوت خواهد داشت. در چنین شرایطی، هر تکبرگ رأیی که به صندوقهای انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری ریخته شد، سرنوشتساز است؛ معادلات سیاسی و موازنه قدرت را در غرب آسیا دستخوش تغییر میکند و بر تعاملات بینالمللی اثرگذار خواهد بود؛ اینجاست که رأی و نظر رأیاولیها هرچند هم که تعدادشان کم باشد، برای آینده کشور مهم است و این قشر هم با درک همین موضوع روز آدینه خود را با حضور در شعب اخذ رأی مزین کردند. مانند امیرمحمد ۱۸ساله که گفت: هفته پیش نتوانستم رأی بدهم چون متولد ۱۳تیر هستم اما امروز رأی دادم یعنی اگر انتخابات به دور دوم نمیرفت، من باید چهار سال دیگر رأی میدادم. او شرکت در انتخابات را جشن تکلیف سیاسی خود دانست: تا پیش از این فکر میکردم وقتی ۱۸ساله شوم به خیلی از خواستههایم میرسم مثل گرفتن گواهینامه یا داشتن حساب بانکی به نام خودم؛ اما فکر نمیکردم شانس بیاورم و زودتر از همه اینها جشن تکلیف سیاسی خودم را برگزار کنم.
کنکور انتخابات
مبینا از دانشآموزان پایه دوازدهم که باید هفته آینده در کنکور سراسری شرکت کند نیز پای صندوق رأی آمده بود و گفت: اگرچه کنکور مهم است و بیشتر از یکسال است که برای آن درس میخوانم و از همه تفریحاتم گذشتهام اما نتوانستم از انتخابات ریاستجمهوری صرفنظر کنم، زیرا میخواهم در آینده کشورم سهیم باشم. وی افزود: اگرچه بهخاطر امتحانات نهایی و کنکور برنامههای نامزدها و مناظرههایشان را در تلویزیون دنبال نکردم اما دقیقه نودی خلاصه برنامههای آنها را با آرمانها و خواستههای خودم مقایسه کردم و پس از مشورت با پدر و مادرم به انتخاب اصلح رسیدم.
زهرا دانشجوی سال اول دانشگاه فرهنگیان هم گفت برایش نگاه نامزدها به موضوع زنان و حقوق این قشر اولویت اول را داشته است و در اینباره توضیح داد: نابرابریهای اجتماعی در حوزه زنان در همه جای دنیا وجود دارد؛ حتی در کشورهای غربی و توسعهیافته هم با شکلهای دیگری از تضییع حقوق زنان روبهرو هستیم و اینطور نیست که بگوییم اینجا وضعیت سیاه است و جاهای دیگر مدینه فاضله؛ بنابراین باید ببینیم که مسئولان و نامزدها برای ارتقای جایگاه زنان در جامعه چه برنامهای دارند. وی بر این باور است، در شرایطی که دختران در ورود به دانشگاهها گوی سبقت را از پسران ربودهاند و اغلب آنها تحصیلات عالیه دارند، باید برنامهریزی بلندمدتی برای استفاده از ظرفیت آنان برای پیشرفت کشور داشت، وگرنه همه این سرمایهگذاریها که از بیتالمال برای تحصیل زنان صورت میگیرد، به نتیجه نمیرسد؛ موضوعی که زینب، دانشجوی دوره دکتری رشته فیزیک نیز به شکل دیگری بیان کرد. او هرچند رأیاولی نیست اما به گفته خودش در انتخاباتهای قبلی شرکت نکرده و برای نخستینبار است که به پای صندوق رأی آمده است. وی گفت: رییسجمهوری باید مدافع حقوق زنان و آزادیهای اجتماعی آنان در چارچوب قانون باشد؛ زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند اما خواستهها و نیازهای آنان به رشد و پیشرفت تحصیلی و شغلی نادیده گرفته میشود و در شرایط برابر با مردان قرار ندارند. امیرعلی یکی دیگر از رأیاولیهاست که درباره حضورش در انتخابات گفت: از سالها قبل با پدرم برای انتخابات میآمدیم؛ او برگه رأی را مینوشت و من را بغل میکرد تا در صندوق رأی بیندازم؛ از همان زمانها دوست داشتم که خودم هم بتوانم رأی بدهم و امروز این آرزوی من برآورده شد. وی میگوید: اینکه حق رأی داشته باشی، حس خوبی به آدم القا میکند؛ احساس میکنی که یک قدرت نهفته در وجود داری که میتوانی جهان را تغییر دهی.
تاثیر مستقیم بر زندگی ما
حسین دانشآموز رأیاولی دیگری معتقد است، رسیدگی به مشاغل و اقتصاد کشور مهمترین دلیل من برای حضور در انتخابات است: من الان ۱۸سال دارم و قرار است بهترین سالهای جوانی من به دست رییسجمهوری باشد که انتخاب میشود؛ بنابراین نام هر کس که از صندوق رأی بیرون بیاید، بهطور مستقیم سرنوشت من و ۸۵میلیون ایرانی را در دست دارد. مصطفی دانشجوی رشته فلسفه است که برای نخستینبار در انتخابات شرکت کرده است؛ او در یک ماه گذشته خود را با انتخابات درگیر کرده، در نشستهای دانشجویی و انتخاباتی شرکت کرده است. مصطفی در این باره اظهار داشت: انتخاب رییسجمهوری اهمیت بسیاری دارد چراکه جامعه برپایه عملکرد و سیاست دولتها پیش میرود. من باتوجهبه گذشته و سابقههای هر نامزد انتخاباتی تصمیم میگیرم که به چه کسی رأی دهم چراکه عملکردن مهمتر از شعار و حرف است. وی بر این باور است که در این دوره شور انتخابات در دانشگاه جاری بود و هیجان خاصی را در دانشجویان ایجاد کرد تا در انتخابات شرکت کنند.
سیمین دانشجو معلم است و امسال برای اولینبار میتواند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. او باور دارد که رأی دادن و شرکت در انتخابات اعتمادبهنفس ما را در نقشآفرینی در عرصههای مختلف بالا میبرد: «ما جوانان سالها مطالبهگری و آرمانخواهی را آموختهایم و اکنون زمان آن است که در رییسجمهوری آینده بهدنبال مطالبات خود باشیم.» توجه به حقوق زنان، کاهش بیکاری و تورم و ارتقای جایگاه کشور در عرصههای بینالمللی از معیارهای او برای انتخاب اصلح بوده است. سیمین گفت: امیدوارم دولت چهاردهم از معلمان حمایت کند تا با انگیزه بالا تدریس کنند و آینده دانشآموزان را بسازند. صدرا دانشآموز دیگری است که پس از انداختن رأی خود در صندوق، چنین گفت: امروز رییسجمهوری انتخاب میکنم و چهار سال بعد یعنی وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل میشوم، رییسجمهوری باید به من بگوید برای آینده و شغل من چه کرده است. من از رییسجمهوری منتخب انتظار دارم که از همین الان به فکر عمل به وعدههایش باشد.