۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۴

گروه جامعه- می‌گویند که طلای زنان وصل است به جانشان و حاضر نیستند آن را به هر قیمتی از دست بدهند. از ارزش‌ مالی طلا که بگذریم، گاهی حتی این زیورآلات، یادگار فردی در زندگی‌شان است که با چشم انداختن هر روزه به آن، یاد آن شخص برایشان زنده می‌شود. گاهی گردنبند به‌ارث‌رسیده از مادری به دخترش است و گاهی حلقه ازدواجی که با نگاه کردن به آن روزهای خوش زندگی مشترک‌شان را به یاد می‌آورند. هرچه باشد طلا برای خانم‌ها یک ارزش دیگری دارد که قابل تاخت زدن با هیچ‌چیز نیست. اما در هفته‌های گذشته کار شگفت‌انگیزی از سوی بسیاری از بانوان سرزمین‌مان رقم خورد و آن اهدای طلا برای کمک به مردم مظلوم غزه و لبنان بعد از فتوای رهبر انقلاب بود. عجیب به‌نظر می‌رسد و یا حتی غیرقابل باور، اما واقعی بود. بخشیدن چیزی را که دلبستگی به آن داشتند؛ کار راحتی نبود.

آگاه: پس از اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درباره «قضایای اخیر لبنان» تاکید فرمودند: «بر همه‌ مسلمانان فرض است با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب، ظالم و خبیث آن را یاری کنند»، موج گسترده‌ای از پویش‌های مردمی در این زمینه شکل گرفت و «ایران همدل» در این مسیر متولد شد؛ پویشی که گام به گام برای همدلی بیشتر ما و مسلمانان کشورهای حوزه مقاومت پیشرفت و حالا در چهارمین پله تصویر متفاوتی از کمک‌های مردمی نمایان شد. این تصویر را زنانی ساختند که علاوه‌بر کمک‌های نقدی خود، حجم قابل‌توجهی از طلا و جواهراتشان را برای کمک به مردم لبنان اهدا کردند؛ کمکی که نشان می‌دهد زنان ایرانی برای حمایت از ستمدیدگان لبنان و همچنین غزه از مهم‌ترین دارایی مادی خود نیز می‌گذرند و جلوه‌های کم‌نظیری را در این زمینه خلق می‌کنند.
به گزارش آگاه، خبرهای منتشرشده در این زمینه نشان‌دهنده حرکتی جهادی ازسوی زنان ایرانی است؛ تا جایی که به‌گفته مسئولان در پویشی که ازسوی حوزه علمیه خواهران استان بوشهر راه‌اندازی شده ‌است، براساس آخرین آمارها، طی مدت چهار روز، بیش از دومیلیارد تومان طلا و ۵۰۰میلیون تومان پول نقد اهدا شده‌ است و این کمک‌ها همچنان ادامه دارد. این حرکت مردمی خیلی زود از بوشهر به شهرهای دیگر کشور هدایت شد تا اهالی جای جای ایران زمین شاهد جلوه‌های ناب همدلی طلایی زنان با جبهه مقاومت باشیم. 
بسیاری از زنان تهرانی هم همگام با زنان دیگر شهرهای کشور در مراسمی که روز شنبه هفته جاری در فاطمیه بزرگ تهران برگزار شد، طلاهای خود را به جبهه مقاومت اهدا کردند. بازتاب گسترده همدلی طلایی زنان ایرانی با مردم مظلوم لبنان و جبهه مقاومت در شرایطی است که این دست کمک‌ها و همدلی‌ها ازسوی زنان مختص روزهای اخیر نیست و این قشر در مقاطع مختلف و حساس تاریخ این سرزمین، جلوه‌های حماسی کم‌نظیری از رویکردهای همدلانه خود را به تصویر کشیده‌اند و از طلا و جواهرات‌ خود به‌راحتی گذشتند.
مشروطیت ازجمله مقاطعی است که زنان با کمک‌های طلایی خود، به تاریخ‌سازی در کنار مردان پرداخته‌اند. ماجرا از جایی آغاز شد که به‌دنبال صدور فرمان مشروطیت ازسوی مظفرالدین‌شاه قاجار، مشروطه‌خواهان با مشکلات بسیاری مواجه شدند که یکی از آنها، استقراض از دولت‌های بیگانه بود که با مخالفت نمایندگان مواجه شد. یکی از راهکارهای برون‌رفت از این چالش، تاسیس بانک ملی  بود که بخش مهمی از سرمایه اولیه آن از محل فروش طلا و جواهرات اهدایی زنان تامین شد؛ کمکی که برخی منابع مقدار آن را در تهران آن زمان، چیزی حدود یک میلیون ‌تومان برآورد کرده‌اند.
در جریان مبارزات مردم ایران برای به‌ثمر نشاندن انقلاب‌اسلامی در سال۱۳۵۷ نیز شاهد جلوه‌های ناب همدلی طلایی زنان با مبارزان با نظام ستمشاهی بوده‌ایم. یکی از این جلوه‌ها، کمک‌های زنان به انقلابیون از طریق فروش طلا و جواهرات خود بوده ‌است که در راه‌هایی ازجمله کمک به خانواده‌های زندانیان هزینه می‌شد.
اهدای طلا و جواهرات ازسوی زنان در نقاط مختلف ایران برای کمک به جبهه‌ها از دیگر جلوه‌های همدلی زنان ایرانی بوده ‌است. در روایات و خاطراتی که از مقطع دفاع‌مقدس منتشر شده، به‌کرات با نمونه‌های متعددی از کمک زنان به جبهه‌های حق علیه باطل مواجه هستیم. آنان علاوه بر حضور در عرصه‌های مختلف کمک‌رسانی و امدادرسانی، با اهدای طلا و جواهرات خود گام‌های موثری در حمایت از رزمندگان برداشتند.
بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی از دیگر مقاطعی در تاریخ معاصر ایران است که شاهد همدلی طلایی زنان ایران بوده‌ایم؛ ازجمله پس از بروز زلزله ناگوار در بم استان کرمان در بهمن‌ماه ۱۳۸۲. براساس یکی از آمارهایی که میزان کمک‌های مردمی طی ۲۰روز میانی دی‌ماه آن سال را نشان می‌دهد، هفت‌کیلو و ۴۱۸گرم و ۲۲۰سوت طلا و جواهرات به زلزله‌زدگان اهدا شده‌ است. علاوه‌بر اینها ۱۲سکه بهار آزادی، ۱۹سکه نیم‌بهار آزادی و ۴۶سکه ربع‌بهار آزادی از دیگر اقلام اهدایی بوده ‌است.
زنان ایرانی طی سال‌های اخیر بارها ارادت خود را به ائمه‌اطهار(ع) نشان داده‌اند که یکی از جلوه‌های آن، اهدای طلا و جواهرات برای بازسازی ضریح ائمه(ع) بوده‌ است؛ ازجمله در سال۱۳۹۱ اعلام شد که ۱۴۴کیلو طلا ازسوی بانوان ایرانی برای ساخت ضریح حرم امام‌حسین(ع) هدیه شده‌ است.

به خودمان کمک می‌کنیم
قلب این مراسم اما در قسمت محراب فاطمیه می‌تپد؛ همان‌جایی که غوغایی به پا شده از حضور بانوان داوطلب اهدای طلا. در آن ازدحام، پشت آخرین نفر می‌ایستم و می‌پرسم: فکر می‌کردید روزی برای اهدای پول یا طلا، در صف بایستید؟ دختر جوان، به سمتم برمی‌گردد و با خنده می‌گوید: «نه واقعا...!» پروانه صفی‌زاده همراه مادرش برای اهدای طلا به این آیین همدلی آمده چون هنوز به انسانیت اعتقاد دارد: «وقتی آن همه ظلم و جنایت را در حق مردم مسلمان غزه و لبنان می‌دیدیم، نمی‌توانستیم ساکت و بی‌تفاوت بنشینیم. حتی اگر مسلمان هم نبودند، به رسم انسانیت، نمی‌توانستیم سکوت کنیم. بنابراین امروز به اینجا آمدیم تا با این کمک‌های ناچیز، به مردم لبنان بگوییم در کنارشان هستیم و تنهایشان نمی‌گذاریم.»
پروانه قبل از اینکه سر صف خاص امروز برگردد، یک تکمله هم به حرف‌هایش می‌زند: «البته تصور نکنیم با این پول و طلاها فقط داریم به مردم لبنان و غزه کمک می‌کنیم! ما اگر امروز از این مظلومان در مقابل جنایت‌های اسرائیل دفاع نکنیم، ممکن است دامنه جنایات رژیم صهیونیستی به داخل مرزهای خودمان هم کشیده شود. بنابراین ما درواقع داریم به خودمان هم کمک می‌کنیم.»

فقط همین گوشواره‌ها را داشتم
همانطور که در بین جمعیت چشم می‌گردانم، حرکات یک خانم جلوی میز اهدای طلا توجهم را جلب می‌کند. دقت که می‌کنم، زیر چادر دارد گوشواره‌هایش را از گوش باز می‌کند. نزدیک می‌روم و می‌گویم: شما امروز باعث شدید یکی از شنیده‌های من از دوران دفاع مقدس، رنگ واقعیت به خود بگیرد. لبخند می‌زند و می‌گوید: «من کاری جز اطاعت از فرمان آقا نکردم. امر آقا را باید روی چشم‌مان بگذاریم. راستش را بخواهید، من فقط همین یک تکه طلا را داشتم...» هیجانم فروکش می‌کند. می‌گویم: آخه چرا؟ مگه این طلا، پس‌انداز روز مبادای شما نبود...؟ خانم «شهبازی‌فرد» نمی‌گذارد جمله‌ام را کامل کنم و می‌گوید: «در مقابل فداکاری رزمندگان حزب‌الله که در خط مقدم جبهه مقاومت دارند جهاد می‌کنند و ضامن امنیت همه ما هستند، این قطعه طلا، خیلی کوچک و ناقابل است.»
می‌گویم: فکر می‌کنید اگر به گوش مادران لبنانی برسد که مادران ایرانی برای حمایت از آنها، اینطور صف کشیدند که طلاهایشان را اهدا کنند، چه حسی پیدا می‌کنند؟ چشم‌هایش برق می‌زند و می‌گوید: «حتما قوت قلب می‌گیرند و محکم‌تر جلوی ظلم دشمن متجاوز می‌ایستند. دلشان گرم می‌شود که تنها نیستند و ما همیشه پشت‌شان هستیم.»