آگاه: نخستین بار سازمان ملل در سال۱۹۴۵ پیشنهاد کرد ۱۶اکتبر هر سال بهعنوان «روز جهانی غذا» به منظور توجه دادن جهانیان به مسئله مهم غذا انتخاب شود و از آن سال تاکنون هر سال شعاری برای این روز توسط فائو انتخاب میشود. شعار روز جهانی غذا در امسال «حق برخورداری از غذا برای یک زندگی بهتر و آیندهای روشنتر» است. به بهانه این روز در گزارشی که در ادامه میخوانید نگاهی خواهیم داشت بر سیر اتفاقاتی که بر سر غذا آمده است؛ اینکه چه شد که غذای بیرون جای غذا خانه را تنگ کرد و محبوبیت پیدا کرد.
در گذشته، سفرههای بلند بالا و رنگارنگی پهن میشد که افراد یک خانواده دورآن مینشستند و غذا میخوردند. اما با ظهور مدرنیته و تغییر شکل و سبک زندگی انسان معاصر، این سفرهها هرروز کوچک و کوچکتر و در نهایت تبدیل به میزهای غذاخوری شد که هرکسی میتوانست هر زمانی که خواست غذا بخورد. این روند تا جایی معنای غذا خوردن را تغییر داد که امروز، غذا خوردن دیگر یک امری صرفا خانگی نیست و غذا خوردن بیرون از خانه در حال افزایش است.
چرا غذا خوردن امر بیرونی شد؟
دلایل مختلفی برای این موضوع میتوان برشمرد؛ یکی از اصلیترین دلایل آن ظهور مدرنیته و توسعه شهرنشینی بود. توسعه شهرنشینی، خانه و کارکرد آن را تغییر داد و نظام اداری و شهری به شهروندان مرتب یادآوری میکرد که شهر شما خانه شماست و زمزمه شعار «شهر ما، خانه ما» هم از اینجا شروع شد.
انسانهای قدیم وقتی شکار یا کشاورزیشان تمام میشد برای خواب و خوراک به خانه میآمدند و حالا انسان امروز میتواند فقط برای خوابیدن به خانه برگردد چون شهر هزاران آشپزخانه دارد، همان جایی که آنها را رستوران مینامیم. به نوعی میتوان گفت نوعی چرخش در کارکرد خانه به وجود آمد و مثلا حمام که در گذشته بیرون از خانه بود به داخل خانهها آمد و شخصی شد، در عوض آشپزخانه خانهها به بیرون رفت و آشپزخانه داخل خانهها کمرمق شد.
علاوه برشهرنشینی، انتقال فرهنگ غربی که در آن نوعی سبک زندگی که کلا در شهر میگذرد هم در بیرونراندن امر غذا خوردن از خانه به بیرون خانه نقش داشت. خانههای کوچک غربی و زندگی پرسرعت و شلوغ آدمهای مدرن دیگر فرصتی برای آشپزی و غذا درست کردن در خانه باقی نمیگذارد و فلسفه fast food، fast life (زندگی سریع، غذای سریع) هم همین است. زندگی سریع، غذای سریع هم میخواهد.
به مرور زمان بیرون غذا خوردن به یک سبک زندگی و امری عادی و همزمان کارکرد آشپزخانه در خانهها تضعیف تبدیل شد، اما حذف نشد؛ چون برای خیلیها هنوز، آشپزخانه مرکز و محور خانه است. به نظر میآید بخشی از علاقه افراد به بیرون غذا خوردن و رستوران رفتن به رشد فردگرایی در دوره مدرن مرتبط باشد، همزمان با ظهور دوران مدرن، فردگرایی هم رشد بیشتری پیدا کرد و تمایل آدمها به تنها بودن بیشتر شد. در چنین وضعیتی فرد خیلی از اوقات ترجیح میدهد به جای اینکه خانه باشد و غذایی که برای جمع درست شده را میل کند، بیرون به رستوران برود و انتخاب و سلیقه شخصی خودش را داشته باشد.
غذای بیرون از خانه؛ امری لوکس یا عادی؟
با ورود شبکههای اجتماعی این کارکرد بیشتر تقویت شد و امروز دیگر بیرون غذا خوردن یک امر صرفا خوراکی نیست؛ بلکه یک امر تفریحی و سرگرمکننده است. علاوه براین، در ابتدای زمانی که بیرون غذا خوردن رایج شد یک امر لوکس فانتزی به شمار میآمد؛ اما به مرور زمان با زیاد شدن تعداد رستورانها و فراگیر شدن آنها بیرون غذا خوردن از یک امر فانتزی تبدیل به امر عادی و روزمره شد.
این نکته را هم باید در نظر داشت که بیرون غذا خوردن، با غذا خوردن بیرون از خانه فرق دارد؛ اگرچه منشأ هردو یکی است. اما وقتی از «بیرون غذا خوردن» حرف میزنیم، یعنی در جایی بیرون از خانه، غذایی که در جایی غیر ازخانه پخته شده را بخوریم؛ درحالی که وقتی از «غذای بیرون خوردن» حرف میزنیم، یعنی غذایی که در بیرون از خانه پخته شده را در خانه میل کنیم. البته هردوی اینها به نوعی تضعیف شدن امر آشپزی در خانه را نشان میدهد.
با نگاهی به سیر تاریخیای که آشپزخانه طی کرده، متوجه میشویم که در طول سالها آشپزخانه به مرور زمان نسبت به اندرونیترین مکان خانه که مطبخ نامیده میشد، بیشتر در معرض عموم قرار گرفته. آشپزخانههای اُپن یا باز که در سالهای اخیر در معماری خانهها باب شده، نشان میدهد که آشپزی و غذا پختن به مرور زمان از فضای پنهان قدم به فضاهای نهان گذاشته است و ما امروز رستورانهای بسیاری را میبینیم که آشپزخانههایشان در معرض دید عموم است و همگان میبینند که چه اتفاقی در آنجا میافتد.
وارد و مارتنز (Warde and Martens) دو پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی، در سال۱۹۹۹ یک پروژه تحقیقاتی با موضوع «بیرون غذا خوردن» انجام دادند که براساس این مطالعه مشخص شد جوان بودن، داشتن درآمد کافی برای معاش خانه، تحصیل کرده بودن، خانهدار نبودن و نداشتن فرزند زیر ۱۶سال در خانه، از مهمترین عواملی هستند که دسترسی به بیرون غذا خوردن را فراهم میکنند.
برای بسیاری از مردم، بیرون غذا خوردن یک رفتار خاص و یک مناسبت ویژه است تا از آن بهعنوان فراغتی از زندگی روزمره لذت ببرند. این کار، غالبا رویدادی است که برای آن پول کنار گذاشته میشود.
در این مورد، هزینه رستورانی سطح بالا ممکن است به مناسبت و در نتیجه، لذت مرتبط باشد. بسیاری از رستورانها در افزایش حس خاص یک مناسبت، مشارکت میکنند.
براساس این تحقیق و از منظر جنسیتی، بسیاری از زنان در خصوص تجربه بیرون غذا خوردن بیان کردهاند که بیرون غذا خوردن به آنها حس رها شدن از مسئولیتهای عادی خانگی میدهد. مجبور نبودن به خرید کردن، آماده کردن غذا و تمیزکاری بعد از آن و پذیرایی شدن توسط فردی دیگر، از عوامل مهم شکل دهنده این لذت هستند. سرانجام، گستره و تازگی انتخابهای در دسترس نیز عامل مهمی بودند. دوباره خاطر نشان میشود، نقطه مرجع، غذایی است که در خانه تهیه شده و رهایی از طیف محدود و قابل پیش بینی انتخابها، برای بسیاری از پاسخ دهندگان، یک منبع لذت بودند.
بیرون غذا خوردن و احساس تشخص
یکی از نقاط قوت کار مارتنز و وارد این است که شواهد تجربی مفصلی از فرمهای دقیق لذت برده شده توسط مشتریان را فراهم میکند. طبق نظر پاسخدهندگان، تاکید آنها بر اهمیت بیرون غذا خوردن بهعنوان یک اتفاق، حاکی از این است که وعده غذایی، یک موقعیت برجسته اجتماعی و موقتا ویژه را نمادین میکند. از این گذشته، بررسی آنها نشان میدهد معاشرت مطلوبی که در رستورانها تجربه میشود، تهدیدی برای غذاخوردن در خانواده نیست.
این پژوهشگران نتیجه میگیرند تعارضی بین سور و سات کالایی شده و معاشرت وجود ندارد همچنین آنها بیان میکنند که «بیرون غذا خوردن» بستری برای نمایش تشخص و ایجاد مرزهای طبقه اجتماعی از طریق ذائقه فراهم میکند.
پیر بوردیو هم در جایی مطرح کرده که بیرون غذا خوردن با نوعی احساس تشخص دادن به افراد ارتباط دارد؛ به این معنا که وقتی یک فرد، غذایی را در یک رستوران خاص میل میکند نوعی حس تشخص و احساس خوبی به او دست میدهد.
بازگشت غذای مامانپز
البته این نکته را هم باید در نظر داشت که با وجود تعدد و فراوانی رستورانها به دلیل محبوبیتی که غذای خانه از گذشته برای آدمها داشت رستورانها به پختوپز به سبک خانگی روی آوردند و اصطلاحاتی از قبیل «غذای مامانپز» یا «غذای خانگی» رواج پیدا کرد. در چنین وضعیتی، انگار آدمها آشپزخانه خانهشان را با خود بیرون میبرند و میتوانند انتخاب کنند که در هر وعدهای آشپز شخصیشان چه برایشان بپزد.
در چند سال اخیر اما، بهواسطه شیوع کرونا و کمی پیشتر از آن زمانی که در اینستاگرام، ترفندها و آموزشهای آشپزی فراگیر شد آشپزخانهها جان دوباره گرفتند و انگار امر غذا خوردن باز تبدیل به یک امر اندرونی شد. در دو سه سال گذشته که این ویروس همه را خانهنشین کرد، یکی از لذتهایی که از افراد گرفته شد، در خانه ماندن و بیرون غذا نخوردن بود.
کسانی که صبحشان را با چای و قهوه بیرونبر کافهها و ظهر، ناهار خود را در یک رستوران میل میکردند و شب را با یک اسنک از فستفودفروشیها به پایان میرساندند، با شیوع کرونا مجبور شدند که خانه بمانند و آشپزی را برای خود تبدیل به یک سرگرمی کنند. در نتیجه چراغ آشپزخانهها دوباره روشن شد. نقش آشپزخانه در یک خانه ممکن است کمرنگ شود اما حذف نمیشود.