۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۸

۲۴ تا ۳۱ اکتبر هرسال در تقویم جهانی به‌عنوان هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی نامگذاری شده و در این هفته برنامه‌های متفاوتی در کشورهای مختلف با محوریت سواد رسانه‌ای برگزار می‌شود. شعار هرساله این هفته ازسوی یونسکو تعیین می‌شود. وقتی صحبت از سواد رسانه‌ای می‌شود معمولا به چشم یک علم نوظهور، تزئینی و دانشگاهی که کاربردی ندارد به آن نگاه می‌شود درحالی‌که این علم بسیار ضروری و کاربردی است؛ هم برای متخصصان علوم ارتباطات و هم افراد معمولی. خوشبختانه در سال‌های اخیر، این علم بیشتر شناخته و آگاهی درباره آن بیشتر شده به‌طوری‌که درحال‌حاضر دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه کتابی با نام «تفکر و سواد رسانه‌ای» دارند و به این شکل دانش‌آموزان از دوران متوسطه یا همان دبیرستان با مفاهیم سواد رسانه‌ای آشنا می‌شوند. 

آگاه: ضرورت آشنایی و آگاهی از سواد رسانه‌ای امروز بیشتر از هرزمان دیگری است چون ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که در هر ثانیه در معرض اطلاعات هستیم و اگر متر و معیاری برای تشخیص درست و غلط آن نداشته باشیم دارای اضافه بار اطلاعاتی می‌شویم که تبعات منفی بسیاری دارد.

تاکید رهبری بر مجهز شدن به سواد رسانه‌ای
چندی پیش حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی نوریجانی، رییس کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو ـ ایران، تشکیل فراکسیون سواد رسانه‌ای، درج روز ملی سواد رسانه‌ای در تقویم، فعال‌سازی شبکه شهرهای فعال در حوزه سواد رسانه‌ای، حضور رییس و دبیرکل باشگاه سواد رسانه‌ای یونسکو در کنفرانس جهانی هفته سواد رسانه‌ای ۲۰۲۴ در عمان، نشست‌های رسانه‌ای با موضوعات حول محور شعار هفته، طراحی جایزه سواد رسانه‌ای «شاخه زیتون» برای فعالان رسانه‌ای در حوزه مقاومت و فلسطین، جایزه کتاب سال باشگاه سواد رسانه‌ای یونسکو و برگزاری مسابقه کتابخوانی سواد رسانه‌ای را از جمله اهداف برنامه‌های هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی ۲۰۲۴ عنوان کرد. وی همچنین اشاره کرد که با هماهنگی نهادهای مربوطه هرروز این هفته با یک شعار نامگذاری شده و متناسب با این شعار هرروز برنامه‌های متنوعی برگزار می‌شود.
رییس کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه‌ای یونسکو ایران با اشاره به اینکه سواد رسانه‌ای یکی از موضوعات مهم زندگی ماست، تاکید کرد: مقام رهبری در فرمایشاتشان به موضوع جهاد تبیین و داشتن سواد رسانه‌ای بارها تاکید فرموده‌اند و این موضوع یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ماست و به همین خاطر هم درخواست ما از شورای فرهنگ عمومی این است که یک روز در تقویم ملی (ترجیحا سوم آبان‌ماه) را به نام روز سواد رسانه‌ای نامگذاری کنند تا بتوانیم با به‌میدان آوردن ظرفیت‌های مردمی و نهادهای حاکمیتی، اتفاقات موثری در این حوزه و در زمینه حکمرانی سایبری رقم بزنیم.

سواد رسانه‌ای چیست و به چه درد می‌خورد؟
براساس تعریف یونس شکرخواه، استاد ارتباطات، سواد رسانه‌ای (Media Literacy) عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که درنهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد.

دو مثال در تبیین نقش مهارت‌ها
مثال اول: اگر در یک فیلم پسرکی فرضا 10ساله درحال دویدن باشد و در همان هنگام دویدن تبدیل به یک مرد 40ساله شود، برای کسی که فیلم زیاد دیده است؛ اتفاق عجیبی نیست. تماشاگر حرفه‌ای سینما می‌داند که رجوع به آینده (و در این مثال ۴۰ساله شدن فرد موردبحث) یا بازگشت به گذشته یک فرد یا یک موضوع احتیاج به مثلا 40سال انتظار ندارد و این امری بدیهی در سینماست که می‌تواند در یک پلان رخ دهد (فلاش فوروارد و فلاش بک). اما دیدن چنین صحنه‌ای برای کسی که برای اولین‌بار است که فیلم می‌بیند ممکن است ایجاد سردرگمی کند و لذا از خودش بپرسد آن پسرک چه شد؟ و این مرد 40ساله کیست؟ اما تماشاگر حرفه‌ای سینما به‌تدریج به دانش و مهارت‌هایی مسلط شده که لازمه درک فیلم است و بر اثر آن نمادهای و نشانه‌ دیداری در سینما را به‌خوبی می‌شناسد.
مثال دوم: اگر بخواهیم در کابین خلبان یک هواپیما بنشینیم و آن را به پرواز درآوریم به مجموعه‌ای از مهارت‌ها نیاز داریم تا بتوانیم هواپیما را به حرکت درآورده، به پرواز کشانده، کنترل کرده و به مقصد برسانیم.
مسلط‌شدن به سواد رسانه‌ای هم مستلزم کسب آمیزه‌ای از مهارت‌هاست. با این تفاوت که در دو مثال مربوط به  سینما و هواپیما، زودتر به نقش مهارت‌های خاص پی می‌بریم. نداشتن مهارت‌های مربوط به زبان سینما به عدم درک فیلم می‌انجامد و نداشتن مهارت‌های مربوط به پرواز به سقوط و مرگ منجر خواهد شد.
به قول شکرخواه، ممکن است بر این گمان باشیم که در استفاده از رسانه‌ها از مهارت‌های کافی برخوردار هستیم، درحالی‌که اینجا، موضوع سواد رسانه‌ای می‌تواند به مهارت‌های یک ملوان تازه‌کار یا یک ملوان ماهر شبیه باشد. ملوان تازه‌کار هم به دریا می‌رود اما ممکن است دیگر رنگ ساحل را نبیند. برخلاف ملوان تازه‌کار، ملوان ماهر ممکن است حتی در شرایطی که دریا طوفانی است اصلا عزم آب نکند و اگر هم برود به‌خوبی می‌داند تا چه عمقی باید پیش برود و چگونه با امواج مقابله و از آنها عبور کند و به ساحل بازگردد.

ضرورت سواد رسانه‌ای در دنیای امروز
تا اینجا باید تا حدودی مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانه‌ای نیاز داریم. امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد، فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است و وقتی به‌عنوان‌مثال، تلفن‌همراه یک نفر به صدا درمی‌آید این اطلاعات موجود در فضاست که پل ارتباط او با تماس گیرنده شده است، یا زمانی که یک مودم می‌تواند افراد را به جهان بی‌انتهای اینترنت بکشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان یا حالا که میلیون‌ها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند، همه نیاز دارند به اینکه در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت کنند، درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می‌کنند. چون مردم اکنون باسوادتر شده‌اند؛ مراقب هستند که در غذایی که مصرف می‌کنند چقدر کلسترول، ویتامین یا مواد دیگر باید باشد، در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت؛ برای مثال، زمانی که در بزرگراه‌های اطلاعاتی حرکت می‌کنید، سواد رسانه‌ای می‌تواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایت‌هایی -اعم از شناخته‌شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را در چت‌روم‌ها بگذرانید؛ بنابراین می‌توان گفت که هدف سواد رسانه‌ای در نخستین گام‌های خود تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه-فایده با رسانه‌هاست؛ به این معنا که در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی را از دست می‌دهیم و چه چیزهایی را به دست می‌آوریم و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه‌ای که صرف می‌کنیم چه منافعی درنهایت به دست می‌آوریم. پس یکی از اهداف اصلی سواد رسانه‌ای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تامین کند.
 
سه جنبه سواد رسانه‌ای
سواد رسانه‌ای یک موضوع متضلع است که قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانه‌ها و شیوه‌های معنی‌سازی در آنها را طرف توجه قرارمی‌دهد و می‌کوشد این واکاوی را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. سواد رسانه‌ای را می‌توان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل‌های گوناگون رسانه‌ای و در همین حال تامین شرایط مصرف محتوای رسانه‌ای از منظر انتقادی دانست.
سه جنبه سواد رسانه‌ای عبارت‌اند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست.
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی.
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانه‌ای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگین‌کمان رسانه‌هاست و سپس توجه به این نکته که دیدن، خواندن و شنیدن عمدتا باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته اینکه به نقش دست‌اندرکاران و مالکان رسانه‌ها هم باید توجه داشت.

بدون سواد رسانه‌ای نمی‌توان
 گزینش‌های صحیح از پیام‌های رسانه‌ای داشت
به نظر می‌رسد موضوع سواد رسانه‌ای در اینترنت نسبت به سایر رسانه‌ها بیشتر و سریعتر رشد کرده و به نوعی می‌توان آن را نوه دیجیتال نقدهای رسانه‌ای کلاسیک به حساب آورد.
همین‌جا بد نیست یادآوری شود که تسلط به یک زبان خارجی، مهارت برای استفاده از کامپیوتر و مهارت‌های استفاده از فضای سایبر هم که خودشان جزو مهارت‌های سواد رسانه‌ای به شمار می‌آیند، می‌توانند به بهره‌وری مناسب‌تر از مباحث سواد رسانه‌ای موجود در سایت‌های مختص این مبحث در اینترنت کمک کنند. اما ازآنجا ‌که بدون سواد رسانه‌ای، نمی‌توان گزینش‌های صحیح از پیام‌های رسانه‌ای داشت؛ به گمان من، نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران باید به این امر کمک کنند.
نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده‌ها، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف می‌توانند مفهوم سواد رسانه‌ای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می‌کنند نیز می‌توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه‌ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه‌ای و انتشاراتی هم می‌توانند مفاهیم ساده‌شده‌ای از این بحث را در دستورکار خود قرار دهند.اگر نهادهای پیش‌گفته در این عرصه فعال‌تر شوند بضاعتی که از طریق سوادرسانه‌ای در اختیار گذاشته می‌شود باعث می‌شود تا مخاطبان درک عمیق‌تری از آنچه می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند داشته باشند. درحالی‌که می‌توان فاقدان سواد رسانه‌ای را  طعمه‌های اصلی در فضاهای رسانه‌ای به شمار آورد افراد دارای سواد رسانه‌ای نه‌تنها اسیر محصولات رسانه‌ای نمی‌شوند، بلکه قضاوت‌های صحیح‌تری از محیط پیرامون خود دارند.
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه‌ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به‌هیچ‌وجه به برخی از آنها هم نیازی ندارند؛ به‌عنوان مثال، امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به‌خوبی می‌شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آنها نمی‌آید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد.

شعار روزهای پیش روی هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی عبارت است از:
هفتم آبان‌ماه: سواد رسانه‌ای؛ عمومی‌سازی مهارت‌های رسانه‌ای
هشتم آبان‌ماه: سواد رسانه‌ای؛ هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین
نهم آبان‌ماه: سواد رسانه‌ای و جهان دیجیتال