۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۶

حسین سلمانی، آگاه مسائل سیاسی - انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم با مشارکت هوشمندانه مردم ایران اسلامی و مشخص شدن رییس‌جمهوری منتخب به پایان رسید؛ حالا فصلِ همدلی و وفاق بیشتر فرارسیده است و به تعبیر رهبر انقلاب، شایسته است رفتارهای رقابتی انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و همه برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کنند.

آگاه: در این میان، هر لسانی که از آن صدای تفرقه و تشتت به گوش رسد، لسانِ دشمن است. امروز هدف اصلی و اولویت‌دار دشمن، وحدت‌زدایی از جامعه ما و اختلاف‌افکنی و دوقطبی‌سازی است؛ این نکته‌ای است که آحاد مردم به‌ویژه نخبگان و طبقات الیت جامعه باید به آن اهتمام داشته باشند و نسبت به تبیین و تشریح آن همت گمارند. در قضیه انتخابات اخیر و به‌ویژه پس از اعلام نتایج آن، گزاره دروغین و جعلی «آرای قومیتی» از ناحیه عده‌ای افراد غافل مطرح شد؛ پس از آن بوق‌های تبلیغاتی استکبار و در رأس آنها «بی‌بی‌سی فارسی» و همچنین رسانه فارسی موساد یعنی «اینترنشنال» شروع به موج‌سواری بر این گزاره کردند و آن را به پروژه جدید خود برای مخدوش کردن وحدت ملی ایرانیان تبدیل کردند.
دروغِ بزرگ «آرای قومیتی در انتخابات اخیر» که ازسوی رسانه‌های استکباری و صهیونیستی فارسی‌زبان، برجسته شده است، در شرایطی است که تحلیل‌های آماری نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، چنین گزاره‌ای را از اساس باطل و منسوخ می‌گرداند. آمار تفکیکی آرای استان‌ها نشان می‌دهد که در دور دوم انتخابات اخیر، استان‌های مرکزی و شمالی نسبت به دور اول تغییر محسوسی در آرای خود داشتند و عمده آرای آنها به سبد کاندیدای پیروز ریخته شد؛ کاندیدایی که عده‌ای از سر جهل یا عناد مایل‌اند سبد آرای او را قومیتی و ناشی از آرای استان‌های تُرک‌زبان کشور بدانند. علاوه بر استدلال فوق‌الذکر، رییس‌جمهوری منتخب، بالغ بر ۸۰درصد آرای خود را در استان‌های غیرهمزبان خود به‌دست آورده که همین امر نشان‌دهنده آن است که آرای او آرای ملی است، نه قومیتی.
برای اثبات عدم مدخلیت قوم‌گرایی در انتخابات اخیر، کافی است به نتایج انتخابات در استان همدان نظر بیفکنیم؛ استانی که هم هموطنان ترک‌زبان و هم هموطنان لُر زبان در آن ساکن هستند؛ نکته قابل‌توجه آنکه آرای کاندیدای ترک‌زبان انتخابات در بخش ترک‌نشین این استان از رقیبش کمتر بود. همین گزاره نشان می‌دهد که قومیتی بودن آرای مأخوذه در انتخابات اخیر تا چه حد به دور از واقعیت و حقیقت و امری تخیلی و انتزاعی است. اما فارغ از تحلیل‌های تکنیکی و فنی نتایج انتخابات، نکته مهم و کانونی آن است که یک ایرانی و دوستدار ایران، می‌داند که تکیه بر گزاره‌های قومیتی برای تفسیر و تحلیل انتخابات یا هر پدیده ملی دیگری، تا چه حد برای تمامیت و کلیت ایران عزیز، آسیب‌زاست. چنین تحلیل‌ها و تفسیرهای سُست و صدمن یک‌غازی، پاس گل به دشمنان ایران است؛ دشمنانی که سال‌هاست در رویای خام‌اندیشانه تجزیه ایران به سر می‌برند. کسانی که اندک مطالعه‌ای در حوزه موضوعات ژئوپلیتیک دارند، با تلاش‌های نظری و عملی دنیای غرب برای تجزیه کشورهای منطقه ما و به‌ویژه ایران عزیز آشنایی دارند؛ پدرِ تجزیه خاورمیانه، لقبِ استراتژیستی یهودی – انگلیسی به نام «برنارد لوییس» است که معتقد بود، «هارتلند» و مرکز و قلب جهان، ایران است که باید به ۶قسمت مجزا تقسیم شود!ژنرال «وسلی کلارک» نظامی برجسته آمریکایی نیز چندی پیش افشا کرد که طبق اسناد طبقه‌بندی‌شده پنتاگون، در سال ۲۰۰۳ هدف آمریکا این بود که ظرف پنج سال حکومت‌های هفت کشورِ عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سودان، سومالی و ایران را نابود کند و موجبات تجزیه این کشورها را فراهم آورد.نمونه‌های فوق‌الذکر فقط قطره‌ای از اقیانوس اقدامات تئوریک (نظری) و پراتیک (عملی) غربی‌ها برای تجزیه ایران عزیز، این کهن بوم و این دیار تمدن و اصالت است.
باوجوداین، ایران اسلامی از لحاظ تنوع قومی، کم‌نظیر است و اقوام مختلف در طول سالیان متمادی تحت نام و لوای بزرگ و عظیم ایران و با هویت ملت ایران در کنار هم، زیستی مسالمت‌آمیز داشته‌اند؛ به تعبیر مورخان و اندیشمندان بزرگ، در زمان و مقطعی که هنوز مفهومِ دولت – ملت Nation state در مغرب‌زمین پدید نیامده بود، ایرانیان یک دولت – ملت بزرگ و متحد و منسجم بودند؛ ازهمین رو به‌طور قطع این تاریخ و تمدنِ غنی و ریشه‌دار با تلاش‌های مذبوحانه دشمنان و بدخواهان و مغرضان، مخدوش نمی‌شود. ایرانیان با قومیت‌ها و زبان‌ها و گویش‌های مختلف، در طول اعصار متمادی ثابت کرده‌اند که هویت و ملیتی جز ایرانی را برای خود قائل نیستند.