آگاه: حر که یکی از فرماندهان نامی عرب بود، همراه با هزار نیروی جنگی برای مقابله با امام حسین(ع) و بستن راه آن حضرت به میدان آمده بود، اما چون در روز عاشورا امام(ع) فریاد برآورد: «اما مِنْ مُغیثٍ یغیثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالی؟ اما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ»؛ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شر این قوم را از حرم رسول خدا(ص) بازدارد؟» حرّ با شنیدن فریاد امام (ع)، قلبش مضطرب و اشک از چشمانش جاری شد. وی درحالیکه اندامش به لرزه افتاده بود اندکاندک به خیام امام حسین (ع) نزدیک شد و به یکی از نزدیکانش چنین گفت: «سوگند به خدا خودم را در میان دوزخ و بهشت میبینم و من بهشت را برمیگزینم، هرچند که مرا پارهپاره کنند و بسوزانند.» آنگاه اسب تاخت تا خدمت امام (ع) رسید و درحالیکه دست بر سر نهاده بود، گفت: «بارخدایا بهسوی تو بازگشتهام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر(ص) افکندم.» امام برایش استغفار کرد و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد هستی.
۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۶
این روز به ذکر رشادتهای حر بنیزید ریاحی پس از ابراز پشیمانی از محاصره کاروان حضرت اباعبدالله و نبرد با لشکریان ابنزیاد و همچنین ماجرای جانفشانی و شهادت دو پسر حضرت زینب کبری(س) عون و محمد اختصاص دارد.