آگاه: با این دیدگاه، بهروشنی میتوان ارزش و مفهوم رمزی عمیق این حقیقت تاریخی را دریافت که اولین خطاب خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام (ص) این است که: بخوان! و در اولین سورهای که بر آن فرستاده عظیمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجلیل یاد شده است: «اقرأ و ربک الأکرم، الذی علم بالقلم.» (۱۳۷۲/۱۰/۰۴)
کتاب و کتابخوانی یکی از موضوعاتی است که طی سالیان متمادی همواره موردتوجه حضرت آیتالله خامنهای بوده است. مقوله کتاب خواندن و ثمرات آن یعنی آگاهی و ارتقای فرهنگ و بینش عمومی مردم، دغدغهای است که از دیرباز و سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با ایشان بوده است؛ بهعنوان مثال، ایشان در سال۱۳۴۸ و طی سخنرانی در یک مسجد، نظر خود درباره این موضوع را اینچنین بیان کردهاند: «مقدمه تمام آرزوهای عالم، مقدمه تمام رشدها، پیشرفتها، انقلابهای عالم یک اندازه روشنبینی عمومی است در سطح تمام طبقات. یک روشنبینی لازم است. آقایان! تا ما سر را در گریبان خودمان فروبردهایم، جز منزل و زن و بچهمان از جایی خبر نداریم، خیلی زیاد باشد جز پول بازار از جایی اطلاع نداریم. تا وضع اینجور است، هیچگونه امید اصلاحی، امید پیشرفتی، امید کمالی در اجتماع ما نیست. باید یک قدری آگاه شد، باید یک قدری روشن شد، باید از افکار دیگران یک قدری مایه گرفت. باید یک قدری مشق دیگران را خواند. یک قدری از منابع دینی خودمان باید مطلع شد و این مطلب ایجاب میکند حرفی را که من در بیشتر منبرها و در بیشتر مجالس و بیشتر کسانی که طرف شدن با آنها در طول ایامی که تبلیغ میکردم گفتم این است آقایان سعی کنید خودتان را، فرزندانتان را با کتاب خواندن انس دهید. این مسئله خیلی مهم است، از بلاهای بزرگ اجتماع ما یکی این است که دست مردم به طرف کتاب دراز نمیشود. اصلا بلد نیستند کتاب خواندن را. از من میپرسد آقا ما میخواهیم کتاب بخوانیم چه کار کنیم که کتاب یادمان بماند؟ مطلب در ذهنمان باقی بماند. اصلا مثل اینکه یک آمادگی برای کتاب خواندن نیست. اصلا بلد نیستند کتاب خواندن را. و این بسیار خطاست. خیلی گناه بزرگی است.»
در ادامه برخی از سرفصلهای اقدامات و مطالبات ایشان در جهت بسط و تعمیق فرهنگ کتابخوانی و گرامیداشت کتاب در جامعه ایران را مرور میکنیم:
یکی از اصلیترین اقدامات رهبر انقلاب در موضوع کتاب، پیگیری تلاشی جدی و مستمر برای ترویج و تعمیق و نهادینهسازی فرهنگ و سنت کتابخوانی در جامعه ایرانی بوده است: «اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند... به گمان من، یکی از بدترین و پرخسارتترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانی باید در جامعه ترویج شود؛ و این کار برعهده همه دستگاههایی است که در این زمینه مسئولاند... یکی از کارهای بزرگ و مهم در سطح جامعه این است که تبلیغات کتابخوانی همهگیر شود... محصولی با عظمت کتاب، با ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند کسانی که میتوانند کتاب را بخوانند؛ این را ما باید بهصورت عادت دربیاوریم.» (۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
یکی از مهمترین دغدغههای رهبر انقلاب در این موضوع «تولید کتاب خوب» است: «مسئولیت وزارت ارشاد خیلی سنگین است... یکی از کارهای ما تولید کتاب است، ترجمه کتاب [است].» (۱۳۹۲/۰۹/۱۹) حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه اولا به مقوله «کیفیت کتاب» توجه و اهتمام دارند: «یک تکلیف این است که در عرصههای فکری مختلف، کتاب تولید کنیم؛ آن هم کتاب خوب. چنین تکلیفی نه فقط برعهده مسئولان کشور است، بلکه کل کشور و طبقه اهل فرهنگ، چنین تکلیفی دارند.» (۱۳۷۳/۰۲/۲۰) «ما امروز بایستی باتوجهبه این سابقه کهن، جایگاه خودمان را در نشر کتاب، در استفاده از کتاب، بالا ببریم. تولیدکنندگان کتاب هم بایستی به این معنا توجه کنند. در تولید کتاب - چه تولید به معنای ایجاد کتاب، چه تولید به معنای ترجمه کتاب، چه تولید به معنای نشر کتاب و در اختیار این و آن قراردادن - به نیازها و خلأهای جامعه نگاه کنند؛ خلأهای فکری را، نیازهای فکری را بشناسند، انتخاب کنند، سراغ آنها بروند.» (۱۳۹۰/۰۴/۲۹) «باید کتابِ خوب تولید شود. کتاب یک غذاست؛ یک غذای روح است؛ یک نوشیدنی روح است و چنانچه مقوی باشد، روح را تقویت میکند. ما که سفارش میکنیم از این نوشیدنی بخورید، نوع نوشیدنی را معین نکردهایم. باید مواظب باشیم که مبادا نوشیدنی مسموم، خطرناک، فاسد، گندیده و مضر، با رنگآمیزیهای خیلی خوب، دست مردم داده شود؛ بدون اینکه مردم بدانند.» (۱۳۷۲/۰۲/۲۱)
و از سوی دیگر نیز بر موضوع «رشد کمیت و افزایش تیراژ کتاب» تاکید میکنند: «تیراژهای هزار و دوهزار و سههزار و اینها شایسته کشور ما با این همه جوان، با این همه انگیزه نیست؛ باید تیراژها خیلی بالاتر باشد. حالا در بعضی از موارد خوشبختانه انسان میبیند دفعات چاپ کتابها خیلی بالاست؛ لیکن درعینحال در مجموع که نگاه میکنیم، نه، راضیکننده نیست، قانعکننده نیست؛ باید یک حرکتی آغاز شود.» (۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
یکی دیگر از نکات موردتوجه و تاکید رهبر انقلاب در حوزه کتابخوانی بحث معرفی، نقد و بررسی کتاب است تا جایی که ایشان از این موضوع با عنوان «وظیفه بزرگ» یاد میکنند: «همگانی کردن کتاب از راه گسترش زنجیره کتابخانههای عمومی در هر گوشهوکنار کشور همراه با فراهمسازی زمینه لازم برای همگانی کردن کتابخوانی و معرفی کتابهای خوب و پدیدآوردن نوشتههای فراوان در همه موضوعهای موردنیاز و موردعلاقه، وظیفه بزرگ دیگری است که امید است بیش از آنچه که تاکنون شده، به گونه پیگیری انجام گیرد.»( ۱۳۷۴/۰۶/۲۱ ) ایشان در این زمینه مشخصا مسئولیت را متوجه دستگاههای فرهنگی و متصدیان امر کتاب میدانند: «من از دستگاههای موظف برای این کارها - مثل سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، دانشگاهها - خواهش میکنم که گروههای متخصص و افراد صاحبنظری را بگمارند، تا برای همه قشرهای سنی و درجات تحصیلی و علمی و سوادی مختلف، کتاب معین و معرفی کنند و یا تهیه نمایند. این، جزو کارهای ماست.»( ۱۳۶۹/۰۲/۱۹) «یکی از چیزهایی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنامههای مطالعاتی برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق میافتد که جوانها را، نوجوانها را به کتابخوانی تشویق میکنیم؛ مراجعه میکنند، میگویند آقا چه بخوانیم؟ این سوال یک جواب ندارد؛ احتمالا جوابهای متعددی دارد. مجموعه متصدیان امر کتاب -چه در وزارت ارشاد، چه در مجموعه کتابخانهها- روی این مسئله باید کار جدی بکنند؛ در بخشهای مختلف، برای قشرهای مختلف، به شکلهای مختلف، با تنوع متناسب، سیر مطالعاتی درست کنند؛ اول این کتاب، بعد این کتاب، بعد این کتاب. وقتی که جوان، نوجوان، یا کسی که تاکنون با کتاب انس زیادی نداشته است، وارد شد، حرکت کرد، راه افتاد، غالبا مسیر خودش را پیدا خواهد کرد.» (۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
وظیفه ملی، واجب دینی
سخن پایانی اینکه رهبر انقلاب حاکمیت حکومتهای دیکتاتور و فاسد بر ایران را ریشه عقبماندگی فرهنگی کشور میدانند و معتقدند امروز و در سایه حاکمیت دینی فرصت بزرگی برای جبران عقبماندگیهای فرهنگی از جمله در عرصه کتاب و کتابخوانی پدید آمده و با این نگاه است که کتابخوانی و علمآموزی را «واجب دینی» معرفی میکنند: «با تلخی باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیه کتابخوانی در میان ملت عزیز ما که خود یکی از مشعلداران فرهنگ و کتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسی کمتر از آن چیزی است که از چنین ملتی انتظار میرود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیدههای ناگوار در کشور ما، نتیجه فرمانروایی پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بیفرهنگ و بیسواد بر این کشور در دویست سال گذشته است... اکنون ملت ایران باید عقبافتادگیها را جبران کند. اینک فرصت بینظیری از حکومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانی و علمآموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند.» (۱۳۷۲/۱۰/۰۴)