آگاه: به این ترتیب، اولین تصمیم چهلوسومین جشنواره فیلم فجر جدایی بخش بینالملل از بخش ملی بود؛ اتفاقی که پیش از این هم بارها رخ داده بود و موضوع تازهای نیست فقط سوالی که مطرح میشود این است که چرا یکبار برای همیشه تکلیف بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر مشخص نمیشود و این بخش یک هویت ثابت مثل سایر جشنوارههای فیلم که برگزار میشود، پیدا نمیکند؟ به سرگذشت بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر که نگاه کنیم به نظر میرسد با این بخش شبیه بچه سرراهی رفتار میشود که با تغییر هر دوره مدیریتی یک تصمیمی برای آن گرفته میشود و هر تصمیم هم موافقان و مخالفان خود را دارد.
نگاهی به تاریخچه بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر
سابقه برگزاری جشنواره فیلم فجر به سال۱۳۶۱ برمیگردد؛ تا پیش از سال۱۳۶۱ جشنواره فیلم با نام جشنواره فیلم تهران حد فاصل سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ برگزار میشد و نماد آن هم بهجای «سیمرغ بلورین»، «بز بالدار» بود.با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر شرایط کسی به فکر جشنواره سینمایی نبود اما با سخنان حضرت امام(ره) درباره لزوم رهگیری از پتانسیل سینما بهعنوان «یکی از مظاهر تمدن» توجه به سینما در دستورکار قرار گرفت و در سال۶۰ بود که جشنواره فیلم «میلاد» بهعنوان اولین جشنواره سینمایی پس از انقلاب در پایتخت برگزار شد؛ جشنوارهای که طراح اصلی آن جمال امید بود و تنها به نمایش تعدادی از فیلمهای سینمایی داخلی و خارجی اختصاص داشت و عملا نشانهای از رقابت و داوری در آن نبود. اما در سال۶۱ (چهارسال پس از پیروزی انقلاب) همزمان با ایام دهه فجر، نخستین جشنواره فیلم فجر برگزار و سینمای ایران صاحب ویترینی رسمی شد تا تولیدات یکساله خود را به قضاوت مخاطبان بگذارد. در دوره اول باز هم رقابت تولیدات نیمهتمام ماند و هیچ برگزیدهای معرفی نشد. در دور دوم برای نخستینبار تولیدات سینمای ایران پس از انقلاب مورد قضاوت قرار گرفت و برگزیدگان با «لوح زرین» جشنواره تقدیر شدند.نخستین دوره جشنواره فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲بهمن سال۱۳۶۱ به دبیری حسین وخشوری برگزار شد؛ در این دوره، خبری از حضور فیلم و فیلمسازان خارجی و جهانی نبود. سال۱۳۷۴ بود که بنا شد در کنار تولیدات سینمای ایران، پخش آثار جهانی و بینالمللی هم در دل جشنواره فیلم فجر قرار بگیرد. از آن پس، جشنواره فیلم فجر دارای پسوند «بینالمللی» شد و بخش بینالملل هم به سایر بخشهای جشنواره فیلم فجر اضافه شد. این روند تا سال۱۳۹۳ ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۹۳ تصمیم بر جدایی بخش بینالملل از بخش ملی گرفته شد و از اردیبهشتماه سال۱۳۹۴ اولین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر به دبیری رضا میرکریمی برگزار شد. اما این تصمیم به یک دهه نکشید و از سال۱۴۰۱ دوباره این دو بخش با یکدیگر ادغام شد و حالا پس از سه سال دوباره تصمیم ۱۰سال پیش یعنی جدایی بخش بینالملل از بخش ملی سینما گرفته شده است.
فارغ از درستی یا نادرستی این تصمیم، موضوعی که باید به آن توجه شود این است که شاید لازم باشد برای بخش بینالملل جشنواره فیلم، مقام بالادستی یعنی رییس سازمان سینمایی یا یکی دیگر از اعضای وزارتخانه یک تصمیم مصوب بگیرد تا یکبار برای همیشه برای این بخش جشنواره یک برنامهریزی ثابت و مستقل صورت گیرد و این بخش هم مثل جشنواره سینمای حقیقت، جشنواره فیلم کوتاه، جشنواره فیلم کودک و... که در طول سال و با یک برنامهریزی مشخص برگزار میشود، هویت پیدا کند.
استدلال موافقان و مخالفان چیست؟
بزرگترین استدلال مخالفان این جدایی، بحث «هزینه» بوده است درحالیکه طی دو دوره اخیری که این دو بخش با یکدیگر ادغام شدند، سرریز هزینه عدم برگزاری جشنواره مستقل، به هیچ سمتی رهنمون نشد؛ بنابراین نمیتوان اینگونه ادعا کرد که چون جشنواره مستقل بینالمللی فجر هزینه دارد، نباید آن را برگزار کرد.
ادغام این دو بخش نیز هزینهزا بوده و عدم برگزاری آن، هیچ غنیمتی را از بابت بودجه، نصیب سینما و فعالان این صنعت نمیکند.
اما یکی از مزایای برگزاری مستقل جشنواره جهانی فیلم فجر این است که میتواند توجهات ولو حداقلی را بهنسبت شکل ادغامشده آن برانگیزاند. در شکل سنتی و ادغامشده این دو بخش، دبیر، رییس سازمان سینمایی و دوستداران سینمای بینالملل هیچکدام نمیتوانستند از این فرصت استفاده کنند و این بخش عملا زیر سایه حواشی و اتفاقات بخش ملی، پنهان میماند. استقلال بخش بینالملل، دامنه توجهات را گسترده میکند. سینمای ایران اکنون هیچ جشنواره جهانی برای سینمای بلند ندارد درحالیکه در حوزه سینمای کودک، فیلم کوتاه، مستند و... پذیرای آثار جهانی است.
در سالهایی که بخش جهانی جشنواره فیلم فجر حسابی پرشور بود سینماگران صاحبسبک و بزرگی از جمله کوستا گاوراس، فرانچسکو رزی، کشیشتف زانوسی، رابرت چارتوف، بروس برسفورد، آگنیشکا هولاند، شیام بنگال، بلا تار، یان تروئل، آندری زویاگینتسف، رستم ابراهیمبیگف، تئو آنجلوپولوس، ماریو مونیچلی، نوری بیلگه جیلان، مصطفی عقاد، لوران کانته، سمیح کاپلاناوغلو، داریوش خنجی، الیور استون و پل شریدر و... حضور داشتند که این اتفاق برای علاقهمندان به حوزه سینما خیلی جذاب بود و حتی گاهی صف بلیت آثار این سینماگران از صف فیلمهای داخلی طولانیتر بود، چون به این بخش به چشم یک فرصت و اتفاق تازه نگاه میشد اما بعد از این فراز و فرودهایی که در طول این سالها بر سر بخش بینالملل آمد از بینالمللی بودن فقط یک نام مانده بود و حتی در سایت بخش جهانی فیلم فجر هم فقط مصاحبه سینماگران داخلی مشاهده میشد. انگار که بخش بینالملل بخشی است که متولیان جشنواره فیلم فجر نه دلشان میآید بیخیالش شوند، نه اینکه حال یک تصمیمگیری درست درمان را برای آن دارند.
حالا باید منتظر ماند و دید که این جدایی در دوره جدید به کجا میرسد؟ آیا این دوره از جشنواره فیلم فجر دورهای است که یکبار برای همیشه تکلیف بخش بینالملل مشخص شود و یک نفر سرپرست این بچه سرراهی شود؟