۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
کد خبر: ۸٬۶۱۵

مخاطبانی که توانایی گزینش دارند

سید مرتضی مفیدنژاد ـ روزنامه‌نگار

 مفهوم سواد رسانه‌ای اگرچه بار ایدئولوژیک آشکار و پررنگی ندارد اما همچون اکثر مفاهیم مطرح در حوزه علوم انسانی، در گفتمان اومانیستی و سکولار طرح شده است. این رویکرد در سرتاسر مباحث مطرح‌شده در این حوزه دیده می‌شود و به کل مباحث جهتی خاص داده است.

آگاه: در اینجا به‌دنبال آن هستیم که خوانشی بومی و جایگزین از مفهوم سواد رسانه‌ای در چارچوبی اسلامی ارائه دهیم؛ البته اتخاذ رویکرد اسلامی در حوزه سواد رسانه‌ای به معنای نفی کامل رویکرد موجود در حوزه علوم اجتماعی نیست، بلکه در مواردی تاییدکننده آن نیز هست. در همین راستا و در چارچوب اهداف و آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی ایران؛ آنچه اهمیت دارد این است که اگر قرار است طی فرآیندی یک سازمان رسانه‌ای کاملا مردم‌پایه به تلاش و کوشش در راستای تولید و توسعه سواد رسانه‌ای در کشور بپردازد، چه الگو و چارچوبی را باید مدنظر قرار دهد و اصول مبنایی آن متشکل از چیست؟ ادامه این نوشتار پاسخ به همین سوال است.

توانایی برای دفاع در مقابل رسانه‌ها
هدف غایی سواد رسانه‌ای نه صرفا آگاهی و درک بهتر، بلکه آزادی انتقادی است. یک هدف اثباتی و عملی سواد رسانه‌ای عبارت است از پرورش بینندگانی که توانایی گزینش داشته باشند، به جست‌وجوی برنامه‌ریزی کیفی و متمایز و ارزیابی آن بپردازند و نسبت به شکل، قالب و محتوا در رسانه‌های جمعی حس انتقادی داشته باشند. به تعبیری دیگر، هدف سواد رسانه‌ای، توانایی بخشیدن به مخاطبان برای دفاع در مقابل رسانه‌هاست. به تعبیری دیگر، هدف سواد رسانه‌ای این است که به مردم کمک کند تا به‌جای آنکه مصرف‌کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. بنابراین به‌دنبال راهی در جهت گسترش مردم‌سالاری در جامعه‌ای است که مفهوم مردم‌سالاری در آن جامعه به‌طور مبسوط، تعریف و نوشته شده باشد. به‌طور خلاصه، سواد رسانه‌ای چیزی بیشتر از تجزیه و تحلیل پیام‌هاست؛ سواد رسانه‌ای یعنی شناخت و درک چرایی پیام‌های خاص. برای درک اهمیت رسانه‌های کنونی، باید فلسفه تولید هر پیام، شرایط و محدودیت‌های حاکم بر آنها و حتی سازنده هر کدام از پیام‌ها را بشناسیم. طرح‌کنندگان مفهوم سواد رسانه‌ای و محققان این حوزه اهدافی را برای آموزش سواد رسانه‌ای در جامعه بیان کرده‌اند که عمدتا در چارچوب انسان مدار غربی طرح می‌شود. در این بخش تلاش می‌شود تا با بهره‌گیری از اندیشه اسلامی، مفاهیم مرتبط با سواد رسانه‌ای تشریح شود و با تبیین ارتباطات مذکور چارچوبی جدید برای آن معرفی شود.

الف) ارتقای سواد و آگاهی
سواد رسانه ای در نگاه اول نوعی از سواد است. در دوره‌های نخست، سواد به معنای توانایی خواندن و نوشتن بوده است و در دوره‌های بعدی به مفاهیمی ازجمله سواد اطلاعاتی و نحوه یافتن و ارزیابی اطلاعات نیز حرکت کرده است. لذا سواد رسانه‌ای اگر بخواهد در چارچوب اسلامی مطرح شود، باید در چارچوب علم‌آموزی در اسلام قرار گیرد. باید توجه داشت که خداوند در قرآن کریم با صراحت تعلیم را یکی از اهداف برانگیخته شدن پیامبر اکرم(ص) دانسته و فرموده است: «او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می‌خواند و آنان را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد » سفارش و تاکید بسیار اسلام بر علم‌آموزی، تا جایی است که نخستین آیاتی که بر پیامبر بزرگوار اسلام نازل شد، سفارش به خواندن بود: «بخوان به نام پروردگارت که [جهان را] آفرید. [همان کسی که] انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد. بخوان که پروردگارت بزرگوار است؛ همان کسی به‌وسیله قلم تعلیم کرد و به انسان آنچه را نمی‌دانست، یاد داد. »
اسلام هیچ محدودیتی برای علم‌آموزی قائل نشده است. برخلاف برخی دیگر از واجبات که مقید به زمان و مکان و... هستند. بنا بر آنچه در روایات آمده است فریضه علم جنسیت، مکان، زمان و حتی کیش و آیین نمی‌شناسد. از این مطلب که بگذریم هر علمی که به حال جامعه مسلمین سودمند باشد مصداق فریضه و واجب کفایی است و از این حیث هم نمی‌توان قید محدودیتی به پای علم زد و علوم را به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم کرد. 

در عین‌حال در اسلام کسب علم به‌تنهایی کافی نیست و با کسب ایمان می‌توان علم را از آفات حفظ کرد. عدم توجه به انگیزه‌های معنوی یکی از مشکلات عمده مباحث مطرح در حوزه سواد رسانه‌ای است. این خلأ وقتی بهتر حس می‌شود که بسیاری از افراد دانش و آگاهی انتقادی کافی درباره تاثیرات مخرب رسانه دارند اما در حوزه عمل آن را پیاده‌سازی نمی‌کنند و طعمه انحرافات اخلاقی و تبلیغات سیاسی در رسانه‌ها می‌شوند. در چارچوب اسلامی، علم بدون ایمان و ایمان بدون علم کافی نیست؛ بنابراین باتوجه‌به اینکه هدف اصلی سواد رسانه‌ای را ارتقای آگاهی‌های عمومی درباره رسانه در جامعه است، اسلام نسبت‌به این مفهوم رویکردی تاییدی دارد. سواد رسانه‌ای از جنس علم و آگاهی است، پس آموختن آن واجب است اما باید توجه داشت که این آموختن علم باید با ایمان و نهایتا عمل همراه شود.

ب) تعالی و پیشرفت جامعه
اگر مفهوم سواد رسانه‌ای در چارچوب مفهوم توسعه به معنای غربی آن طرح شود، جایگاه ویژه‌ای برای پیشرفت روحی و معنوی افراد در نظر گرفته نخواهد شد. در این چارچوب، جامعه آموزش پیدا می‌کند و آگاهی‌هایی درباره نحوه عملکرد رسانه‌ها کسب می‌کند تا کمتر آسیب ببیند و بتواند در ساختار اجتماعی و سیاسی از رسانه‌ای بهره‌گیری کند. این نوع از سواد رسانه‌ای اگرچه می‌تواند به توسعه جامعه براساس شاخص‌های غربی کمک شایانی داشته باشد و بخشی از برنامه اسلام برای زندگی بشر را نیز پوشش دهد اما اگر تحقق پیشرفت به‌عنوان یکی از اهداف سواد رسانه‌ای مطرح شود، یکپارچگی آن با سایر اهداف زندگی محقق می‌شود. در نگرش اسلامی، بعد چهارم پیشرفت خداگونه شدن انسان است. بر این اساس، در جامعه اسلامی، پیشرفت عبارت است از: تربیت افرادی آگاه، سالم، پردرآمد و خداگونه.
آموزش سواد رسانه‌ای اگر بخواهد با هدف تحقق پیشرفت و تعالی جامعه صورت گیرد، باید همراستا و هم‌جهت با سایر برنامه‌های تربیتی اسلامی باشد؛ لذا توجه به ارزش‌ها و هنجارهای دینی و اخلاقی رکنی مهم در این نوع آموزش خواهد بود. این در حالی است که مبنا قرارگرفتن مفهوم توسعه به‌عنوان بن‌مایه و هدف سواد رسانه‌ای، منجر به شکل‌گیری رویکردی سکولار در آن شده است که نه‌تنها در آن از ارزش‌ها و هنجارهای دینی حراست نمی‌شود، بلکه دخالت رویکرد دینی در محتواهای رسانه‌ای، تحت عنوان یک نوع از ایدئولوژی کاذب، مورد نقد قرار می‌گیرد.
بنابراین در نگاه اسلامی، هدف سواد رسانه‌ای صرفا توسعه انسانی و فرهنگی جامعه نیست، بلکه تربیت افرادی آگاه و خداگونه است. این آگاهی هم در خدمت ارتقای سطح اجتماعی و اقتصادی افراد قرار می‌گیرد و هم به حفظ دیانت و دین‌ورزی آنان کمک می‌کند. این موضوع از آن جهت اهمیت پیدا می‌کند که بخش مهمی از محتواهای رسانه‌ای کاملا ناهمسو با اهداف دین و متناقض با هنجارهای اخلاقی و شرعی عمل می‌کنند و فهم این تناقض‌ها و تقابل‌ها، باید بخش مهمی از برنامه آموزشی رسانه‌ای اسلامی باشد.

ج) تربیت اسلامی
اسلام به‌عنوان یک مکتب دارای نظام تربیتی خاص خود است. این نظام تمایزات اساسی با سایر نظام‌های تربیتی دارد که سواد رسانه‌ای نیز به‌عنوان یک برنامه تعلیمی و تربیتی، باید مبتنی‌بر آن و در چارچوب آن عمل کند. اهداف تعلیم و تربیت ناگزیر از نظریه‌ای درباره «انسان در جهان» و غایت زندگی و ارزش نهایی است که انسان باید در تمام زندگی خویش پی گیرد. چون انسان آفریده خداست، پس غایت زیست انسانی می‌تواند فارغ از غایت آفرینش باشد و غایت آفرینش انسان لزوما با غایت آفرینش جهان اختلاف و تعارضی ندارد، بلکه مربوط و شاید یکسان باشد. قرآن نیز مقصد حرکت را صیرورت عالم و آدم به‌سوی خداوند معرفی می‌کند: «الی الله المصیر ».
سواد رسانه‌ای مفهومی است که در چارچوب معرفت‌شناختی علوم انسانی و اجتماعی غربی تولید و پردازش شده است. نگاهی به مفاهیم کلیدی، اصول و عناصر سواد رسانه‌ای به‌خوبی نشان می‌دهد که غایت این برنامه تعلیمی و تربیتی، یک غایت انسان‌مدارانه است. الهی‌بودن غایت سواد رسانه‌ای، نقش مهمی در تعیین عناصر و اجرای آن دارد. این برنامه تعلیمی و تربیتی اگر بخواهد در چارچوب اسلامی تعریف شود، باید از ابزارهای ویژه خود بهره‌گیری کند و مبتنی بر چارچوب‌های تربیتی معرفی‌شده در منابع دینی باشد.

اصول سواد رسانه‌ای اسلامی
سواد رسانه‌ای بر پایه اصول و مفاهیمی استوار است که فهم و بازشناسی آن را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. مجموعا هفت اصل کلی در سواد رسانه‌ای مطرح شده است: ۱- همه رسانه‌ها ساخت هستند. ۲- رسانه‌ها واقعیت را بازسازی می‌کنند. ۳- مخاطبان مفهوم موردنظر خود را از رسانه‌ها می‌گیرند. ۴- رسانه‌ها اهداف تجاری دارند. ۵- رسانه‌ها دربردارنده پیام‌های ایدئولوژیکی و ارزشی هستند. ۶- رسانه‌ها بار سیاسی و اجتماعی دارند. ۷- هر رسانه شکل زیباشناختی خاصی دارد. اصول مذکور در این بخش برگرفته از اهداف در نظر گرفته‌شده برای سواد رسانه‌ای و مبتنی بر اصول حاکم بر این مفهوم در عرصه جهانی است. در این بخش تلاش می‌شود تا براساس فضای کلی حاکم بر ادبیات نظری موجود در عرصه سواد رسانه‌ای از یک‌سو و اهداف و ضرورت‌های اسلامی آموزش رسانه‌ای از سوی دیگر، اصولی جدید برای سواد رسانه‌ای مطرح شود. این اصول برگرفته از منابع اسلامی اعم از قرآن و روایات بوده و متناسب با فهم رسانه‌ای و جدید از رسانه و ارتباطات ارائه می‌شود.

۱)مسائل رسانه‌ای ذیل برنامه عمومی اسلام برای زندگی بشر گنجانده می‌شود
همه‌جانبگی، ازجمله امتیازات اسلام نسبت‌به ادیان دیگر است؛ به تعبیر درست‌تر، ازجمله ویژگی‌های صورت کامل و جامع دین خدا نسبت‌به صورت‌های ابتدایی، جامعیت و همه‌جانبگی است. منابع چهارگانه اسلامی کافی است که علمای امت، نظر اسلام را درباره هر موضوعی کشف کنند. علمای اسلام هیچ موضوعی را به‌عنوان اینکه بلاتکلیف است تلقی نمی‌کنند.
 (مطهری، ۱۳۷۱: ۱۱۶) از نظر اسلام، در صورت بهره‌گیری از هر تکنولوژی، به‌ویژه فن‌آوری رسانه، باید ملاک‌هایی را رعایت کنیم؛ ازجمله، بیشتر بودن منافع آن از ضررهایش برای فرد و جامعه، سازگاری آن با اصول اعتقادی و ارزش‌های دینی، آگاهی کامل از کج‌کارکردهای آن، بهره‌گیری از آن در راستای تعالی روحی انسان و ارتقای جامعه اسلامی و جبران خلأهایی که تکنولوژی رسانه در روابط فردی و اجتماعی ایجاد می‌کند؛ لذا یکی از اصول سواد رسانه‌ای در چارچوب اسلامی، توجه و عمل به این نکته است که رسانه و مسائل مرتبط با آن نیز همچون سایر پدیده‌های اجتماعی، باید در چارچوب جامع و مانع دینی دیده شود. 
بنابراین نه‌تنها تمامی احکام و دستورات عمومی اسلامی که با این پدیده جدید ارتباط پیدا می‌کند، باید پس از ارائه استدلال و به‌کارگیری منطق درباره رسانه نیز به کار گرفته شود. لذا بخش مهمی از سواد رسانه‌ای اسلامی، عمل به دستورات و توصیه‌های اسلامی در زمینه رسانه است و مخاطبان باید در قالب برنامه آموزشی سواد رسانه‌ای، از این دستورات آگاهی یافته و در زندگی شخصی خود بدان عمل کنند.

۲- رسانه‌ها یک فرصت مناسب برای تبلیغ فرهنگ اسلامی فراهم کرده اند
اکنون که بخش عمده ای از ارتباطات در دنیای امروز از راه رسانه‌های نوین صورت می‌گیرد، باتوجه‌به ویژگی‌های دین اسلام و برای تحقق آرمان‌های آن، مسلمانان و به‌ویژه اندیشمندان اسلامی باید برای رساندن پیام اسلام به مخاطبان جهانی، از این رسانه‌ها بیشترین بهره را ببرند. در شرایط کنونی، برای ابلاغ پیام‌های جهانی و جاودانه اسلام، نمی‌توان فقط به ارتباط‌های سنتی میان‌فردی و گروهی اکتفا کرد؛ زیرا ابزارها و شیوه‌های ارتباطات و تبلیغات، با زمان‌های گذشته کاملا متفاوت شده است و اصل تناسب تبلیغی در اسلام، ما را ملزم می‌کند که از رسانه‌های نو در تمام فرآیندهای پیام‌رسانی استفاده کنیم.
 شهید مطهری نیز در این زمینه می‌گوید: «در دنیای اسلام دگرگونی خاصی پیدا می‌شود. به این معنا که با گرویدن ملل مختلف به اسلام و با بسط دنیای مسلمانان، کم‌کم شمشیرها کنار گذاشته شد و درعوض کتاب‌ها به‌عنوان سلاحی تازه به کار گرفته شدند... امام صادق(ع) در زمان خود همان کار را می‌کند که پیامبر(ص) یا امام‌علی(ع) یا امام‌حسین(ع) می‌کرد؛ یعنی انجام وظیفه باتوجه‌به شرایط زمان و مکان خود». (مطهری، ۱۳۷۵: ۱۸۰-۱۸۴) بنابراین در چارچوب سواد رسانه‌ای اسلامی باید به این اصل توجه شود که رسانه‌ها یک فرصت تبلیغاتی مناسب برای ترویج فرهنگ اسلامی هستند.

۳- رسانه‌ها به ابزار تبلیغاتی کفر و نفاق ضد جریان حق تبدیل شده اند
در سال‌های گذشته، ابزارهای رسانه‌ای به‌شکل گسترده‌ای ازسوی کشورهای غربی و دلبستگان به آن، مورد بهره‌برداری قرار گرفته و فضاسازی گسترده‌ای علیه حکومت اسلامی ایجاد شده است؛ به‌عنوان مثال، شبکه‌های ماهواره‌ای علمدار جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. باتوجه‌به صورت های مختلف دفاع و تهاجم - که امروز رسانه‌ها مهم‌ترین ابزار آن به شمار می‌روند- طبیعی است که باید متناسب با هر عصری، لوازم دفاع و نبرد در چنین جبهه‌هایی فراهم شود. دفاع و جهاد در هر زمان و مکانی، باید متناسب با موقعیت و شرایط آن، همه موارد را دربرگیرد و بتواند تمام تحولات و حوادثی را که در آینده نیز رخ می‌دهد، به‌خوبی پاسخ دهد. 
ضرورت این فراگیری، از آن روست که مبارزه دشمنان با اسلام، چندگونه است؛ مبارزه نظامی، فرهنگی، فکری، عقیدتی، مالی و اقتصادی. البته موضوع تهاجم فرهنگی مسئله جدیدی نیست. در طول تاریخ اسلام، این نوع نبردها سابقه داشته و چه بسا تکرار شده است. پس از رحلت رسول گرامی اسلام، «منع حدیث» و ورود اسرائیلیات به فرهنگ اسلامی، نمونه‌هایی از تهاجم فرهنگی در آن زمان است. آن حضرت، با دقت تمام و برنامه‌ریزی دقیق، در برابر توطئه‌های نظامی و فرهنگی دشمنان، به دفاع از کیان اسلام و فرهنگ اسلامی برمی‌خاست.

۴- دشمنان اسلام از طریق رسانه در پی دین‌زدایی هستند
در طول سال‌های گذشته، رسانه‌های معاند به‌طور گسترده و هدفمند در پی دین‌زدایی بوده‌اند. دشمنان می‌کوشند با تاکتیک‌های مختلف، مذهب را که عامل بیداری، پویایی، ستم‌ستیزی، عدالت‌گستری و فراهم‌آورنده سعادت دنیا و آخرت است، به عامل تخدیر، انزواطلبی، واپسگرایی، رهبانیت و امری شخصی تبدیل کنند و با این شگرد، بیشترین سعی‌شان در درست کردن عقاید نسل جوان برطبق خواسته‌ها و اهداف خودشان است. تاکید بر اختلاف‌های مذهبی، تکیه‌کردن افراطی بر تفاوت‌های شیعه و سنی، ترویج خرافه‌گرایی، ترویج فرقه‌های استعماری، تحریف مفاهیم والایی و نیز ارائه نظریه‌های ویرانگر گوناگون علیه مذهب، همه برای رسیدن به این هدف شوم سازمان‌دهی و اجرا می‌شود. این رسانه‌ها با روش‌های به‌ظاهر علمی، دینی و حتی طنز، در سست کردن عقاید مردم می‌کوشند و این برنامه‌ها نسل جوان را به‌شکل ویژه هدف گرفته است. در سال‌های اخیر، شبکه‌های ماهواره‌ای در شمار ابزارهایی قرار گرفته که به مرزهای عقیدتی انسان‌ها خصوصا اسلام و به‌ویژه مکتب تشیع حمله‌ور شده و قصد دارد اساس این مکتب را در هم بریزد؛ البته ناگفته نماند که اغراض سیاسی در این مسئله بی‌تاثیر نیست.

۵- رسانه‌ها فرهنگ اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی را ترویج می‌کنند
تجمل‌گرایی، یکی از رذائل اخلاقی است که در دین اسلام مورد نکوهش واقع شده است. دین اسلام، دین اعتدال است و استفاده از زینت و زیبایی‌های طبیعت و اسباب و لوازم مناسب و... را نه‌تنها اجازه داده، بلکه به آن توصیه و سفارش کرده است. بااین‌حال بسیاری از رسانه‌ها که زندگی اشرافی و تجملاتی در آنها به شکلی زیبا و دلپسند نشان داده می‌شود و فیلم‌هایی که آرزوی رسیدن به زندگی تجملاتی را در ذهن بینندگان پرورش می‌دهد، چیزی جز مصرف‌زدگی و تجمل‌گرایی را تبلیغ نمی‌کنند. افزون بر آن پیام‌های بازرگانی نیز که امروزه به شکل غیرمنطقی و غیراصولی بسیاری از ساعت‌های کاری رسانه‌ها را به خود اختصاص داده است، در گسترش این فرهنگ نقش دارد. نمی‌توان منکر شد که تبلیغات تجاری برای تبادل کالاها، گردش پول در بازار، آگاه‌شدن مردم از انواع نیازهای زندگی، پیشگیری از وارد آمدن فشار به خریداران برای خرید نوع مشخصی از کالاها، رقابت‌آفرینی و بهبود کیفیت اجناس، امری سودمند و لازم است ولی آنچه در روند تکاملی تبلیغات تجاری به‌ویژه در کشورهای توسعه‌یافته تجربه شده است، نشان می‌دهد که این پدیده، پیامدهای منفی بسیاری مانند مصرف‌گرایی، مدگرایی و تجمل‌خواهی را به وجود آورده است.

۶- فساد و فحشا در برخی رسانه‌ها اشاعه می‌شود
از دیدگاه و منطق قرآن، بازگو کردن زشتی‌ها و ارائه و ترویج آنها نهی شده است، زیرا موجب آشکارسازی زشتی‌ها و برملا شدن آنها می‌شود. امام رضا(ع) می‌فرماید: «آن کسی که گناه را نشر دهد، رانده است و آن‌کس که گناه را پنهان می‌دارد، مشمول آمرزش الهی است. » اشاعه فساد و فحشا یکی از برنده‌ترین تیغ‌های دشمنان در مبارزه با طرفداران حق بوده که خدای متعال در قرآن کریم علت انحراف و به ضلالت کشیدن برخی امم را همین امر معرفی کرده است. بیان می‌کند: «سپس در پی آنها جانشینانی آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت‌های (نفس) پیروی کردند.» از مولفه‌هایی که در جهت اشاعه فحشا و فساد در میان جامعه طرفدار حق اجرا می‌شود، رواج فساد جنسی در این جامعه است. این عمل قبیح نه‌تنها قبح مسائل غیراخلاقی و حرام را می‌شکند، بلکه جامعه را در بی‌خبری و فساد قرار می‌دهد و این بهترین فرصت برای ازبین‌بردن و سقوط جامعه به شمار می‌رود. برخی رسانه‌ها نیز از طریق پخش محتواهای غیراخلاقی که نتیجه‌ای جز بی‌بندوباری، بی‌حیایی و مشوش شدن ذهن جوان ندارد، به این مقصد پلید دست پیدا می‌کند، چراکه بسیاری از افرادی که زمان زیادی از شبانه‌روز را به تماشای برنامه‌های ضداخلاقی ماهواره و اینترنت اختصاص می‌دهند، این قبیل انحرافات اخلاقی در ذهن آنان طبیعی‌سازی خواهد شد. 

۷- رسانه‌ها از شایعه، خدعه و دروغ استفاده می‌کنند
از جمله ابزارهای بسیار مهم جریان باطل برای راه‌اندازی تبلیغات سوء ضد جریان حق، رواج شایعه به‌منظور ایجاد غفلت و آشفتگی ذهنی در جامعه و درنهایت ایجاد دلهره، یاس، ناامیدی و شکست در این جامعه است. شایعه باعث خواهد شد که نه‌تنها روحیه یک جامعه به‌خاطر جعل خبر، تضعیف شود، بلکه بین آن جامعه تفرقه و اختلافات حاکم شود. این موضوع مورد اشاره قرآن نیز قرار گرفته است. خداوند متعال این نقشه ویران‌کننده را آنچنان برای جبهه حق خطرناک می‌داند که این خطر را به پیامبر گوشزد می‌کند: «اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود برندارند، تو را ضد آنان می‌شورانیم، سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند. » فهم این موضوع که رسانه‌های جبهه باطل همچون پیروان این جریان در صدر اسلام و دیگر دوره‌های تاریخی، از شایعه، خدعه و دروغ بهره می‌گیرند، یکی دیگر از اصول سواد رسانه‌ای اسلامی است. برطبق این اصل، مخاطبان باید به منبع ارسال‌کننده پیام توجه کنند و اگر یک رسانه متعلق به جریان کفر و نفاق بود، نباید اسیر شایعه‌ها، دروغ‌ها و خدعه‌های آنان شوند.

منابع و مآخذ:
قرآن کریم
نهج‌البلاغه
براون، جیمز ای (۱۳۸۵). «رویکردهای سواد رسانه‌ای»، ترجمه پیروز ایزدی، فصلنامه رسانه، سال هفدهم، شماره پیاپی ۶۸، صفحات۷۰-۵۱.
بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا (۱۳۸۵). «درآمدی به سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی»، فصلنامه رسانه، سال هفدهم، شماره پیاپی ۶۸، صفحات ۵۰-۳۲.
بیات، حجت‌الله (۱۳۹۰). «مبانی ضرورت تبلیغ دین از رسانه‌های نوین»، در مجموعه مقالات دومین همایش بین‌المللی دین و رسانه، تهران: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.
پاتر، جیمز (۱۳۹۱). بازشناسی رسانه‌های جمعی با رویکرد سواد رسانه‌ای، ترجمه امیر یزدیان و دیگران، قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.
حکیمی، محمدرضا (۱۳۸۸). بیدارگران اقالیم قبله، تهران: دلیل ما.
شیباتا، کونیومی (۱۳۸۱). «تحلیل رویکرد انتقادی در سواد رسانه‌ای، مطالعات تطبیقی بین ژاپن و کانادا»، ترجمه زهره بیدختی، فصلنامه رسانه، شماره پیاپی ۵۰، صفحات ۸۷-۷۸.
طلوعی، علی (۱۳۹۱). سواد رسانه‌ای؛ درآمدی بر شیوه یادگیری و سنجش، تهران: دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه ها.
قاسمی، طهمورث (۱۳۸۵). «سواد رسانه‌ای؛ رویکردی نوین به نظارت رسانه‌ای»، فصلنامه رسانه، شماره ۶۸، صفحات ۸۵ -۱۰۶.
متّقی هندی (۱۴۱۹ق). کنز العُمّال، بیروت: دار الکتب علمیه.
مجلسی، محمّدباقر (۱۴۰۳ق). بحار الأنوار، بیروت: دار الإحیاء التراث العربی.
مطهری، مرتضی (۱۳۷۱). وحی و نبوت، تهران: انتشارات صدرا.
مطهری، مرتضی (۱۳۷۵). پیرامون انقلاب اسلامی، تهران: صدرا.
مطهری، مرتضی (۱۳۸۲). سیری در نهج‌البلاغه، قم: صدرا.
مهدوی‌کنی، محمدسعید (۱۳۸۳). «جستاری در فقه ارتباطات: مفهوم غنا از دیدگاه فقهای شیعه»، فصلنامه دین و ارتباطات، شماره ۲۱: ۱۶۹-۲۰۰.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.