آگاه: همچنین بدیهی است که رژیم صهیونیستی در این راه گامی روبهجلو درجهت تقویت حضور خود در نزدیکی مرزهای ایران برداشته است. هرچند باکو در این مورد صحبتی نکرده و از پذیرش چنین اظهاراتی خودداری میکند. ایران اغلب ابراز نگرانی میکند که شرکتهای مختلف رژیم صهیونیستی در آذربایجان در حال انجام فعالیتهای اطلاعاتی هدفمند علیه تهران هستند. تهران تاکید میکند که اسرائیل جایی در منطقه ندارد و نباید جایی داشته باشد.
«شیفر» از طرف رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان مأموریت دارد تمام تلاش خود را بکند تا ایران را با استفاده از شکافهای قومیتی، بهویژه آرمانهای جداییطلبانه در میان آذریزبانها، تجزیه کند.
شاید نام «برندا شیفر» تا کنون به گوش شما نخورده باشد اما مطمئنا اخبار اتفاقاتی را شنیدهاید که وی مستقیما در شکلگیری آنها نقش داشته است: از تنشهای قومیتی در ایران گرفته تا شعرخوانی جنجالی رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه، در شهر باکو، پایتخت کشور آذربایجان از فتنههای این عجوزه هزارچهره است.
بهقول یک منبع آذربایجانی، شیفر رسما جایی کار نمیکند اما به حدی اعتبار دارد که مستقیما با رییسجمهور آذربایجان دیدار میکند و مقالاتی دارد که به هویت ملی ما میپردازد و این هویت ملی را از تاریخ میآورد. متاسفانه ما در اینجا یک خلأ عظیم داشتیم؛ بر روی هویت کار نکردیم و کتب درسی مدارسمان بیشتر از زمان شوروی ضد ایران شد. اصالت ایرانی را انکار کردند. این مسئله تا حدودی مربوط به یهودیها میشود و موفق هم شدند. یعنی جوانانی که با این کتابها بزرگ شدند یک هویت جعلی و ضد ایرانی پیدا کردند؛ بهعنوان مثال، زمانی بود که پدران ما پرچم ایران را میبوسیدند اما امروز نمیتوانید با پرچم ایران، پیش مردم در باکو قدم بزنید. رژیم صهیونیستی بسیار هوشمندانه بر هویت شیعی مردم آذربایجان انگشت گذاشته است یعنی زمانی که مردم از زیر یوغ شوروی درآمدند و خلأ هویتی داشتند؛ رژیم صهیونیستی بهصورت دقیق روی هویت تاریخی آنها کار کرد. برندا شیفر، مامور رژیم صهیونیستی در باکو چند کتاب نوشت و دروسی در آکادمی دیپلماسی آذربایجان تدریس کرد. مقالات و سخنرانیهایی داشت و تبدیل شد به سرشبکهای که هویت شیعی مردم آذربایجان را جعل میکنند و کتاب مرزها و برادران را متاسفانه در ایران ترجمه کردند و به چاپ رسیده است. این کتاب به نام یک دانشمند آمریکایی ارائه شده اما او در واقع اسرائیلی و مرتبط با موساد است.
ایران یکی از موضوعات موردعلاقه شیفر است، تا جایی که بسیاری از فعالیتهای او مستقیما به ایران برمیگردد؛ و بهخصوص تلاش برای ایجاد تنشهای قومیتی در ایران. چنانکه گفته شد، موضوعات ایران و آذربایجان برای اولینبار در رساله دکتری شیفر علنا به هم گره خوردند. با این حال، شیفر بعدها هم این دو موضوع را بارها به هم گره زد. یکی از مهمترین کتابهایی که شیفر تا کنون نوشته کتاب «مرزها و برادران: ایران و چالش هویت آذربایجانی» در سال ۲۰۰۲ است؛ کتابی که ۶سال بعد ترجمههای آن به ترکی (در استانبول ترکیه) و فارسی (در تهران، پایتخت ایران) نیز منتشر شد؛ درحالیکه گزارشها حاکی از آن است که روابط نویسنده با رژیم صهیونیستی ازسوی مترجم و ناشر افشا نشده است.
در سال ۱۹۹۱ تحقیقی انجام شد که پیشبینی میکرد پس از فروپاشی شوروی، آذربایجان به ایران بازگردد اما روی هویت مردم این منطقه کار کردند و چون ملت خلأ را تحمل نمیکند هویت جدید را پذیرفتند. هویت تعریف میخواهد. یعنی باید بیان شود چه کسانی دوست و چه کسانی دشمن هستند. در کشور آذربایجان؛ اسرائیل و یهود، ایران را بهعنوان دشمن معرفی کردند و وقتی کودکان آذربایجان با این تصور بزرگ شدهاند، حتی شیعه بودنشان هیچ کمکی نمیکند و ضد ایراناند.
اسرائیلیها در چند بعد راهبرد تغییر هویتی مردم آذربایجان را علیه ایران پیش میبرند؛ یکی از آنها با تاکید بر شیعه مذهب بودن اکثریت مردم جمهوری آذربایجان است که این امر موجب ایجاد پیوستگیهای عمیقی با ایران شده است. درست است که در زمان شوروی و محدودیتهایی که وجود داشت گسستی به لحاظ هویتی در آذربایجان پیش آمد اما ریشههای هویت مذهبی در جمهوری آذربایجان زندهاند و اسرائیل و آمریکا بسیار نگران بازیابی هویت شیعه در این جمهوری هستند و از اهداف مهم آنها جلوگیری از این بازیابی هویتی است.
به همین دلیل یک انگیزه مشترک در بین حاکمیت باکو که لائیک است و اسرائیل ایجاد شده که بههیچوجه نمیخواهند مردم هویت دینی پیدا کنند و عنصر مذهب در ساختار سیاسی و اجتماعی آذربایجان نقشآفرین باشد اما منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران در همین بازگشت به هویت تاریخی و فرهنگی شیعه در مردم آذربایجان است و اگر این اتفاق بیفتد هیچچیز جلودار ایران در آذربایجان نخواهد بود و اسرائیل نیز این را فهمیده است.
اسرائیل به شکلهای مختلفی این هدف را دنبال میکند. یکی از این اشکال دامن زدن به تحرکات قومی در مناطق آذرینشین شمالغرب کشورمان است. توییت سفیر اسرائیل در باکو درباره کتاب افسانههای تبریز، شیطنتی در این راستا بود. این اثر، کتابی است که ازسوی یک آذری نوشته شده و نکته اصلی آن متفاوت نشان دادن فرهنگ و تمدن تبریز و آذریها با فرهنگ و تمدن ایرانی است و سفیر اسرائیل با هدف گسست قومی این کتاب را تبلیغ میکند. یا توییت دیگر سفیر اسرائیل در باکو که ادعا کرد نظامی گنجوی ایرانی نیست و آذری است. مشخص است که این نوع ادعاها واکنشی در فضای رسانهای و افکار عمومی ایجاد میکند.
یکی از اهداف حضور رژیم صهیونیستی در آذربایجان و حتی سایر کشورها، تخریب روابط ایران با آن کشورهاست. در این رابطه، دستگاه تبلیغاتی اسرائیل در حوزههای رسانهای فعال شده، جعل خبر میکند. از طرف دیگر، برخی رسانههای غیرحرفهای ایران که نوعی واگرایی نسبت به جمهوری آذربایجان داشتند خود مشتری اخبار رژیم صهیونیستی شدند و به نحوی در زمین صهیونیسم بازی میکنند.
موقعیت جغرافیایی آذربایجان و حضور پررنگ اسرائیل در این کشور اغلب در مطبوعات و محافل تحلیلی این سوال را ایجاد میکند که آیا آذربایجان مناسبترین کشور برای این منظور است که میتواند سکوی پرشی برای اسرائیل باشد؟