آگاه: معلی توانسته بُرد گفتمانی مذهبی و برند تلویزیونی را در یک کفه ترازو نگه دارد. حسینیه معلی تجربهای جدید در برنامهسازی دینی تلویزیون است که نهتنها برای دستاندرکاران جوان این برنامه، مدیران صداوسیما و مستمعان جوان هیات بلکه برای همه مخاطبان برنامههای معارفی تلویزیون جدید است. این برنامه به عقیده بسیاری از کارشناسان، توانسته در تبدیل قالب خشک برنامههای مذهبی به قالبی جذاب، موفق باشد، همین موضوع توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده است. برنامه معلی توانسته رکورد پربینندهترین برنامه مذهبی و معرفتی در صداوسیما را بشکند و جایگاه خوبی را برای خود در میان بینندگان دستوپا کند. به همین منظور با دو نفر از کارشناسان به گفتوگو پرداختیم.
حجتالاسلام علی سرلک، آگاه مذهبی :
برنامههای دینی باید به شیوه تِرَنی مدیریت شوند
تولید برنامههای دینی در رسانه ملی با چالشها و دشواریهای خاص خود مواجه است، برای برقراری تعادل میان دین و رسانه در این نوع برنامهها باید چه کرد؟
برنامههای دینی جدید میتوانند با دو چالش اصلی مواجه شوند. یکی از آنها وفاداری به مضمون و محتوا و آن خاستگاهی است که براساس آن به این فرم، گرافیک و مدیای جدید رسیدهایم. درحقیقت نباید برنامههای جدید بهواسطه پیچیده شدن شرایط و تنوع ظرفیتهای رسانهای، محتوا کمکیفیت و دچار انطباق شده و دامنگیر پیرایههای ناروا و آمیزههای نابجا شود؛ البته کار دشواری است که بتوان از آلیاژ محتوای جدید ریختهگری کنیم و این نیازمند آن است که تهیهکننده این نوع برنامهها تسلط بالا و تعلق فراوان داشته باشد؛ بهعنوان مثال، نوحهخوانیهای استودیویی از محتوا فاصله گرفته و نهتنها به یک فرم جدید روی آورده است، بلکه برخی معتقدند که حزن و مصائب مربوط به اهلبیت(ع) را منتقل نمیکند. پس چالش اول پایبندی به مضمون و محتواست. فرم نیز چالش دوم است، یعنی درواقع گاهی اوقات به مضمون و محتوا وفادار هستیم اما در فرم نوآوری و خلاقیتی متناسب نداریم و نوعی کارهای سریدوزی و متهورانه انجام میدهیم. پیدا کردن مرز باریک این دو بسیار دشوار است. سبک کار شهید آوینی زمانی که میخواستند حقایق دفاع مقدس را در سینما روایت کنند به یک ژانر و گونه روایتگری متناسب با آن فضا در فرم رسیدند که آن فرم مناسب بود و از سوی دیگر نیز خلاقیت و نوآوری نیز در آن موج میزد. شهید آوینی میگوید، روایتگری مستند از دفاع مقدس او را به این ضرورت میرساند که دوربین را بخشی از جسم خودش قرار دهد. شاید ما یک جمله میشنویم اما برای رسیدن به این جمله بهقدری فکر شده است تا مشخص شود چه نوع مستندسازی میتواند بهدرستی راوی دفاع مقدس باشد؛ بنابراین این دو چالش فرم و محتوا سر راه برنامههای جدید قرار دارند. به همین خاطر برنامهای مانند عصر جدید که در موضوع خلاقیت و استعدادیابی است به معنایی الگویی برای برنامههای دیگر شد اما خب در برخی مباحث به اقتضائات برنامهای خودش نزدیک نبود. اگر برنامه بومیسازی نشود و فرم هم به اقتضای محتوا تغییر نکند، ضد کارکرد خواهد بود و از هدف اصلی دور خواهد شد.
حسینیه معلی بهعنوان یکی از مصادیق برنامه دینی چقدر توانسته از پس چالشها بربیاید و بهعنوان یک برنامه دینی موفق عمل کند؟
معلی در کلیت نمره بسیار بالایی میگیرد و یک نوآوری دینی و مدیایی صحیح است. به هر برنامهای میتوان انتقاد کرد حتی حسینیه معلی. در کل معلی تجربه بسیار موفقی است اما باید این تجربه را بدون رودربایستی، اغماض یا حتی تاحدودی بیرحمانه نقد کرد تا عیوبی که دامنگیرش شده برطرف شود. بهطبع ایرادات طبیعی است و تنها انشای نانوشته نمره ۲۰ دارد. من از فصل جدید دو قسمت بیشتر ندیدهام اما اینکه توانسته فرهنگهای عزاداری اقوام در بخشهای مختلف را بازنمایی کند، اتفاقی روبهجلو است و میتوان به آن امیدوار بود اما به معنای حرکت در گام اول و دوم. برای گامهای بعدی باید بازنگریهای جدی و اساسی داشته باشد و متناسب با شرایط بعدی و توقعی که در مخاطب ایجاد شده است رشد مناسبی داشته باشد؛ البته باید گفت، زدن این حرفها آسان است و رساندن فرم و محتوا به حد مطلوب و قابلقبول بسیار دشوار است. معتقدم بسیاری از افرادی که انتقادهای جدی دارند حتما با دشواریهای فرم و محتوا آشنا نیستند. برنامه حسینیه معلی محصولی بسیار بزرگ است که هماهنگیهای جدی و دشواری دارد اما همه این موارد موجب نمیشود که نقدی نسبتبه ایرادات آن نداشته باشیم. یکی از ایراداتی که شاید بتوان از این برنامه گرفت آن است که میزان هیاتی بودنش بیشازحد است و گویی مخاطبان آن بهطورخاص مذهبیهاییاند که در طول سال و ایام گوناگون در هیاتها و مجالس روضه شرکت میکنند. پخش روضههای خیلی باز و صریح مقداری پا را فراتر از حد رسانه گذاشته است. بسیاری از این روضهها مربوط به محافل غیررسانهای است، مجالسی که افراد و مخاطبان بهصورت ویژه و حضوری در آنها شرکت میکنند. زمانی که بناست تا در فضای عمومی روضه خوانده شود باید به مخاطب عمومی، میانمایگی و سطح متوسط برنامه بیشتر دقت شود. این فصل از حسینیه معلی چگالی هیاتیِ بیشازحد نیاز دارد و باید کمی عرفیتر و عمومیتر باشد یعنی وفاداری به مضمون و محتوا حفظ شود اما نیازی نیست به مرزهای خاص نزدیک شود.
درحالحاضر در رسانه، دوگانه برنامههای فاخر بیمخاطب و برنامههای زرد پرمخاطب وجود دارد، برای تولید برنامههای معرفتی استاندارد و ارتقای این نوع برنامهها باید چه کار کرد؟
گریزی نداریم جز اینکه از ذائقه و سلیقه خارج شویم و برای تولید این نوع برنامهها اتاق فکر جدی و هوشمند رسانهشناس بهکار بگیریم. سید بشیر حسینی از دوستانم هستند و درباره این برنامه نیز از من مشورت گرفتند، من هم در بخشهایی کمک کردم. اما باید یک اتاق فکر تعریفشده و جامعنگر وجود داشته باشد تا به اقتضای برنامه که روی آنتن میآید واکنشهای پس از انتشار را هم بررسی کنند و این بررسیها تنها در زمان تولید نباشد. در اصطلاح مدیریتی به آن مدیریت ترنی میگویند، یعنی همزمان که قطار درحال حرکت است و نباید از حرکت بایستد بتوان آن را تعمیر کرد. شکلی از تعمیر قطار یا ترن است که مکانیکها حتی در هنگام حرکت میتوانند نواقص را برطرف کنند. در تولید برنامهها نیز به این نوع مدیریت نیاز داریم، یعنی مدیریت درحال حرکت و باتوجهبه انعکاسها، پژواکها، رفتارها و تحلیلها. اتاق فکری که نهتنها در مرحله پیشتولید و تولید بلکه همواره پابهپای برنامهها باشند و باتوجهبه واکنشها و تحلیلها بهشکل مهندسی معکوس نواقص و ایرادات را برای فصول بعدی برنامه برطرف کنند. یقین دارم اگر اتاق فکر نباشد، کمکم این برنامهها بهسوی زرد شدن حرکت میکنند یا به برنامههایی تبدیل میشوند که مختص مخاطبان خاص ساخته میشود. زمانی که یک برنامه همچون حسینیه معلی چند نوبت ساخته میشود و بازپخش میگیرد باید مخاطب را جذب کند و مضمون نیز بهگونهای باشد که مخاطب در مسیر هدف قرار گیرد. این نیازمند اتاق فکری جامعنگر و دارای حق وتو است که تنها مشورت ندهند و مانند هیاتمدیره عمل کنند، تصمیمگیری شود و تهیهکننده هم مانند مدیرعامل این هیاتمدیره فعالیت کند تا در مراحل بعدی به طراحیهای جدید برسند.
طبق گفته عوامل حسینیه معلی برای ساخت این برنامه اتاقفکر وجود داشته است، با کمک اتاقفکر این برنامه تولید شده است؟
با من موردی و موضوعی گفتوگو شده است. سیدبشیر حسینی روحیه متواضعانهای دارد که حتما با افراد بسیاری مشورت میگیرد اما اینکه اتاق فکر داشتهاند یا نه در جریان نیستم، اگر داشتهاند که بسیار عالی اما اگر نداشتهاند نیازمند تشکیل یک اتاق فکر هستند تا مانند برج مراقبت همهچیز برای رسیدن به مقصود کنترل شود.
با اینکه مضامین حول محور ائمه و سیدالشهدا(ع) مانند دریایی تمامنشدنی است اما ممکن است برنامههایی چون حسینیه معلی که در فصلهای متعدد تولید و پخش میشوند در ورطه تکرار گرفتار شوند، برای اینکه برنامه در فصول مختلف با محتوای تکراری تولید نشود چه پیشنهادی دارید؟
سوال بسیار مهمی است. این همان نقطهای است که به اتاق فکر نیاز دارد. فکر میکنم اگر من بخواهم به معلی برسم، معلی کوتاهتری را از نظر زمان انتخاب میکنم. این برنامه در دوماه پخش میشود که خب به نسبت بسیار طولانی است. باید بخش نقل به آن اضافه شود و در ایام محرم بخش کوتاهی از این برنامه به نقل اختصاص یابد، از کارشناسان تاریخی معتبر دعوت شود تا آن شب را با مستندات برای مخاطب توضیح دهند و یک بخش معرفتی اینچنینی یا منبرکی به برنامه اضافه شود. شیخ مصطفی کرمی در برنامه حضور دارند اما خب بیشتر به خواندن روضه مشغولاند. معلی به منبر نیاز دارد، حسینیه بدون سخنران و بیان معارف نمیشود و نباید در عزاداری خلاصه شود. این یکی از خلأهای جدی معلی است. یکی دیگر از خلأها در این زاویه معرفی کتاب است. کتابهایی در حوزه عاشورا و محرم وجود دارد، میتوان بهگونهای در این برنامه معرفی شوند که مخاطب را به خواندن آن ترغیب کنند. یکی دیگر از بخشهایی که به برنامه برکت میدهد آن است که هر شب به یکی از شهدا پرداخت یا عکسی از آنها در استودیو قرار داد، ازسوی آقای رسولی به این موضوع پرداخته میشود اما توجه ویژهتری باید به آن کرد. باید به شکلی لطیف و جذاب به این نوع موضوعات پرداخت، چراکه کارکرد حسینیه فقط سینهزنی و روضهخوانی نیست. درنهایت به عوامل و دستاندرکاران این برنامه اعم از داوران و مهمانان تبریک میگویم و امیدوارم حسینیه معلی بتواند در مراحل بعدی گامهای بلندتری را بردارد.
بلندمرتبه چون یک حسینیه
برنامه «حسینیه معلی» در قالب رئالیتیشو توانست با جسارت هرچه تمام ساختارهای قبل را تغییر دهد و بهعنوان جدیدترین نوع برنامهسازی مذهبی و دینی بار دیگر مخاطبان را پای تلویزیون بکشاند تا بیننده برای اولینبار شاهد یک هیات تلویزیونی باشد.
با آغاز نخستین فصل حسینیه معلی و باتوجهبه سابقهای که از برنامههای در این ژانر سراغ داشتیم، احتمالا کسی فکر نمیکرد یک برنامه مذهبی تا این حد متفاوت باشد و البته مخاطبان را با خود همراه کند. این تازگی و استقبالی که از برنامه صورت گرفت لزوم بازنگری در ساختار برنامهسازی در اینگونه آیتمها را یادآوری کرد و پس از آن هم شاهد نمونههای تازه در تولید برنامهها بودیم. ازجمله رموز مهم موفقیت این برنامه جدای از بحث معنویت و اخلاص عوامل و دستاندرکاران میتوان به نوآوری در فرم اشاره کرد، چراکه حسینیه معلی برنامهای است که در آن کلیشهشکنی شده و مخاطب با طرح نویی از یک برنامه دینی و عاشورایی مواجه است.
علاوهبراین، حضور مداحان، پیشکسوتان و پیرغلامان هیئات در این برنامه ازجمله نقاط قوت آن است، ضمن آنکه فضای احساسی و معنوی حاکم بر این حسینیه باعث شده که در حال و هوای محرم، مخاطب ارتباط حسی و دلی با آن برقرار کند. در واقع میتوان گفت حسینیه معلی پدیده تلویزیونی محرم به شمار میرود. یکی از آفتهایی که در سالهای اخیر در حوزه مداحی اهلبیت(ع) شکل گرفته، استفاده برخی مداحان از ملودی آهنگهای پاپ فارسی برای مداحی است. آفتی که باعث وهن مراسم عزاداری نیز میشود و این مراسم سنتی و مذهبی را از مسیر اصلی خود خارج میکند. از این رو برنامههایی چون حسینیه معلی میتواند به الگوسازی صحیح از یک برنامه مداحی و مرثیهسرایی نیز تبدیل شود. معلی نهتنها بهخوبی توانسته نسل جدید رسانهزده را به خود جذب کند، بلکه مشغول به هویتسازی دینی برای این نسل است. از زنده کردن برخی مفاهیم فراموششده مانند مباهله تا برندسازی در حوزه اطعام روز غدیر، شفاف کردن فضای فکری و ذهنی و رویکرد مداحان در کنار یادآوری تکریم بزرگترها و پیرغلامان هم مواردی هستند که به لطف جذابیتهای معلی بهدست آمدهاند. این برنامه علیرغم تمام انتقادها، شکلی جهانی به خود گرفته و شاهد آن هستیم که برخی شرکتکنندگان این برنامه از سایر کشورهای مسلمان حضور پیدا میکنند.
استفاده از داوری با شخصیت برجسته خارجی یکی دیگر از موفقیتها و خلاقیتهای این برنامه است. از دیگر نکاتی که درباره این برنامه میتوان گفت، نگاه ویژه به تماشاگر عام است. هر چند عدهای بر این باورند که حسینیه معلی تنها برای مخاطب مذهبی تلویزیون ساخته شده است اما روند برنامه نشان میدهد اینطور نیست. ما در این برنامه با تنوعی از آداب و رسوم سنتی ایرانی و مذهبی مواجه هستیم، مانند اجرای سوگواری اقوام مختلف در رثای امام حسین(ع). این یعنی حسینیه معلی نمیتواند صرفا مخاطب مذهبی داشته باشد یا تنها برای مخاطب مذهبی ساخته شده باشد اما اینکه مخاطبان مذهبی بیشتر آن را دنبال میکند، بحث دیگری است که ریشههای مختلفی دارد. حسینیه معلی توانسته آیینهای مذهبی را که در گذر زمان دچار فراموشی شدهاند زنده کند و بهعنوان رویکردی جدید در برنامهسازی آیینی با بهکاربردن خلاقیت و جسارت، فرمی جدید از برنامههای مذهبی را ارائه کند که به ذائقه مخاطبانش بسیار خوش آمده است.
با اینکه تنها چند قسمت از فصل جدید برنامه حسینیه معلی پخش شده است اما قسمتهایی از آن چنان مخاطبان را به خود جذب کرده که بخشهایی از این برنامه در صفحات مجازی نیز پربازدید شده است. یکی از این قسمتها حضور پدر ریحانه معروف به کاپشن صورتی و گوشواره قلبی است که در حادثه تروریستی کرمان به شهادت رسیده است. پرداختن به موضوعات غزه یا حضور گروه سرود دختران آذریزبان یکی از نوآوریهای معلی است که قلب و روح مخاطبان را دگرگون و مجذوب کرده است.
میثم مهدیار، آگاه ارتباطات و رسانه:
حسینیهمعلی یک نوآوری دینی است
تولید برنامههای دینی در رسانه ملی با چالشها و دشواریهای خاص خود مواجه است، برای برقراری تعادل میان دین و رسانه در این نوع برنامهها باید چه کرد؟
یکی از مسائل مهم در رسانههای مدرن ازجمله تلویزیون جذابیت است. برنامهای که جذابیت نداشته باشد نمیتواند مخاطبان بسیاری هم داشته باشد. مسئله اصلی برنامههای دینی جذابیت نیست، بلکه معارف است و این موضوع مسئله را بسیار سخت میکند. چالش اصلی برنامههای دینی که در قاب تلویزیون با آن مواجهاند آن است که بتوانند علیرغم رعایت بحث معرفتافزایی جذابیت هم داشته باشند.
حسینیه معلی بهعنوان یکی از مصادیق برنامه دینی چقدر توانسته از پس چالشها بربیاید و بهعنوان یک برنامه دینی موفق عمل کند؟
حسینیه معلی تلاش داشته تا بدون فاصله گرفتن از بخش معرفتافزایی مخاطبان را به خود جذب کند. فرم برنامه معلی در قالب تلنتشوهایی است که بهنوعی فرم وارداتی دارند و درواقع از رسانههای غربی آغاز شده است و ما نیز بهنوعی از آن فرم گرتهبرداری میکنیم. مسئله اصلی برنامههای سرگرمیمحور جذابیت است. یکی از ویژگیهای معلی این است که توانسته در همان قالب بخشی از جذابیتهای این سبک برنامهها را داشته باشد و درعینحال از وجه کارناوالی و نمایشی صرف نیز فاصله بگیرد و بهسوی معرفتافزایی حرکت کند.
برخی از کارشناسان نسبتبه این برنامه نقدهایی دارند، آیا شما هم نقدی درباره حسینیه معلی دارید؟
حسینیه معلی برنامهای تلویزیونی است که باید در قالب برنامههای تلویزیونی و در قیاس با سایر برنامههای معارفی نقد شود. قطعا حسینیه معلی به نسبت هیاتها و برنامههایی که نسبت به مساجد و تکیهها برگزار میشود در سطح پایینتری قرار دارد. برنامههای تلویزیونی معارفی که تاکنون برگزار شده است بیشتر یک نوع منبر تلویزیونی بوده یا در نهایت بیگپروداکشنها و درامهای تاریخی_مذهبی مانند یوسف پیامبر و مختارنامه بوده است. مسئله حسینیه معلی این است که چطور در قالب غیرنمایشی و داستانی برنامه دینی داشته باشیم، بدون اینکه در دام سلبریتیسم، نمایش مصرف و تهییج هیجانات و... بیفتد که به رشد مناسک مذهبی کمک کند. حسینیه معلی تلاش کرده است اما اصل عزاداری و مناسک اجتماعی باید در محیط واقعی و سنتی خودش مانند مساجد و حسینیهها باشد اما نمیتوان از جبر رسانه فرار کرد، چراکه واقعیت پیشروی ما رسانه و تلویزیون است.
درحالحاضر در رسانه دوگانه برنامههای فاخر بیمخاطب و برنامههای زرد پرمخاطب وجود دارد، برای تولید برنامههای معرفتی استاندارد و ارتقای این نوع برنامهها باید چه کرد؟ چگونه میتوان برنامههای معرفتی جذاب تولید کرد؟
باید اتفاقاتی که در حسینیه معلی رخ میدهد، تقویت شود. به حضور و تکثر مناسک دینی اقلیمهای فرهنگی ایران ضریب داد؛ بهعنوانمثال، بختیاریها، جنوبیها، شمالیها و... با خردهفرهنگ خاص خودشان در برنامه حضور پیدا کنند و نوع عزاداری خودشان را معرفی کنند. گریه در عزاداری اباعبدالله(ع) را از وجه فردی خارج کنیم و وجه جمعی و اجتماعی به آن بدهیم؛ البته این اتفاق رقم خورده است اما باید بیشتر آن را تقویت کرد، ویژگی خاص معلی این است که میتواند جمعگرایی مناسک عاشورایی را بیشازپیش تقویت کند. روضههای خانگی، روضههای محلی هم وجود دارند و عزاداریها صرفا در هیاتها برپا نمیشود و نباید تنها مجالسی را که نامدار هستند معرفی کرد. بانوانی که روضهها و مجلس خانگی برپا میکنند هم چالشهای خاص خود را دارند و خوب است که این بانوان نیز معرفی شوند و به ویژگیهای این نوع مجالس پرداخت. یکی از موضوعات دیگری که میتوان به آن پرداخت، مسئله نذر و وقف است که یکی از جنبههای جمعی زندگی ما ایرانیان است که میتوان در حسینیه معلی به آن پرداخت و نسل جدید را با انواع نذورات آشنا کرد.
با اینکه مضامین حول محور ائمه و سیدالشهدا(ع) مانند دریایی تمامنشدنی است اما ممکن است برنامههایی چون حسینیه معلی که در فصلهای متعدد تولید و پخش میشوند در ورطه تکرار گرفتار شوند، برای اینکه برنامه در فصول مختلف با محتوای تکراری تولید نشود چه پیشنهادی دارید؟
ایده اصلی حسینیه معلی میتواند پیوند بین مناسک مذهبی و بومی ایران باشد. قابلیتهای بومی و فرهنگی کشور را پیدا کند. به معرفی عزاداریهای بومی در نقاط مختلف کشور بپردازد. جدا از این میتوان اشعار گوناگون در سبکهای مختلف را معرفی کرد و مخاطب را با اشعار متمایز مناسکی و مذهبی آشنا کنیم که بهر ارادت به اهلبیت(ع) سروده شدهاند. شاعران جوان آیینی در این برنامه معرفی شوند و حتی در بخش کوتاهی از برنامه و در همان قالب، این شعرا به رقابت بپردازند. مسئله میان ادبیات فارسی و عاشورایی پیوند وسیعی است و خوب است که حسینیه معلی به این موضوع نیز بپردازد و روی آن سرمایهگذاری کند، این پیوند نهتنها در زبان فارسی بلکه در اشعار آیینی و مناسکی سایر زبانها و لهجهها نیز وجود دارد. درحالحاضر حسینیه معلی بیشتر روی مرثیهخوانی و نوحهخوانی متمرکز است، درحالیکه میتواند برای خروج از ورطه تکرار از هنرهای عاشورایی، موسیقی خطاطی، نگارگری و... بهره گیرد؛ بهعنوانمثال، تعزیهخوانی خود انواع گوناگون دارد، به تعزیهخوانی پرداخته شده است اما جای بیشتری برای پرداخت دارد، اینکه مخاطب تفاوت میان تعزیه کاشان و یزد را بداند بسیار جذابیت دارد. تاکید بر سبکهای اجتماعی و پیوند با مناسک گرهگشاست.