آگاه: با شروع رقابتها در رشتههای مختلف ورزشی، اتفاقات جذاب و جالب آنها به تیتر خبرها تبدیل شد. از جمله این وقایع میتوان به مدال برنز «مبینا نعمتزاده» و مدال نقره «ناهید کیانی» اشاره کرد که افتخار بزرگی برای ورزش ایران به شمار میرود. ورزشکاران مرد نظیر «سعید اسماعیلی»، «مهران برخورداری»، «محمدهادی ساروی»، «حسن یزدانی»، «آرین سلیمی» و... نیز موفق به کسب مدال المپیک شدند. در این میان باید از تلاشهای «رضا علیپور»، نماینده سنگنوردی ایران، تقدیر کرد که با وجود کمبود امکانات توانست مقام چهارمی این رقابتها را از آن خود کند.
اولین عکاس زن ایرانی تاریخ المپیک
یکی از اتفاقات مهم این دوره از المپیک، حضور نخستین عکاس زن ایرانی تاریخ المپیک در پاریس بود. سارا عبداللهی، عکاس توانمند ایرانی در پاریس حضور یافت که اتفاقی جذاب است، باوجود این موضوع جایی اهمیت پیدا میکند که بدانیم او نخستین عکاس زن ایرانی در مسابقات المپیک محسوب میشود. عبداللهی پیش از این در ایران بهعنوان عکاس، در مسابقات بسیاری شرکت کرده و تجربه کافی برای پوشش تصاویر مسابقات ورزشی را دارد. او با تلاش و پیگیری مستمر کیومرث هاشمی و محمود خسروی وفا این فرصت را پیدا کرد که در پاریس به عکاسی بپردازد. گفتنی است، پیش از این عکاسان زن ایرانی سابقه حضور در مسابقات بینالمللی همچون جام ملتها و دیگر رویدادهای ورزشی را داشتهاند، اما نام سارا عبداللهی بهعنوان نخستین عکاس زن ایرانی در المپیک در تاریخ ثبت شده است. با او به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
باتوجه به سابقه شما در رویدادهای داخلی، چه چیزی عکاسی در المپیک را متفاوت میکرد؟
من در این سه هفته کار حرفهای، حس کردم که تجربه عکاسی و حتی زندگیام چندین برابر شده است، متوجه شدم که برای چه موضوعاتی باید بیشتر وقت بگذارم و تلاش کنم. از آنجایی که این رویداد بینالمللی بود گاهی چند برابر تلاش کردم و نتیجه را هم گرفتم. تجربه بسیار بزرگی در زندگیام بود.
تجربه تفاوت عکاسی ورزشی در رسانههای داخل ایران با رویدادهای مهم بین المللی مانند المپیک چگونه بود؟
اهمیتی که خود المپیک دارد، اهمیت عکاسی را نیز چندین برابر میکند. المپیک موجب میشود که کار من نیز بیش از پیش اهمیت پیدا کند، بهنظرم این مهمترین نکته است وگرنه که زحمت عکاسی با یک رویداد بزرگ ورزشی در ایران و تهران نیز به همین میزان است. اما به دلیل بینالمللی بودن المپیک اهمیت موضوع چندین برابر میشود.
بین کار عکاسان ایرانی با همتایان خارجی تفاوت کیفیت و آموزش و... وجود دارد یا خیر؟
در چند سال اخیر، خبرگزاریها و عکاسان تجهیزات خوبی را برای عکاسی فراهم میکنند و از نظر کیفیت کار چندان تفاوتی نداریم اما اگر بخواهم تجربه خودم را از این رویداد بگویم، تفاوت عکسهای من با عکسهای رسانههای خارجی در تجربه من و آنهاست و من خودم با کار کردن در کنار عکاسان خارجی تجربیات جدید کسب کردم. زمانی که در کنار عکاسان بینالمللی عکاسی میکردم موجب میشد دقت بیشتری کنم و خب بالطبع چیزهای جدیدی هم یاد میگرفتم.
نوع نگاه رسانههای خارجی در کار و ارتباط با عکاسان ایرانی چگونه بود؟
به دلیل اینکه رسانههای ایران بینالمللی نیست، کمتر ما را میشناختند و میپرسیدند که عکسهایت را کجا کار میکنی، زمانی که میگفتم برای رسانه خودمان و کمیته المپیک کار میکنم خیلی خوششان میآمد و بازخوردهای خوبی از عکاسان حرفهای خارجی نسبت به عکسها و کیفیتشان دریافت میکردم. خود من هم از اینکه به لحاظ کیفیت عکاسی رشد چشمگیری داشتهایم، بسیار خوشحال میشدم.
حضور در پوشش تصویری مسابقاتی که ورزشکارهای ایرانی حضور داشتند بهخصوص رقابتهایی که منجر به پیروزی ورزشکارهای ایرانی شد، چه حس و حالی داشت؟
این یکی از بهترین تجربیات حضور من در المپیک ۲۰۲۴ بود و بهجرات میتوانم بگویم منحصربهفردترین تجربه تاریخی من است. چهارتا از بازیهای تکواندو، کشتی، شمشیربازی و... را عکاسی کردم. زمانی که در کنار زمین بازی از ورزشکارمان عکاسی میکردم، پا به پای او استرس را تجربه میکردم، هم استرس برد و باخت بازی را داشتم و هم اینکه تلاش داشتم آن لحظات را به خوبی ثبت کنم. در سومین بازی آرین سلیمی که برای فینال مسابقه میداد، بهقدری برای بازی استرس داشتم که هنگام عکاسی اشک از گوشه چشمانم جاری شده بود. این تجربهای شیرین بود که در این رویداد بینالمللی حس کردم. زمانی که تماشاچیان ایران را تشویق میکردند و صدای ایران ایران گفتن تماشاچیان در محیط میپیچید حس میکردم خودم را صدا میزنند و حس عمیق و زیبایی است. وقتی که ورزشکار ما برنده میشد همه عکاسان و ولنتیرهای داخل سالن با خوشحالی به من تبریک میگفتند، حس غرورآمیز و اعتمادبهنفس درونی به من هم دست میداد و هر احساسی که ورزشکار کشورمان حس میکرد ما هم تجربه میکردیم. واقعا دوست دارم همه عکاسان و خبرنگاران فرصت حضور در این رویدادها را پیدا کنند.
پوشش تصویری رقابتهای ورزشکاران خانم ایرانی، پشت صحنه این رقابتها و نوع نگاهی که خارجیها به این رقابتها دارند، چگونه بود؟
پیش از اینکه در این رویداد حاضر شوم حس میکردم که نوع پوششم در کارم اثر بگذارد و کار را برایم دشوار کند اما زمانی که در محیط و عکاسان خانم و آقا قرار گرفتم، همه احترام میگذاشتند و زمانی که متوجه میشدند من ایرانیام بسیار ابراز محبت میکردند. برخلاف تصوری که پیش از حضور در بازی داشتم بهدلیل خانم بودن و نوع پوششی که داشتم اصلا اذیت نشدم و از آن چیزی که فکر میکردم بهتر بود. شرایط در فرانسه با ایران از نظر تجهیزات، گرما، سنگینی وسایل و... تقریبا یکسان است اما همکاری بسیار خوبی شکل گرفت و فرانسویان، عکاسان، ولنتیرها و... همگی کمک کردند و خاطرات خوبی ثبت شد.
نوع زندگی و گذران شب و روز تیم ایرانی، خارج از میدان مسابقه چه حال و هوایی داشت؟
روزهایی که مسابقه بود، حدود دو تا سه ساعت پیش از مسابقه برای رقابت حاضر میشدیم. روزهای دیگر تیمی یا دوستان با یکدیگر در شهر میگشتیم. خیابانگردی در شهرهای کشور دیگر، چشیدن طعم غذاهای جدید، تماشای دیدنیهای آن شهر و... تجربههای جدید و متفاوتی بود که در کنار کار از حضور در پاریس و المپیک کسب کردیم.
زمانی که در رقابتها پرچم ایران بهعنوان یکی از سه کشور برتر بالا رفت، فضا و حس و حال آن لحظه چگونه بود؟
بسیار حس غرورآفرینی داشت. در مسابقاتی که مدال نقره یا برنز میگرفتیم، میگفتیم کاش ما هم مدال طلا گرفته بودیم تا سرود ملی ایران پخش میشد. زمانی که آرین سلیمی طلا گرفت و پرچم ایران را روی دست آوردند، سرودملی ایران پخش شد بسیار خوشحال بودیم و حس عزتنفس و غرورآفرین قشنگی را تجربه کردیم. پرچم هر کشور نماد بزرگی هر کشوری است، عکسهایی که از تماشاچیان با پرچمهای گوناگون گرفتم، بسیار برایم دلچسب و قابل احترام بود و این حس با عکاسی از پرچم ایران دوچندان میشد.