آگاه: محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای اصلاحطلب در یادداشتی با عنوان «در ستایش سهمخواهی» نوشته است که «اگر قدرت را لذتی نیست که نیست، باز حکم عقل معطوف به بقا آن است که بگذارید دیگران هم در اجر دنیوی و اخروی رنجی که میبرید و مشقتی که میکشید، سهمی هرچند بیمقدار داشته باشند. شایسته نیست یاران دوران بیقدرتی شما، یاران نیمهراه باشند و شما را در سختیها تنها بگذارند»؛ این نیروی اصلاحطلب در واقع با زبان تعریض و کنایه، سهمخواهی اصلاحطلبان را امری متعارف و معمول دانسته است و بهنوعی به رییسجمهور پزشکیان یادآوری کرده است که باید در چینش عناصر دولتی، باید هوای چپیهای سپهر سیاسی ایران را داشته باشد.
رسول منتجبنیا اما نه با زبان تعریض و کنایه، بلکه آشکارا و با صراحت لهجه به پزشکیان گوشزد کرده است که باید در چیدمان عناصر و نیروهای کابینه، انحصار را به اصلاحطلبان دهد؛ این فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت، در مصاحبهای گفته است: هیأت دولت، باید هیأت دولت اصلاحطلبی باشد. قطعا و مسلما استانداران باید اصلاحطلب باشند. معاونان وزرا همه باید اصلاحطلب باشند. منتجبنیا همچنین خاستگاه سیاسی و حزبی پزشکیان را به او و دیگران یادآور شده و گفته که آقای پزشکیان باتوجه به پیشینه سیاسی خودشان و شخصیتی که دارد، قطعا و مسلما اصلاحطلب است، اصلاحطلب معتدل و خط امامی است و کسی نمیتواند ایشان را متهم کند به اینکه اصلاحطلب نیست یا تندرو است، خیر. آنچه من و سایر دوستان اطلاع داریم، در اصلاحطلبی ایشان تردیدی نیست.
اما تلاش نیروهای اصلاحطلب در تئوریزه کردن و توجیه سهمخواهیهایشان از دولت پزشکیان و گوشزد کردن مداوم به او که با کارت و بلیت اصلاحطلبی توانسته رییسجمهوری شود، با یادداشت «محمد قوچانی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی رنگ باخت. قوچانی در یادداشت اخیرش به دو نکته مهم اشاره کرده است؛ نخست آنکه پزشکیان گزینه اول جبهه اصلاحات نبود، چون منشور ۱۵مادهای سیدمحمد خاتمی را نپذیرفت و دوم آنکه پزشکیان تعهدنامه جبهه اصلاحات را هم امضا نکرد؛ تعهدنامهای که او را موظف میکرد در صورت تاییدصلاحیت چند نامزد اصلاحطلب به سود نامزد منتخب جبهه اصلاحات کنارهگیری کند.
در متن یادداشت اخیر قوچانی آمده است: سیدمحمد خاتمی در آغاز ورود به انتخابات سال ۱۴۰۳ درباره تایید صلاحیت و اقبال ملت به اسحاق جهانگیری اصرار نداشت؛ خلاف آنچه در سال۱۳۹۶ با اصرار به جهانگیری برای نامزدی او در کنار حسن روحانی سبب سوءتفاهم میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان شد. پس از انصراف زودهنگام سیدمحمد صدر و کنارهجویی مجید انصاری البته سیدمحمد خاتمی در پی جبران برآمد و بر نامزدی اسحاق جهانگیری اصرار کرد تا جایی که با بیاعتنایی به محمدرضا عارف، معاون اول خود، سبب شد او هم از نامزدی منصرف شود. سیدمحمد خاتمی همچنین بهصراحت مخالف نامزدی افرادی بود که به نام اصلاحات شناخته میشدند، اما او و دوستانش ایشان را اصلاحطلب نمیدانستند. دومین نفر از این رده افراد، شخص محمد شریعتمداری بود؛ درنتیجه ازسوی عالیترین نهاد رهبری اصلاحات این پیام به بدنه جبهه اصلاحات منتقل شده بود که مناسبترین فرد برای نامزدی ریاستجمهوری اسحاق جهانگیری است.
همانطور که در متن یادداشت قوچانی، این چهره متنفذ رسانهای اصلاحطلبان آمده است، پزشکیان پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی هیچ عهدی با شورای رهبری اصلاحطلبان نبست و حتی از امضای تعهدنامه و منشور آنها نیز سرباز زد. پزشکیان حتی پیش از برگزاری انتخابات در جلسه جبهه اصلاحات نیز صراحتا اعلام کرد که در وهله نخست خود را یک اصولگرا میداند؛ بنابراین سهمخواهی اصلاحطلبان از پزشکیان و تلاش برای وامدار کردن او به خود، نکتهای قابل تأمل است.
البته با غور و دقت در رفتارهای سیاسی پیشین اصلاحطلبان نیز چنین اقدامات تاملبرانگیزی مشاهده میشود؛ برای نمونه در آغاز دولت روحانی در سال۹۲ نیز اصلاحطلبان بهصراحت در نشریات زنجیرهای خود، دولت یازدهم را «رحم اجارهای» میپنداشتند و درصدد سهمخواهی از این دولت بودند.
۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۸
اصلاحطلبان از همان آغاز دولت چهاردهم فاز سهمخواهی را شروع کردند و در رسانهها و صفحات مجازی خود مدام بر این گزاره تاکید میکنند که پزشکیان، اصلاحطلب است و باید دولتش از اصلاحطلبان لبریز باشد.